«نه باهنر» به نظريه انتخاباتي آيتالله مصباح
محمدرضا باهنر: براي انتخابات مجلس صالح مقبول را بر اصلح غيرمقبول ترجيح ميدهيم
گروه احزاب|«صالح مقبول» يا «اصلح نامقبول» تنها جدال الفاظ و واژهها نيست، تفاوت دو نگرش موجود در اردوگاه اصولگرايان است؛ تفاوتي كه باعث شده تا راهبردها و تاكتيكهاي سياسي دوگانهاي از دل جريان اصولگرايي در ايام انتخابات متولد شود و حرف و حديثهايي را ميان بازيگران سياسي جناح راست بيافريند.
اكثريت گروههاي اصولگرابراي متحقق شدن اهداف انتخاباتي با طرح مصلحت سياسي، طرفدار «صالح نامقبول» اند و در اين ميان جبهه پايداري با رهبري آيتالله مصباحيزدي با طرح نظريه «اصولگرايي ناب» وبا نفي ديدگاه مصلحتي –انتخاباتي ديگر اصولگرايان، سفت و سخت قايل به انتخاب «اصلح نامقبول» بر «صالح مقبول»هستند. اين اختلاف سليقه نه تنها باعث شد تا اصولگرايان به وحدت نرسند كه تنشهايي را هم درون اين جناح بر سر طرح «غربالگري اصولگرايي» به دنبال داشت. هرچند راستنشينهاي سياسي پس از عدم موفقيت در انتخابات رياستجمهوري با برگزاري جلسات و همايشهاي وحدت تلاش كردهاند تا به تفاهمي درباره اين اختلافات برسند و با دعوت آيتالله مصباحيزدي اعضاي جبهه پايداري گامي عملي را براي رسيدن به اين هدف برداشتهاند اما به نظر ميآيد كه تفاوت نگرشي ميان اصولگرايان درباره «صالح مقبول» و «اصلح نامقبول» معمايي است كه اصولگرايان به اين راحتيها توان حل آن را ندارند. شاهد مثال اين مدعي اظهارات اخير محمد رضا باهنر، دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري در اصفهان است. محمد رضا باهنر در تشريح راهبرد انتخاباتي جبهه پيروان خط امام و رهبري گفته است كه «سياست و اصول ما بر اين است كه آدم صالح و مقبول را در تمام شهرستانها و استانهاي كشور شناسايي كنيم، آدم صالح بدون مقبوليت اجتماعي و قابليت رايآوري براي انتخابات مجلس مناسب نيست.» باهنر در تفسير چرايي اين راهبرد جبهه پيروان خط امام و رهبري براي انتخابات مجلس دهم به تفاوت «رئاليسم» و «ايدهآليسم» اشاره كرده و گفته است: «براي انتخابات مجلس نبايد ايدهآليسم بدون رئاليسم باشيم چرا كه قابليت رايآوري و توجه به مقبوليت اجتماعي از اصول رئاليسم اجتماعي براي موفقيت در انتخابات مجلس است.» او در ادامه با گفتن اين جملات كه «براي انتخابات مجلس پيش رو صالح مقبول را بر اصلح غيرمقبول ترجيح ميدهيم» از جبهه پايداري و برخي اصولگرايان كه قايل به نظريه انتخاب اصلح نامقبول هستند انتقاد كرده و گفته است: «پروژه چند نامزدي در يك شهر از سوي يك جبهه و جريان سياسي پروژه كاملا شكستخوردهاي است.»اين اظهارات محمدرضا باهنر بيترديد مخاطباني به جز آيتالله مصباحيزدي و گروه پايداري ندارد. آيتالله مصباحيزدي پيش از انتخابات رياستجمهوري بارها از انتخاب اصلح نامقبول توسط اصولگرايان تاكيد كرده و حتي در اظهاراتي شفاف گفته بود: «گاهي بايد فرد اصلح - ولو رايآوري نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بين مردم اعتقاد و ايمان به اسلام و انقلاب اسلامي وجود دارد. آيا خوب بود از ميان كانديداهاي رياستجمهوري هيچكس حرفي از اسلام و انقلاب نزند و همه به فكر ارزاني اجناس و رفع تحريمها باشند؟ آيا نبايد از كسي كه ولو رايآوري ندارد، اما دغدغه انقلاب و اسلام را دارد، حمايت كرد؟» حالا باهنر با نفي ديدگاه آيتالله مصباح به نوعي از چرايي از عدم حضور خود و ديگر گروههاي اصولگرا در همايش همگرايي اصولگرايان كه با حضور پررنگ جبهه پايداري و نزديكان محمود احمدينژاد برگزار شد، پردهبرداري كرده است. از ميان گروههاي جبهه پيروان خط امام و رهبري، حزب موتلفه حضوري پر رنگ در اين همايشها و همنشينيهاي انتخاباتي داشت. موتلفه جداي از اين همايشها، جلسات دوجانبهاي را با جبهه پايداري برگزار كرد. جلساتي كه گويا هرگز به مذاق دبيركل جديد جبهه پيروان خط امام و رهبري خوش نيامده است. شايد همين مساله منجر به جدايي موتلفه از جبهه پيروان شود. هر چند جبهه پيروان منهاي موتلفه از توان زيادي برخوردار نخواهد بود اما محمدرضا باهنر شايد به دليل قابليتهاي فردي سياسي خود بتواند فقدان جدايي احتمالي موتلفه و بحرانهاي ناشي از آن را مديريت كند.
