گروه اجتماعي
نشست «نهاد طرح جامع تهران، تهيه يا هماهنگي»، با حضور محمد سالاري، رييس كميسيون معماري و شهرسازي شوراي شهر تهران، ناصر براتي، عضو هيات علمي دانشگاه بينالمللي امام خميني و محمدصالح شكوهي بيدهندي، عضو هيات علمي دانشگاه علم و صنعت، سهشنبه ۲۵ تير ۹۸، با هدف بررسي چالشها و ظرفيتهاي نهاد احيا شده طرح جامع در گالري نظرگاه برگزار شد. اوايل دهه ۷۰ دغدغه پيشبيني ظرفيتي براي همگرايي و تجميع آراي دولت و مديريت شهري براي دومين طرح جامع تهران به وجود آمد. با تشكيل شوراي اسلامي شهر تهران در سال ۱۳۷۷، شورا هم به جمع شهرداري و دولت اضافه و ضلع سوم بدنهاي شد كه بعدها نهاد طرح جامع را تشكيل داد.
محمدصالح شكوهي بيدهندي، دبير پانل در طرح مساله اين نشست و سابقه نهاد گفت: «نهاد طرح جامع دو مرحله داشت؛ مرحله اول زماني بود كه مسووليت تهيه طرح جامع را برعهده داشت. طرح جامع تهران در مصوبههاي خود در شوراي عالي شهرسازي، دايميشدن اين نهاد را تحت عنوان «نهاد دايمي مطالعات و تهيه طرحهاي توسعه شهري» ذكر كرده بود. قرار بر اين شد كه بعد از تهيه طرح نيز نهاد باقي مانده و بر تهيه طرحهاي شهري نظارت كند. دومين دوره نهاد، پس از تهيه طرح آغاز شد و تا سال ۸۹ به حيات خود ادامه داد. با خروج دولت از تفاهم، نهاد زيرنظر شهرداري و در شورايي جايگزين با عنوان «نظارت بر توسعه شهري تهران» به فعاليت خود ادامه داد. اين شورا در طول اين سالها از سال ۸۹ تا امروز، تنها يك جلسه تشكيل داد و خروجياي نداشت.»
شكوهي گفت: «امروز مساله نشست اين است كه نهاد چه جايگاهي دارد و آيا ظرفيتهاي نظارت بر طرحهاي توسعهاي را دارد؟ نهاد تازه براي دچار نشدن به سرنوشت نهاد قبل، چه تصميماتي بايد اتخاذ كند؟»
محمد سالاري گفت: «سال ۹۲ و همزمان با آغاز كار كميسيون معماري و شهرسازي شوراي شهر، اوج انحراف مديريت شهري از مفاد طرح تفصيلي و جامع بود. در بررسيهاي طرح تفصيلي، متوجه شديم كه حتي يك بند از طرح تفصيلي نيست كه با طرح جامع مغايرت نداشته باشد. زمانيكه پيگير تكاليف طرحهاي توسعه شهري شديم، بحث نهاد به عنوان يك مجمع نظارتي مطرح شد، چراكه نبود نهاد از دلايل اصلي خارج شدن مديريت شهري از ريل طرحهاي توسعه شهري بود. با خروج وزارت راه و شهرسازي از تفاهم نهاد، راههاي تخلف و مصادره احكام طرح جامع به مطلوب شهرداري هموار شد.»
او در توصيف پيشينهاي از احياي نهاد گفت: «وقتي مهدي حجت معاون شهرسازي و معماري شهرداري تهران شد، باتوجه به اينكه يك چهره دانشگاهي بود و به تعطيلي نهاد طرح جامع نيز نقد داشت، تلاش براي احياي نهاد را از سر گرفتيم و چند جلسه با ايشان و محمدسعيد ايزدي كه معاون وقت وزارت راه بود، برگزار و تفاهم اوليهاي امضا شد. برخلاف چيزي كه انتظار ميرفت، آقاي حجت نهايتا با اكراه اين تفاهم را امضا كرد و چندان موافق آن نبود. به دليل وجود تفكر بخشي كه منافع بخش را بر منافع عموم اولويت ميبخشد، هر فرد در سمت معاون شهرسازي شهرداري، واگذاري قسمتي از اختيارات به ارگاني ديگر را، سلب اختيارات از خود ميپندارد. در زمان مديريت محمدعلي افشاني بر شهرداري تهران هم احياي نهاد محقق نشد و نهايتا در دوران وزارت محمدعلي اسلامي بر وزارت راه و شهرداري پيروز حناچي، تفاهم امضا شد.»
ناصر براتي درباره چالشهاي پيشروي نهاد گفت: «احياي نهاد زماني موجه است كه دو ويژگي داشته باشد؛ اول اينكه كاري كند كه دستگاههاي ديگر قادر به انجام آن نباشند و دوم اينكه روشها و رويههاي معيوب پيشين را براي انجام كارها اتخاذ نكند، در غير اين صورت ناكارآمد و ناكام خواهد بود.»
براتي دليل شكست نهاد پيشين را عدول از همين دو مولفه دانست و گفت: «نهاد پيشين بنا بود نهادي فرابخشي و ناظر باشد. اين نهاد اصلا قرار نبود طرح جامع تهيه كند و با هدف اوليه يافتن راهي براي جايگزيني با طرح جامع تشكيل شد.»
او تاكيد كرد: «زمان ارائه طرح گذشته است و شهر به برنامه احتياج دارد. اگر نهاد، سازماني چابك و متولي برنامهريزي براي شهر باشد، كارآمد است در غير اين صورت نميتواند دردي از پايتخت دوا كند. نهادهاي تصميمگير بايد رويكرد خود را از طرح رشد به برنامهريزي توسعه تغيير دهند. بدون آيندهنگري، برنامه و هدف، هر اقدامي از آغاز محكوم به شكست است.»
صالح شكوهي در رابطه با جلب مشاركت متخصصان در نهاد احيا شده، گفت: «در حال حاضر ۸ سال از اولين بازنگري طرح جامع گذشته و نهاد جديد مدعي دعوت جامعه به مشاركت است. نهاد چه مسيري را تا نيل به آن هدف بناست طي كند؟»
سالاري در پاسخ به سوال شكوهي گفت: «به عقيده من در تفاهم نهاد بايد وزارت كشور و دهياريها هم حضور ميداشتند تا نهاد از هر نظر رويكردي جامع و فرابخشي داشته باشد. در حال حاضر طرح جامع به عنوان يك سند بالادستي، ملاك عمل مديريت شهري در تهران است و تشكيل همين نهاد نيز از بندهاي طرح جامع است. تهيه از نام و وظايف نهاد حذف شده است. اگر نهاد متولي تهيه طرح هم باشد، پيمانكار مشاوران ميشود. براي جلب نظارت همگاني نيز، ۵ نفر متخصص حوزههاي شهري در بدنه نهاد تعريف شدهاند. با اين همه اولين چيزي كه بايد در ايران تغيير كند نگاه و رويكرد است، تنها راه نجات اين كشور، در تغيير نگاه است.»
براتي با طرح اولويت نگاه سيستمي به خطي گفت: «تهران به قدر كافي به طرحها و كميتها پرداخته و زمان آن رسيده كه به برنامهها و كيفيتها توجه كند. با تغيير عناوين و افراد چيزي در شهر تغيير نميكند، رويكرد شهر بايد كيفيتمحور و برنامهمحور باشد.»