عليرضا رجايي ضمن هشدار نسبت به انسداد سياسي:
اپوزيسيون داخلي بهدنبال تغيير حكومت نيست
عليرضا رجايي، روزنامهنگار و فعال سياسي معتقد است «هيچ معيار از پيش تعيينشدهاي براي يك جريان سياسي ازجمله براي اپوزيسيون وجود ندارد. به هر حال هر اپوزيسيوني تا اندازهاي مخالف وضع موجود است. سطح مخالفت و ابزاري كه براي مخالفت به كار ميرود، جايگاه آن را در طيفبندي اپوزيسيون روشن ميكند.» به گفته او، انتظار اين است كه مخالفتها مسوولانه باشد؛ يعني اين مخالفتها براساس ظرفيتهاي واقعي اجتماعي و نيروي سياسي و مبتني بر برنامههاي روشن و واقعي و قابل تحقق صورت بگيرد. رجايي به اين پرسش «اعتمادآنلاين» مبني بر اينكه «چه تفاوتها و احيانا اشتراكنظرهايي ميان منتقدان وضع موجود، اپوزيسيون داخلي و خارجي قابل مشاهده است»، پاسخ داد: «بايد گفت تفاوتها بيشتر است. در واقع اپوزيسيون داخلي عمدتا مسيرهاي اصلاحطلبانه را دنبال ميكند و تغيير حكومت لزوما برايش در اولويت نيست. هرچند درتقابل با سياستهاي جاري قرار دارد. بخشي از اپوزيسيون خارج از كشور هم به همين مشي معتقد هستند. اما گروه وسيعي هم وجود دارد كه اصولا هيچ تحول عمدهاي را در چارچوب جمهوري اسلامي ممكن نميداند. با اينكه جغرافيا و مصونيتهاي خارج از كشور را نميتوان در اين مورد ناديده گرفت، اما اين تفاوت تا حدود زيادي ناشي از اختلاف تحليل است.» اين فعال سياسي اصلاحطلب درباره اينكه اپوزيسيونها را بايد با چه وجههاي بشناسيم، توضيح داد:« «برانداز بودن يا نبودن»، مهمترين وجه تمايز اپوزيسيونهاست و بحث و جدل وسيعي هم در اين بين در جريان است. اما آنچه بهوضوح مشاهده ميشود فقدان سازمان و نهادهاي منسجم درميان اكثر آنهاست، بهويژه اپوزيسيونهاي خارج از كشور كه عمدتا فاقد مابهازاي عيني و سازماني در داخل كشور هستند.» اين روزنامهنگار باسابقه درباره اينكه آيا ميتوان بين اپوزيسيونها رابطه يا هدف مشتركي قائل شد، گفته است: «چنين ارتباطي را تنها اپوزيسيونهاي اصلاحطلب ميتوانند برقرار كنند كه پيوسته احتمال سطحي از گفتوگو را ميان خود و حكومت ممكن ميدانند. هرچند ممكن است چنين ارتباطي تا مدتهاي طولاني محقق نشود، بهويژه كه اگر حكومتي اساسا تفكيكي ميان اپوزيسيونها قائل نشود، احتمال دارد با يك جريان اصلاحطلب با همان خشونتي برخورد كند كه با يك گروه زيرزميني و برانداز برخورد ميكند.» رجايي در پايان گفته است: «طبعا در چنين حالتي امكان ارتباط و گفتوگو منتفي خواهد شد و چهبسا بخشي از اپوزيسيون اصلاحطلب را بهسمت براندازي سوق دهد. تجربه تاريخي نشان ميدهد برخي رژيمهاي اقتدارطلب از اين تحول استقبال ميكنند و آن را فرصتي براي سركوب و بسته شدن فضاي سياسي و ايجاد يكدستي و انسجام ميدانند.»