نگاهي به فيلم «قصر شيرين» ساخته رضا ميركريمي
قطره اشكي هم
حافظ روحاني
اگر نقد فيلم را نوعي تلاش براي درك يا شناخت يك اثر سينمايي تعريف كنيم (هر چند كه اين خود اين تعريف محل مناقشه است)، «قصر شيرين»، ساخته جديد رضا ميركريمي پيشاپيش دست ما را بسته و راه را بر هر نوع تعبير يا تفسيري فارغ از آنچه سازندگان در ذهن داشتهاند، ميبندد. اين را ميتوان به نشانه كيفيت يك اثر سينمايي ارزيابي كرد، اگر نخواهيم به صرف يك مولفه به اين نتيجه نرسيم، ميتوانيم لااقل «قصر شيرين» را هوشمندانه بناميم؛ فيلمي كه شايد چندان ظريف نباشد اما دقيق هست. به واسطه همين دو صفت مذكور (هوشمندانه و دقيق)، سازندگان، فيلمي خوشساخت
(Well-made) را به ما عرضه ميكنند؛ خوشساخت به همان تعريفي كه اوژن سكريب، نويسنده فرانسوي در قرن 19 ابداع كرد تا گروهي از نوشتههاي بينقص و خوشپرداخت را توصيف كند كه بر مبناي يك متدولوژي مشخص نوشته شده بودند. به نظر ميآيد كه ساختار «قصر شيرين» هم چندان از مفاد تعريف اوژن سكريب به دور نباشد. از همين جاست كه به دو هدف دست مييابد تا هم به اندازه كافي احساساتبرانگيز(سوزناك) باشد و هم ما را تا نتيجهگيري نهايياش با خود همراه كند.
«قصر شيرين» به مدد استفاده از شيرينزباني يا معصوميت دو شخصيت خردسالش موفق ميشود بسياري از تماشاگران را شيفته كرده و از سوي ديگر، تندي و خشونت شخصيت اصلي با بازي حامد بهداد را تشديد كند. بازي بهداد در نقش مردي كه بايد در عين خشونت و بدخلقي مهربان باشد نه فقط به مذاق بسياري از منتقدان خوش آمده كه در عين حال پلي است ميان دو فضا و دو موقعيت فيلم و در نهايت فرصتي براي ميركريمي تا پيام اخلاقياش را منتقل كند كه براي درك و بهره بردن از عشق بايد مسووليت پذيرفت. چنانچه در پايان، پسر از پدر ميخواهد تا با كمك كردن به حيواني كه زير گرفته، تصوير تروماتيك تصادفش با يك عابر(كه در فيلم نميبينيم) را پاك كند و از اين طريق دوباره در ميان خانواده پذيرفته شده و به درك عشقي نايل شود كه در تمام طول 3 سال گذشته(از زمان تصادف انگار) انكارش ميكرده. در طول اين كشف است كه تماشاگر احتمالا به مدد بازي بهداد در نقش مردي خشن اما جذاب و مهربان با او همراه ميشود و در نهايت پايانبندي را ميپذيرد.
پس «قصر شيرين» از اين منظر صريح و همه فهم است؛ شخصيت به دليل يك رخداد تروماتيك خود را از خوشيهاي زندگي(خانواده، عشق و...) محروم كرده و حالا پس از مرگ همسرش و با وجود نياز شديد مالي، ميآموزد كه آن رخداد را كنار بگذارد و دوباره به خوشي و لذت زندگي تن دهد.
جديدترين فيلم رضا ميركريمي ميكوشد تا با خوشبيني به ذات انسان نگاه كند و صرفا به موانعي قائل باشد كه مانع از شناخت اين ذات پاك ميشود. از اين منظر سوز و گداز كافي دارد تا مثلا در صحنه دعوا يا تشر پدر به فرزندان و... قطره اشكي هم از تماشاگر بگيرد. از اين جنبه ميتوان «قصر شيرين» را نمونهاي موفق از يك فيلم خوشساخت ناميد كه به آنچه ميخواهد، ميرسد كه بر بيننده تاثير بگذارد و قطره اشكي هم شايد بگيرد.