ادامه از صفحه اول
نفت و آينده مبهم اقتصاد
قاعدتا قيمت نفت هم بر رشد اقتصادي كشورهاي اروپايي يا چين و هند به عنوان اقتصادهاي نوظهور قدرتمند؛ تاثيرات منفي دارد. ميتوان اذعان كرد كه تنشهاي اخير در منطقه خاورميانه بين 3 تا 4 دلار بر قيمتهاي نفت اثرگذار بوده است. اما نامناسب بودن وضعيت اقتصادي تنها به نوسان در بازار نفت محدود نميشود بلكه به دليل افزايش بدهي دولتها، روند رشد اقتصادي جهان كاهشي شده است. چنانكه اخيرا اعلام شده كه چين سه برابر بودجه خود بدهيهاي دولتي دارد. بنابراين ميتوان گفت كه آينده اقتصادي جهان مبهم است و بيم آن ميرود كه تجربيات شكل گرفته در سال 2008 و بحران بزرگ مالي مجددا تكرار شود. هيچكدام از ديدگاههاي موجود اوضاع مناسب و مساعدي را براي اقتصاد دنيا پيشبيني نميكند. نفت و بحران نفت و درگيريهاي منطقه خاورميانه اثر منفي بر هر پيشبيني در خصوص آينده اقتصاد خواهد گذاشت و بازيگران اقتصادي دنيا را محافظهكارانهتر خواهد كرد تا جريان خريد و تقاضا را به تاخير بيندازند و منتظر آينده شوند و بر اساس آن نسبت به تقاضا و خريد تصميمگيري كنند.
تاخير در معرفي وزير
پرسش فرهنگيان اين است كه آيا اگر همين بلاتكليفي در وزارت نفت يا خارجه و كشور و وزارتخانههاي اقتصادي و امينتي بود باز هم اين بيتوجهي وجود داشت؟! بيترديد هر روز از ناحيههاي مختلفي درخواست و هشدار داده ميشد كه فرصت را از دست ندهيد و يك مدير ارشد را در بلاتكليفي نگذاريد و مجموعهاي را دچار مشكل و مساله بيشتر نكنيد. چرا بايد به اين سادگي در تنور نااميدي و ناكارآمدي دميده شود؟ درست است كه كشور به دلايل مختلف تحت فشار و داراي مسائل چند جانبه و گسترده است اما چرا با اينگونه كم توجهيها و بيتوجهيها بر اين مسائل و چالشها ميافزاييم؟! اميدواريم بيش از اين فرصت طلايي تابستان در مجموعه بزرگ آموزش و پرورش كه به طور مستقيم و غيرمستقيم نيمي از جمعيت كشور در قالب دانشآموز، والدين، فرهنگيان و پرسنل آموزشي و فرهنگي مرتبط با آن را شامل ميشود در بلاتكليفي نماند و بيش از اين در معرفي وزير پيشنهادي دولت براي وزارت آموزش و پرورش به مجلس تاخير نشود.