قايقراني روي آبهاي خروشان يا «رفتينگ» يكي از پرهيجانترين تجربههايي است كه گردشگران ميتوانند در آبهاي خروشان يا به اصطلاح «آبهاي سفيد» داشته باشند. سكوت طبيعت، لذت پاروزدن، گذراندن موانع و شكستن امواج كه با هم ادغام شوند، حاصل سفري ماجراجويانه در دل رودخانه است. در عمق تابستان تورهاي بسياري با نام تورهاي رفتينگ خبر از تعطيلات آبي پرهيجان ميدهند اما چقدر شركت در اين تورها ايمن است و چه ضوابط و استانداردهايي بايد رعايت شوند؟ رفتينگ چه ويژگيهايي دارد و در كدام نواحي ايران ميتوان سوار بر قايق در ميان آبهاي خروشان تاخت؟ براي يك تور استاندارد چقدر بايد هزينه كرد؟ پاسخ اين پرسشها را در گفتوگو با كيانوش محرابي، مدير انجمن رفتينگ ايران بخوانيد. او كه دورههاي مختلفي علاوه بر رفتينگ و شنا در رودخانه را گذرانده دورههاي تخصصي «نجات3» را هم در كشور ولز گذراندهاست. «نجات سه» شيوهاي است كه در آن از زمين، آب و هوا براي نجات يك فرد گرفتار در آب استفاده ميشود درست مثل زماني كه سيل آمده باشد. اينكه چگونه بتوانيم با استفاده از خشكي و خود جريان آب و همينطور خارج از اين دو فضا به فرد گرفتار كمك كنيم. محرابي ميگويد: «زايندهرود محبوبترين رودخانه براي رفتينگ است. به دليل شرايط جغرافيايي اين منطقه برگزاري تور آسانتر است و بيشترين جابهجايي در اين رود صورت ميگيرد. رودخانه چالوس نيز با فعاليت دوستاني از اصفهان راه افتاده است و آنها توانستهاند بسيار موفق در اين منطقه عمل كنند. سومين منطقه محبوب نيز رودخانه ارمند يا همان سرمنشاكارون است.» مشروح اين گفتوگو را ميخوانيد.
تجربه رفتينگ چه آموزههايي دارد و چه چيزهايي به ما ميآموزد؟
سه رويكرد نسبت به فعاليت رفتينگ وجود دارد؛ در رويكرد اول، رفتينگ فعاليت ورزشي است و ورزشكاران با داشتن مهارت كافي در آبهاي خروشان به فعاليت ميپردازند. هدف اصلي اين رويكرد انجام فعاليت ورزشي و شركت در مسابقات قايقراني در آبهاي خروشان و رقابت است. رويكرد دوم رفتينگ از لحاظ گردشگري است كه طبق آن فعاليت گردشي آبي محسوب ميشود. گردشگران با انجام اين فعاليت ماجراجويي و هيجان را در آب تجربه ميكنند، همانطور كه با دوچرخه به مناطقي از كوهستان سر ميزنند و از كوهستان لذت ميبرند يا با اسكي در مناطق دوردست اسكي ميكنند. در اين رويكرد هدف انجام ورزش نيست، بلكه ماجراجويي و تجربه هيجان و مواجهه با طبيعت خواسته گردشگران است. رويكرد سوم امداد و نجات است. در واقع ميتوان با استفاده از دانش و تخصص اين فعاليت انسانها و حيوانات را از آب نجات داد. در بحث امداد و نجات رشتهاي داريم به نام نجات سه، يعني نجات از آسمان، خشكي و آب. رفتينگ هم ميتواند در همين بحث امداد و نجات جاي بگيرد.
