«اعتماد» از تغيير آرايش اقتصادي روسيه و چين گزارش ميدهد
فرصت تازه ايران
آويده علم جميلي
آخرين باري كه چينش نيروهاي جهاني اقتصادي در دنيا دگرگون شد، زمان فروپاشي شوروي و ايجاد جهاني تك قطبي به رهبري امريكا بود. با گذشت نزديك به
3 دهه از فروپاسي شوروي اما تلاشهاي بزرگترين كشور اين اتحاديه يعني روسيه براي بازپسگيري سهمش از مناسبات بينالمللي و جهاني ادامه داشته است. جهان بيش از هر زمان ديگري به خروج از تك قطبي نزديك شده و چه زماني مناسبتر از جنگ تجاري پكن و واشنگتن و زماني كه محبوبيت ترامپ در عرصههاي جهاني رو به افول است و سياستهاي اتخاذ شده توسط او روند همگرايي اقتصادي و جهاني شدن را كندتر كرده است. نزديكي پكن به مسكو و سفر شي جين پينگ، رييسجمهور چين به كرملين و ديدار با پوتين آن هم در بحبوحه جنگ تجاري در خرداد ماه نشان از افزايش روابط ديپلماتيك و شراكتهاي اقتصادي بين اين دو كشور دارد، چراكه جين پينگ در اين ديدارها از پوتين به عنوان «يكي از نزديكترين دوستان و يك همكار بزرگ» ياد كرد و همزمان انتقادات گستردهاي نسبت به امريكا مطرح كرد. به گفته برخي منابع، ارزش قراردادهاي امضا شده در اين سفر 20 ميليارد دلار برآورد شده است. هر چند كه مشاركت چين و روسيه از سالهاي گذشته آغاز شده اما شدت گرفتن آن در ماههاي اخير ميتواند نظم جهاني و جهان تك قطبي را با اختلال مواجه كند. شايد اين برهه تاريخي را رهبران روسيه بارها آرزو كردهاند تا بتوانند با استفاده از آن برتري امريكا را به چالش بكشند و بذر ترديد براي ادامه فعاليتهاي اقتصادي را در ذهن باقي شركاي تجاري امريكا بكارند. به نظر ميرسد، روسيه اين بار ميخواهد نه مثل زمان جنگ سرد بلكه با راهكارهاي افزايش مراودات اقتصادي و انرژي، فهرست كشورهاي مهم جهان را تغيير دهد. روسها يك ضربالمثل دارند به اين مضمون كه «اعتماد كن اما راستيآزمايي نيز انجام بده.» اين ضربالمثل ميتواند تا حدي دورنماي رابطه دو كشور چين و روسيه را مشخص كند؛ اينكه روسيه در حال راستيآزمايي چين براي اهداف بلندمدت است.
نزديكي بيشتر به مسكو
روسيه همه چيز را براي تبديل شدن به كشوري پرقدرت دارد، انرژي فراوان، قدرت نظامي و از همه مهمتر اقتصاد پوتيني يا پوتينيسم كه از كشوري با پيشينه اقتصاد سوسياليستي كمتر انتظار ميرود. اتخاذ سياستهاي اقتصادي براي جلوگيري از اعتراضهاي اجتماعي و واگذاري توليد و صادرات صنعت انرژي به بخش خصوصي مانند روس نفت، گامهايي بود كه پوتين از روسيه تزاري به روسيه فعال در ميز بازي سياست برداشت. مسكو براي نزديكي به ابرقدرتهاي اقتصادي و انرژي، فرصتها را شكار ميكند. نمونه اين مدعا سياستهاي اخير اين كشور در اوپك و مناسبات بينالمللي است. سياستهايي كه زير ذرهبين نقادان قرار دارد مخصوصا در ماههاي پس از اعلام شروع جنگ تجاري بين امريكا و چين كه نزديكي روسيه به چين بيش از پيش عيان شد. بسياري معتقدند كه اتحاد مسكو و پكن به دنبال افزايش سهم انرژي روسيه در چين و سهم اقتصاد روسيه براي كالاهاي چيني است.
آيندهنگري روسيه، فرصت سازي پكن
نميتوان ارتباط بين چين و روسيه را محدود به بعد از شروع جنگ تجاري دانست. ديميتري الكساندر ســيمز، تحليلگر نشنال اينترست نيز بر اين موضوع تاكيد دارد. او معتقد است، همگرايي چين و روسيه از سال 1990 آغاز شده اما پس از ســال 2014 رشــد قابل توجهي داشته است، چراكه از همين ايام تحريمهاي غرب عليه مســكو به واسطه ماجراي كريمه شروع شــد اما چين در اين رابطه موضعي نگرفت. مسكو 10 سال پيش خط لوله نفت سيبري را براي صادرات نفت روسيه به كشورهاي كره جنوبي، ژاپن و چين تكميل كرد. ظرفيت روزانه يك ميليون بشكهاي نفت نشان ميدهد كه بازيگر بازار انرژي فقط آيندهنگري است و تاكيد بر اين موضوع كه نقش فعالانه در مناسبات بينالمللي هميشه ميتواند يك بازي جذاب سياسي و اقتصادي را به بازي دراماتيك تبديل كند. از سوي ديگر اين دو كشور چندين معامله پرسود نيز با يكديگر امضا كردند تا بتوانند اهدف بلندمدتشان را تضمين كنند. امضاي تفاهمنامه افزايش شراكت ميان هواوي، غول بزرگ تكنولوژي چين و شركت مخابرات روسيه براي توسعه 5G و تاسيس يك صندوق به ارزش يك ميليارد دلار در روسيه توسط صندوق سرمايهگذاري و شركت سرمايهگذاري چين براي حمايت از تحقيقات و نوآوريهاي فناورانه نيز از ديگر اقدامات دو كشور براي نزديكي بيشتر به هم است. نكته ديگر، حجم رو به فزاينده تجارت ميان اين دو كشور و سرمايهگذاري مشــترك براي فروش گاز طبيعي مايع روسيه در چين است. طبق اعلام وزارت بازرگاني چين، حجم تجارت مسكو و پكن در سال 2018 به ركورد 100 ميليارد دلار رسيد.
