بزرگداشت آقاي بازيگر در شبهاي بخارا
غيبت به دليل تنگي نفس
شب بزرگداشت آقاي بازيگر سينماي ايران بدون حضور او برگزار شد. بزرگداشتي كه به پاس يك عمر فعاليت هنري او برگزار شد اما تنگي نفس به عزتالله انتظامي اجازه نداد در شبي كه از او سخن گفتند حاضر شود. از عزتالله انتظامي كه سخن به ميان آيد ياد فيلم به ياد ماندني «گاو» نيز زنده ميشود. فيلم بينظير ساخته داريوش مهرجويي بر اساس داستاني از غلامحسين ساعدي. يكي از شركتكنندههاي اين مراسم هم كارگردان فيلم گاو بود. او درباره آقاي بازيگر ميگويد: «در مورد بازي انتظامي در گاو بايد بگويم كه عميقا در نقش خودش فرو رفته بود و به نظرم يكي از بهترين اجراهاي سينمايياش بود. شرايط كار در آن ده بسيار سخت بود و ما با هر سياست و راه و روشي بود سعي كرديم عوامل را راضي نگه داريم و در نهايت كار با همه سختيهايش تمام شد و باز هم همان مشكل هميشگي سانسور و توقيف پيدا شد. كار عزت بسيار درخشان بود. آنچنان در نقشش فرو ميرفت كه همهچيز را فراموش ميكرد؛ يادم هست سفري بود كه دو سه روزي به عوامل زمان داديم تا به تهران بيايند و استراحت كنند ولي عزت نيامد و آنجا ماند؛ حتي يادم ميآيد در آن دوره براي تمركز بيشتر روي نقشش گاهي اوقات در طويله ده زندگي ميكرد... از آن به بعد عزت يارم شد و در فيلم «آقاي هالو» نيز با هم كار كرديم كه با بازي در دو نقش در اين فيلم بسيار خوش درخشيد و اتفاقا نقش دلال خيلي مناسبش بود و همين موضوع منبع الهامم شد براي نوشتن «اجارهنشينها» و عباس آقا سوپر گوشت؛ كارمان را همينطور با فيلمهاي ديگر ادامه داديم مثلا «دايره مينا» و بعد از انقلاب هم «اجارهنشينها»، «هامون»، «بانو» و... ولي از يك جايي به بعد چون سن و سالي از او گذشته بود ديگر نقشي نبود كه مناسبش باشد...» در فيلم«گاو» محمود دولتآبادي با عزتالله انتظامي همبازي ميشود؛ اين نويسنده مطرح درباره او ميگويد: « عزتالله انتظامي براي من فقط يك هنرمند صحنه و سينما نبوده، عزتالله انتظامي برايم يك هنرمند زندگي بوده است. امروز وقتي به اينجا ميآمدم، فكر ميكردم اگر بخواهيم بگوييم كه اخلاق ايراني، اين هجاي بلند ايران بار حماسي پيدا ميكند. اخلاقي كه در عزتالله انتظامي ديدم اخلاق ايراني بوده در زندگياش. براي اينكه او خيلي انعطافپذير بوده هميشه و حقوق حق خودش را هميشه ستانده، هم از طريق اين انعطافپذيري، هم به واسطه سماجتي كه در روحيه و رفتار داشته است. هميشه در حاشيه اجتماعيات هنر زندگي كرده و بحمدالله سلامت هم بدر آمده است. همه اينها، مجموعه خصيصههاي شاخص و بسيار ريزههاي ديگري كاراكتر شخصيتي را ميسازد كه عزتالله انتظامي است.»همچنين نخستين خاطره ديدار پري صابري، هنرمند عرصه تئاتر با عزتالله انتظامي در سال 1342 در اداره تئاتر رقم ميخورد؛ او ميگويد: «عزتالله انتظامي از نخستين نگاه برايم جلوه يك بازيگر بسيار درخشان را داشت، كم كم كه با او بيشتر آشنا شدم شرافت او و وابستگياش به تئاتر من را بهشدت تحت تاثير قرار داد.» فيلم «حكم» ساخته مسعود كيميايي تنها تجربه همكاري مشترك اين دو هنرمند سينما است، كيميايي ميگويد: «من فقط يك فيلم با عزتالله انتظامي ساختم ولي همان يك فيلم هم چون با هم در سفر بوديم زياد همديگر را ميديديم، به نظرم انتظامي در كار خودش مرد بزرگي است، از او پاكي ديدم و انساني فوقالعاده است.»پرويز پرستويي هم درباره عزتالله انتظامي ميگويد: «من در عرصه سينما و تئاتر براي خودم پنج تني تعريف كردهام كه رأس آن عزتالله انتظامي است و چهار استاد ديگر علي نصيريان، محمدعلي كشاورز، داود رشيدي و جمشيد مشايخي هستند. شايد باورتان نشود كه من روزها مقابل اداره تئاتر ميايستادم تا فقط بتوانم اين عزيزان را ببينم. بازيگر آماتوري بودم كه در نازيآباد و دروازه غار تئاتر آماتوري كار ميكردم و آرزويم اين بود كه استاد عزتالله انتظامي، عزت سينماي ايران را از نزديك ببينم. من و استاد انتظامي قبل از همكار هنري مشترك، به فعاليتهاي اجتماعي وارد شديم كه بنده در ركاب ايشان بودم. من تنها يكبار در فيلم ديوانهاي از قفس پريد افتخار همكاري با ايشان را داشتم و آنجا تازه معناي بازيگري را فهميدم؛ آن دوره همكاري، شب و روزهاي پر افتخار زندگي من بوده و هست و آنجا خيلي چيزها آموختم.» بزرگداشت عزتالله انتظامي به همت علي دهباشي و در قالب «شبهاي بخارا» برگزار شد.