فعاليت قايقراني در آبهاي خروشان از چه زماني در جهان و ايران شكل گرفت؟ اين ورزش در ايران از چه زماني جدي گرفته شد؟
حدود 50 سال ميشود كه فعاليت رفتينگ در جهان آغاز شده است. كشورهايي مثل كانادا، امريكا و استراليا در اين فعاليت پيشتاز بودند و بعد از آنها نپال، هند، اندونزي، ژاپن و چين بعد از اين كشورها شروع به راهاندازي رفتينگ كردند و در حال حاضر اين فعاليت در سطح جهاني بسيار توسعه پيدا كرده است. در ايران به شخصه از سال 1382 رشته رفتينگ را شروع كردم، اما از سال 1364 قايقراني ميكردم و در رشتههاي مختلف قايقراني تجربه داشتم. از سال 1382 رفتينگ را از رودخانه گنگ در هند و رودخانهها نپال شروع و در كشورهاي مختلف دورههاي تخصصي را گذراندم و از سال 86 اين طرح را به عنوان طرح ملي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور ارايه كردم. البته بايد اضافه كنم تا قبل از اين هم افرادي در داخل كشور دست به اين كار ميزدند اما بعد از ارايه اين طرح رفتينگ به عنوان طرح ملي شناخته شد. بعد از اين طرح شروع به شناسايي رودخانههاي كشور كرديم و براي انجام اين كار از دو استاد نپالي كمك گرفتيم.
در شناسايي رودخانه ها به چه نتايجي رسيديد؟
شناسايي رودخانه يعني بررسي ظرفيتهاي آن به منظور درجهبندي. در اين كار شيب و جريان آب بررسي و امواج درجهبندي ميشوند. در كل با اين كار ميتوان سنجيد كه آيا گردشگران در اين رودخانهها امنيت جاني خواهند داشت يا خير و چه خطراتي ميتواند آنها را تهديد كند. ابتدا سراغ رودخانههاي منطقه البرز رفتيم و كارمان را با سپيدرود، رودخانه كرج و چالوس و هرات آغاز كرديم. بعد از بررسيها مشخص شد اين رودخانهها چندان مناسب رفتينگ نيستند علت آن هم عمق كم، شيب زياد و موانع خطرناك در اين رودخانهها بود. بعد از البرز به شناسايي رودخانههاي منطقه زاگرس پرداختيم و از سال 87 در رودخانه ارمند مستقر شديم. در اين مدت همزمان با شناسايي رودخانه، دورههاي آموزشي نيز برگزار كرديم. آخرين رودخانهاي كه شناسايي شد، رودخانه سيروان در منطقه كردستان است كه به زودي در اين منطقه گردشگري آبي به راه خواهد افتاد. البته بايد اضافه كنم همزمان با ما افراد ديگري نيز مشغول شناسايي رودخانهها بوده و هستند. براي مثال ما رودخانه ارمند در چهارمحال و بختياري را شناسايي كرديم و قبل از ما هم گروه ديگري زحمت اين كار را كشيده بودند. از ميان رودخانههايي كه شناسايي كرديم، قزلاوزن جزو سختترين آنها بود. كار اين رودخانه را از استان اردبيل شروع كرديم و تا منطقه طارم در استان زنجان رسيديم.
آيا تمام اين رودخانهها در حال حاضر در زمينه رفتينگ فعال هستند؟
نه لزوما. براي مثال رودخانه هراز را از سال 91 تا 95 شناسايي كرديم و تورهايي هم در آنجا برگزار شد، اما به مدت دو سال در اين رودخانه توري نداشتيم و در حال حاضر همكارانمان در مازندران خود مشغول برپايي تور هستند. يا مثلا رودخانه ارمند را شناسايي كرديم و همراه با آن جلسههايي با مسوولان داشتيم، جامعه محلي را آموزش داديم و مسير تا حد زيادي هموار شد. اما ادامه كار را دوستان به عهده گرفتهاند و با كمك نيروهاي خود در حال برگزاري تور هستند.