جنگ تجاري و بازار نفت
توليد نفت امريكا در سال گذشته ميلادي روزانه به بيش از 10 ميليون و 500 هزار بشكه رسيد. طبق پيشبينيها اين ميزان در پايان سال 2019 به 12 ميليون بشكه نفت ميرسد. افزايش توليد نفت امريكا به معني كاهش قدرت سياسي و چانهزني روسيه در بازارهاي انرژي است، چيزي كه روسيه به هيچ عنوان از آن راضي نيست. جنگ تجاري و ظهور فرصت افزايش همكاريهاي استراتژيك بين چين و روسيه سبب ميشود كه اولا بازارهاي جديد براي محصولات انرژي روسيه ايجاد شود. ثانيا چين از مسير رشد و توسعه اقتصادي كه در پيش گرفته، عقب نماند. به خصوص اينكه طبق گزارشهاي بانك جهاني، چين تا سال 2030 اقتصاد اول دنيا خواهد بود. ثالثا پكن حمايت مسكو را در جنگ تجاري با امريكا به همراه دارد و ميتواند بالانس قدرت را به نفع خود و همپيمانانش در جنگ تجاري برگرداند. در واقع ائتلاف بين چين و روسيه محتملترين سناريو براي شكست انحصار قدرت امريكا در جهان است.
ابعاد منطقهاي و فرامنطقهاي اتحاد پكن و مسكو
اثرات اين اتحاد تنها به ابعاد ذكر شده در بالا محدود نميشود و ابعاد فرامنطقهاي و جهاني نيز دارد. ابعاد جهاني آن ميتواند به كاهش قدرتنمايي ترامپ و نگراني غربيها از ائتلاف دو كشور منجر شود. در بعد فرامنطقهاي نيز ميتوان حضور بيشتر چين در آسيا و منطقه خاورميانه را پيشبيني كرد. طبق گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي 56.4 درصد از كل انرژي جهان در منطقه خاورميانه وجود دارد. از سويي دو كشور امريكا و چين روي هم رفته حدود 34 ميليون بشكه نفت در روز مصرف ميكنند، امريكا 20.4 و چين نيز 13.5 ميليون بشكه در روز. اين ميزان 4 ميليون بشكه نفت بيشتر از كل توليد اوپك در سال 2018 است. نزديكي چين به روسيه از يك سو ميتواند بر نزديكي اين كشور به منطقه خاورميانه و منابع عظيم نفت و گازي آن بينجامد و از سوي ديگر ميتواند، پروژه كمربندي جاده ابريشم كه چين براي نفوذ بيشتر در منطقه اوراسيا مطرح كرد را با سرعت بيشتري به پيش ببرد. بنابراين جنگ تجاري ميتواند به نعمتي براي كشورهاي اين منطقه تبديل شود.
چين، روسيه و ايران و باقي قضايا
هر 3 كشور از سياستهاي خصمانه امريكا ضرر كردهاند و درصدد يافتن راهي براي پايان دادن به تنشهاي بينالمللي و اقتصادي هستند.چين شريك بزرگ اقتصادي براي ايران است و پروژههاي همكاري زيادي نيز با ايران دارد. در سفر خرداد ماه رييسجمهور چين به ايران، حسن روحاني آمادگي ايران را براي حضور گستردهتر چين در حوزههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، گردشگري و مبارزه با تروريسم اعلام و از سرمايهگذاري چين در توسعه مناطق و بنادر جنوبي استقبال كرد. از سوي ديگر نزديكي چين به روسيه ميتواند به افزايش رابطه استراتژيك ايران با روسيه نيز بينجامد و منجر به اتحادي سهجانبه با چين شود؛ اتحادي كه اگر ابعاد وسيعتري پيدا كند، ميتواند هم در حوزه انرژي و هم در باقي حوزههاي اقتصادي، دست بالاتري را براي اين اتحاد به ارمغان داشته باشد. اما بايد به يك نكته اشاره كرد، عليرغم اين واقعيت كه روابط چين و روسيه به طور قابل توجهي در حوزههاي استراتژيك متعدد بهبود مييابد اما برخي كارشناسان معتقدند اين دو كشور اختلافات زيادي در جهانبينيشان وجود دارد و شراكت بين مسكو و پكن صرفا به برخي ابعاد محدود ميشود و واقعيت بزرگتري به خود نميگيرد. اما جنگ و منافع ميتواند هر ناممكني را ممكن كند.