جبهه پيروان اصليترين تشكل حقوقي جبهه اصولگرايي كشور است
اگرچه محمدرضا باهنر در جمع اصولگرايان اصفهان گفته است كه «استفاده و بهرهمندي از توانمنديهاي واحدهاي عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري همچون حزب موتلفه و جامعه اسلامي مهندسين يك اصل و سياست است» اما نشانههاي موجود و گلايهها و كنايههايي كه ميان اعضاي شاخص اين احزاب رد و بدل ميشود نشاندهنده اختلافات جدي ميان اين گروههاي جبهه پيروان است. دبيركل جبهه پيروان البته در جمع اصولگرايان اصفهان حرفهاي ديگري را هم درباره جبهه سياسي تحت زعامت خود زده است.
منظور از وحدت، وحدت فلسفي نيست
باهنر با بيان اينكه «جبهه پيروان خط امام و رهبري بزرگترين و اصليترين تشكل حقوقي جبهه اصولگرايي كشور است» اظهار داشت: جبهه پيروان سعي كرده در ذيل سايه روحانيت و با محوريت روحانيون و جامعتين چون جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران بر طريق وحدت حركت كنند. وي با بيان اينكه در جبهه پيروان خط امام و رهبري سعي كردهايم روابط خود را در طول و پشت سر جامعتين تنظيم كنيم، گفت: امروز بعد از گذشته سه دهه از فعاليت سياسي و حزبي به اين نتيجه رسيدهايم كه از حركت در سايه روحانيت هيچگاه ضرر نميكنيم بلكه بدين واسطه از هرگونه انحراف، كجرويها و كجفهميها در عرصه سياست مصون ميمانيم. باهنر تاكيد كرد: هدف نخست جبهه پيروان خط امام و رهبري رسيدن به 100 درصدي وحدت در جامعه اصولگرايي كشور است. وي ابراز كرد: منظور از وحدت، وحدت فلسفي نيست بلكه تمركز بر يك سري اصول مشخص و مشترك است كه قبل از مجلس نهم با محوريت مرحوم آيتالله مهدويكني منشور 12 بندي پيرامون وحدت اصولگرايان تهيه شد. وي خاطرنشان كرد: اعتقاد و التزام به اسلام، اعتقاد به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي، پايبندي و تعهد به فرمايشات امام راحل و رهبري و فصلالخطاب دانستن ولايت فقيه از چارچوب و اصولي است كه براي يك اصولگرايان قايل هستيم.
اصلاحطلبان معتدل را به عنوان رقيب ميپذيريم ولي براي ائتلاف هرگز
باهنر در ادامه به برخي خط و مشيهاي جبهه پيروان خط امام و رهبري براي عرصه سياست و انتخابات اشاره كرد و گفت: معناي وحدت، همدلي و همكاري به معناي دوري از مواضع انقلابي و ارزشي نيست البته نبايد وحدت را نيز به معني يكسان كردن همه مواضع در همه موارد نيز تلقي كرد. دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري نسبت به وحدت با برخي جريانات چون جبهه پايداري گفت: وحدت با هر جريان و طيفي كه در چارچوب و شاخصههاي نظام و قانون باشد و تحت اصولگرايي معني شود را ميپذيريم. وي خاطرنشان كرد: محور و اصول حركتي جبهه پيروان خط امام و رهبري براي حركت و كار با افرادي چون آيتالله مصباحيزدي بر عهده نظر جامعتين گذاشته شده است و كاملاً تابع تصميمات جامعتين در اين موارد خواهيم بود. باهنر در توضيح چگونگي و نحوه ارتباط با اصلاحطلبان و وحدت با آنها تاكيد كرد: براي انتخابات مجلس اصلاحطلبان معتدل را به عنوان رقيب ميپذيريم ولي براي ائتلاف با آنها هرگز اقدامي نميكنيم، چرا كه تجربه چند دهساله به ما نشان داده است كه اصلاحطلبان معتدل به محض رسيدن به كرسي قدرت كرسي را به دست اصلاحطلبان تندرو سپردهاند.