بيشترين تورهاي رفتينگ در كدام رودخانههاي كشور در حال برگزاري است؟
زايندهرود محبوبترين نقطه است. به دليل شرايط جغرافيايي اين منطقه برگزاري تور آسانتر است و بيشرين جابهجايي در اين رود صورت ميگيرد. رودخانه چالوس نيز با فعاليت دوستاني از اصفهان راه افتاده است و آنها توانستهاند بسيار موفق در اين منطقه عمل كنند. سومين منطقه محبوب نيز رودخانه ارمند يا همان كارون است.
چه عواملي باعث ميشود برخي رودخانهها ظرفيت بيشتري براي انجام اين فعاليت داشته باشند؟
ايران كشور پرآبي نيست و اگر آن را به دو منطقه البرز و زاگرس تقسيم كنيم، وضعيت رودخانههاي زاگرس بسيار بهتر از منطقه البرز است. در واقع در البرز جز سفيدرود رود مناسبي براي برگزاري رفتينگ نداريم به اين علت كه رودخانههاي اين منطقه به اصطلاح جوان هستند. يعني اينكه روي شيب تند قرار دارند، عمقشان كم است و كندوكاوشان زياد. با توجه به اين مساله بستر اين رودخانهها در حال تغيير است و مثلا در رودهاي چالوس و هراز در صورتي كه گردشگران به آب بيفتند ممكن است به سطوح كف رودخانه برخورد كنند و آسيب ببينند. بهترين رودخانهها براي رفتينگ رودخانههاي ميانسال هستند يعني رودخانههايي كه به دشت جاري ميشوند و عمق و عرض زياد دارند. در منطقه زاگرس رودهايي مثل زاب در آذربايجان غربي، سيروان در كردستان، سزار در لرستان، كشكان در خوزستان، زهره، كرخه و كارون در چهارمحال وبختياري از اين لحاظ مساعد هستند اما يك مشكل دارند. اين مناطق دوردست هستند، يعني اينكه برخلاف زايندهرود يا سفيدرود كه رودخانه به جاده دسترسي دارد، اين رودها تا چندين كيلومتر به اطراف دسترسي ندارند و در صورت وقوع اتفاقي امدادرساني دشوار و در نتيجه اجراي تور در اين مناطق سخت ميشود.
مردم چقدر رفتينگ را ميشناسند و چقدر استقبال ميكنند؟
مردم در اين مدت استقبال خوبي داشتهاند و روزبهروز هم بيشتر به اين فعاليت روي ميآورند. ابزارهاي جديد لذتبردن از طبيعت در جامعه در حال جاافتادن است. از طرفي هم ابزاري مثل اينستاگرام در شناسايي و معرفي رفتينگ بسيار موثر ظاهر شده است. خيليها حتي به خاطر اينستاگرام و گرفتن عكس متفاوت دست به اين كار ميزنند و كمي هم در اين ميان مساله نمايشي ميشود. متفاوتبودن اين فعاليت باعث ميشود خيليها سراغ آن بيايند. ما هنوز برنامههاي كردستان را اعلام نكردهايم اما بسياري از پيش در اين تورها ثبتنام كردهاند.
متوسط هزينه يك تور رفتينگ براي هر گردشگر چقدر است؟
هزينه دقيقا با كيفيت در ارتباط است. در ايران بهرغم وجود تورهاي متعددي كه حرفهاي عمل ميكنند، دوره ديدهاند و تجهيزات مناسب دارند، متاسفانه عدهاي هم هستند كه بدون گذراندن دوره يا داشتن تجهيزات مناسب اقدام به برپايي تور ميكنند. بايد توجه داشت افرادي كه خصوصا در خريد تجهيزات سرمايهگذاري ميكنند ناچارند هزينه بيشتري براي اين تورها اخذ كنند. براي هر تور ده نفره دو قايق رفتينگ لازم است و چهار راهنما. هزينه راهنماها در هزينه تور حساب ميشود اما برخي هستند تمام اين ده نفر را در يك قايق جاي ميدهند، نه جليقه نجات دارند و نه كلاه ايمني و از اين كار ميتوانند اقلا تورهاي خود را 120 هزارتومان ارزانتر بفروشند. حداقل هزينهها براي راهنما و رعايت ايمني تورها را ايجاب ميكند تا قيمتي با ميانگين 200 هزار تومان از هر نفر بگيرند. اما هر تور گراني لزوما تور استاندارد نيست. من ديدهام برخي حتي با 60 يا 80 هزارتومان هم اقدام به برپايي تور رفتينگ ميكنند كه براي من جاي سوال دارد كه چطور ميتوان با اين قيمت حداقل هزينههاي راهنما و حتي تغذيه و رفتوآمد را فراهم كرد.
