واكنش به يك خبر پرحاشيه
سخنگوي قوه قضاييه درباره «زندان لاكچري» توضيح داد
گروه اجتماعي
انتشار عكس از بخشي از زندان و توصيف آن با هزينه ماهانه 45 ميليون تومان در زندان، سخنگوي قوه قضاييه را به واكنش در اين باره واداشت تا تاكيد كند زندان اوين نه مخوف است نه لاكچري. زندان اوين يك زندان معمولي است. عكسي كه انتشار آن با موجي از حاشيهها و واكنشهاي مختلف، به خصوص در فضاي مجازي، همراه بود و آنچنان انعكاسي داشت كه سخنگوي دستگاه قضا را نيز وادار به واكنش كرد. ماجراي اتاق باهزينه ماهي 45 ميليون تومان
در پي ادعاي فردي كه روزنامه شرق او را «رضا» معرفي كرد، مطرح شد. او به توصيف بند زندانيان مالي در زندان اوين پرداخته بود؛ جايي كه مثلا شخصي با 80 ميليارد تومان بدهي به بانك سرمايه حضور داشته است. همين شخص از انتخاب زندانيان براي ورود به اتاقهاي خاص گفته و افزوده است: «اتاق ما خلوت و تلويزيونمان بزرگتر بود و خيلي هم تر و تميز بود. ما افرادي كه به اتاقمان ميآمدند را انتخاب ميكرديم؛ افراد شيك و تحصيلكرده. يكي از كسانيكه به اتاق ما آمد، سفير ايران در هلند بود. بعد از بازنشستگي به يك شركت خودروسازي رفته بود و سرش را كلاه گذاشته بودند.
در واقع امضاها با او بود و به نوعي اتهامش مالي به حساب ميآمد.» اما غلامحسين اسماعيلي در نشست خبري خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالي در رابطه با بازديد اخيرش از زندان اوين و اينكه آيا اين بازديد ارتباطي به گزارشي كه پيرامون لاكچري بودن آن منتشر شده بود، دارد يا نه، گفت: واقعا يكروز ميگويند اوين مخوفترين زندان است و گاهي ميگويند به اصطلاح لاكچري است. اين همه تضاد؟ تضادها در مورد اظهارنظرها زياد است. ما زندان اوين را نه مخوف ميدانيم و نه زندان لاكچري. ما براي همه زندانيها در تمامي زندانها حقوقي قائل هستيم .
او همچنين در اين باره توضيح داد: تلاش ما اين است كه در حوزه زندانباني بسترهاي لازم براي بازپروري و بازاجتماعي شدن را فراهم كنيم. زندانيان اين زندان محكومان مالي هستند كه به معناي كلاهبرداري نيست. محكومان مالي، مهريه، ديات و تصادفات جزو اين افراد هستند. سخنگوي قوه قضاييه در همين زمينه تاكيد كرد: به عقيده ما خيلي از اين افراد نبايد در زندان باشند. كسي كه براي محكوميت مالي به زندان رفته است در آنجا نگهداري ميشود و زندان اوين يك زندان معمولي است. رفتن من هم ارتباطي به موضوعات مطروحه نداشت بلكه به جهت خاصي بود كه لازم بود برويم و بازديد و بررسي كنيم.