هيچ نظارتي بر اين تورهاي غيراستاندارد نيست؟
نه متاسفانه اين كار كاملا رها شده است. سال 86 با معرفي اين طرح استانداردهاي بينالمللي كار را هم معرفي كرديم كه يك تور بايد با چه استانداردها، چه تجهيزات و چه روش عملكرد و نيروي انساني به كار مشغول شود. در ابتداي امر وضعيت خوب بود اما بعد رها كردند. اين كار بايد از ابتدا توسط مسوولان ذيربط استانداردسازي ميشد و نظارت شكل ميگرفت و اين مسووليت به عهده سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است. روال خودجوش اين كار ميتواند در آينده مخاطرهساز شود. هر روز فيلمهايي به دستم ميرسد كه افراد بدون پوشيدن جليقهنجات و داشتن كلاه ايمني به اين فعاليت مشغولند اما چون نظارتي نيست، تفاوتي هم ميان فردي كه همين امروز تور رفتينگ ميزند و كسي كه دوره گذرانده و تجربه دارد هم نيست. بنابراين در غياب نظارت افرادي خودسر سادهترين نكات ايمني را رعايت نميكنند.
مثلا چه مواردي؟
پوشيدن جليقهنجات. خيلي از مردم نميدانند كه اولين كاربرد جليقهنجات، گرم نگه داشتن دماي بدن آنهاست. در واقع افرادي كه به آب ميافتند در درجه اول به دليل افت دماي بدن آسيب ميبينند و جليقهنجات از اين بابت از آنها محافظت ميكند. دومين كاربرد جليقهنجات ضربهگيري است. افرادي كه جليقهنجات نداشته باشند در برابر برخورد با سنگهاي كف رودخانه بيحفاظ هستند. آخرين كاربرد جليقه روي آب نگاه داشتن افراد است. اما برخي با خودقهرمانپنداري واقعيت مساله را برعكس جلوه ميدهند كه همين مساله در آينده باعث وقوع صدمات وحشتناكي خواهد شد. جمعه و يكشنبه همين هفته دو كشته در رودخانه سفيدرود و يكي نزديك سردشت داشتيم، اين افراد به قصد ماهيگيري رفته بودند و قطعا بهتر از گردشگران شنا بلدند و منطقه را ميشناسند، اما ميبينيم كه همين افراد چون مسائل ايمني را رعايت نميكنند جان خود را از دست ميدهند. آمار كشتههاي آبي در ايران بسيار بالا است.
آمار دقيقي از اين مساله وجود دارد؟
در ايران سالانه حدود هزار كشته آبي داريم. اگر اين عدد را به ماههاي سال تقسيم كنيم انگار هر ماه يك هواپيما سقوط ميكند و مردم جانشان را از دست ميدهند. در استان خوزستان و در پنج سال گذشته فقط 800 كشته در رودخانه داشتهايم و علت آن آشنا نبودن مردم با آب جاري و آب خروشان و توجهنكردن به اصول ايمني است. بسياري عامدانه به اصول ايمني توجه نميكنند، مثلا در كنار تابلوي شناكردن ممنوع و خطر غرقشدن شيرجه ميزنند و عكس ميگيرند. آنها با اين رفتارهاي خود حتي بعد از مرگشان نيز جان افراد ديگري را كه به جستوجوي جنازهشان ميروند در معرض خطر قرار ميدهند. مدتها طول ميكشد تا بتوان جنازهها را از آب پيدا كرد و در اين مدت خانوادههاي غرقشدگان متحمل فشارهاي روحي بسياري ميشوند تا بعد از مدتها تكهاي از بدن عزيزشان پيدا شود.
كدام كشورها بيش از همه از صنعت رفتينگ سود ميبرند ؟
آمار دقيقي نميتوان داد و شرايط كشورها بسيار باهم متفاوت است. مثلا در امريكا بيشتر قشر مرفه جامعه به رفتينگ روي ميآورند و دستمزد راهنماها هم بسيار بالا است اما در هند و نپال اين كار به دست افراد محلي صورت ميگيرد اما درآمدزايي اين رشته بسيار زياد است و باعث اشتغالزايي ميشود. در كشورهاي آفريقايي و آسيايي اين كار با همكاري جامعه محلي صورت ميگيرد و در هند، كنيا، نپال و اوگاندا رفتينگ باعث تحول در زندگي مردم محلي چه از لحاظ اقتصادي و چه از لحاظ فرهنگي شده است. از چهل سال قبل قايقرانهاي حرفهاي به نپال ميرفتند و در اين كشور قايقراني ميكردند. رودخانههاي مناسب و نيروي خدماتي ارزان از دلايل استقبال قايقرانان از اين كشور بود. خيلي از اروپاييها و امريكاييها كه به نپال ميرفتند مجبور بودند جوانهاي نپالي را با خود همسفر كنند و نپاليها آهستهآهسته با اين كار آشنا شدند. حالا ده سال است كه روستاييهاي نپال چنان در اين رشته رشد كردهاند كه نپال راهنماي رودخانه به سراسر جهان صادر ميكند و اگر كشوري بخواهد اين صنعت را راهاندازي كند به نپال مراجعه ميكند. تعداد بسياري از راهنماهاي نپالي در نقاط مختلف جهان كار ميكنند و نكته مثبتشان وفاداري به كشورشان است. وقتي وضع هواي كشور خودشان مناسب نيست در كشورهاي ديگر كار ميكنند و هنگام فصل پررونق به نپال برميگردند و همين كار گردش گردشگر را هم بيشتر ميكند. اين قضيه در مورد هند هم صادق است و درنتيجه رفتوآمدها بيشتر و باعث افزايش توريستهاي ديگر هم در اين دو كشور شده است.
رفتينگ چه جايگاهي در صنعت گردشگري ايران دارد؟
رفتينگ در ايران نيز باعث اشتغالزايي شده است اما در غياب نظارت، بدشكل پيش ميرود و از 87 تا 97 تا حالا افت بسيار شديدي در رعايت نكات ايمني داشتهايم.
رونق رفتينگ به محيطزيست آسيب ميزند؟
من هميشه رفتينگ را اكو رفتينگ ميخوانم زيرا رفتينگ يكي از بهترين نمونههاي اكوتوريسم است. در جايي مثل نپال گردشگران رفتينگ دقيقا ميدانند بايد طبيعت را پاكيزه نگه دارند و سالهاست كه اين مساله حل شده است. از طرفي تمام افرادي كه درگير اين كار هستند، افراد محلياند و اين امر با همكاري جامعه محلي صورت ميگيرد و باعث افزايش آگاهي و آموزش ميشود. در ايران آسيب به طبيعت بستگي به نگرش تيم اجرايي دارد. هم ميتواند بسيار آسيبزا باشد و هم يكي از بهترين نمونههاي اكوتوريسم. افرادي كه سادهترين نكات ايمني را رعايت نميكنند به نظر نميرسد به حفظ طبيعت هم چندان توجهي كنند.