چرا فدراسيون فوتبال به وظيفهاش در قبال بچهها عمل نميكند؟
كودكان را از فوتبال بيزار نكنيم
علي ولي اللهي
جملات كليدي چند سال اخير پيرامون وضعيت مدارس فوتبال و توجه به فوتبال پايه، بسيار كلي بوده است؛ جملاتي نظير لزوم توجه به فوتبال پايه، نظارت بر مدارس فوتبال يا ساماندهي استعدادهاي نونهال، اما آنچه هميشه مغفول مانده توجه ويژه به كودكان است. سالهاست كارشناسان در برنامههاي مختلف تلويزيوني و رسانههاي نوشتاري بر اين نكته تاكيد ميكنند كه فوتبال از سنين كودكي شكل ميگيرد و كشورهاي صاحب فوتبال، آنهايي هستند كه توانستهاند فوتبال پايه را تقويت كنند، اما متاسفانه جز چند مورد محدود مثل آكادمي كيا، كشور ما از داشتن برنامهاي مدون براي سازماندهي كودكان عاشق فوتبال محروم بوده است. اين در حالي است كه تب فوتباليست شدن بسيار داغ است و شايد بتوان گفت از هر 10 بچه متولد شده در ايران، نيمي از آنها ميخواهند در آينده فوتباليست شوند. چنين فضايي راه را براي افراد سودجو باز ميكند؛ كساني كه باتوجه به ميل و كشش شديد بچهها و خانوادهها به فوتبال، اقدام به تاسيس آكادمي و مدرسه فوتبال ميكنند و بدون توجه به استانداردهاي لازم، صرفا دنبال منفعتطلبي هستند. هر از گاهي اخبار ناخوشايندي از وضعيت مدارس فوتبال و آكادميهاي قارچگونه منتشر ميشود كه نشان ميدهد وضعيت اصلا براي كودكان مهيا نيست.
در سال 90 پروندهاي به نام فساد در مدارس فوتبال باز شد. در آن زمان برخي افراد از وجود فسادهاي اخلاقي و مالي گفتند. برخي مربيان فوتبال پايه در گفتوگو با رسانهها مسائلي را عنوان كردند كه شنيدنش قلب آدم را به درد ميآورد. البته همان زمان كه بسياري از چهرههاي شاخص فوتبال ايران مثل حسن روشن و ناصر فريادشيران در مصاحبههاي خود به وجود فساد اشاره ميكردند، علي كفاشيان به عنوان رييس فدراسيون فوتبال وجود هرگونه فسادي را رد ميكرد. با اين حال پرونده به قوه قضاييه ارسال شد و پاي كميسيون اصل 90 مجلس را نيز به پرونده باز كرد. آن زمان محمدعلي پورمختار رييس وقت كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي در مورد پرونده فساد در فوتبال به موارد متعددي اشاره كرد كه يكي از آن موارد وجود بيش از
100 مدرسه فوتبال غيرمجاز در ايران بود؛ 100 مدرسهاي كه در سالهاي قبل نه تنها با آنها برخورد نشده، بلكه بر تعدادشان افزوده شده است. آنچه بيش از همه اين مدارس را ترسناك ميكند، اخباري است كه از درون اين مدارس درز ميكند يا اتفاقاتي است كه رسانهاي ميشود. همين چند وقت پيش ماجراي اردوي بازيكنان مدرسه فوتبال آرمان كوير به بهانه برگزاري اردو در تفليس گرجستان خبرساز شد. آن اردويي كه دو نوجوان فوتباليست را به كام مرگ فرستاد و درنهايت مشخص شد كه 50درصد آقاي محمدي مدير مدرسه فوتبال، 20درصد آقاي عباس قانع (گزارشگر معروف فوتبال) مالك مدرسه فوتبال و 30درصد هم مترجم همراه بچهها مقصر شناخته شده است. البته اين افراد به راي صادره اعتراض كردهاند و پرونده در مرحله تجديدنظر است. همچنين در سال 92 مسعود شجاعي در مصاحبه با برنامه 90 صحبتهايي پيرامون مدارس فوتبال مطرح كرد كه حساسيتبرانگيز شد. شجاعي در آن برنامه با اشاره به خبر مسائل غيراخلاقي در برخي مدارس فوتبال از والدين خواست تا در فرستادن كودكانشان به اين مدارس، با صبر بيشتري اقدام كنند. ارديبهشت ماه همين امسال نيز، عبدالرحمن شاهحسيني كه در برنامه فرمول يك حاضر شده بود، به پروندهاي 30 صفحهاي اشاره كرد كه درخصوص فساد اخلاقي در فوتبال تهيه شده است. شاهحسيني در مورد اين پرونده گفت: «محتويات اين گزارش آنقدر تكاندهنده است كه من به لحاظ مسائل اخلاقي از بيان جزييات آن معذورم و حتي اگر اين گزارش كذب هم باشد بايد كساني كه در حوزه فوتبال فعال بودند و اين را گزارش تهيه كردند، مجازات شوند.»
اينها تنها گوشهاي است از آنچه زير پوست فوتبال و مخصوصا در مدارس و آكادميها جريان دارد. نكته قابل تامل اين است كه در تمام اين سالها نه برخورد محكمي با اين فسادها صورت گرفته و نه برنامه مشخصي براي جلوگيري از اين فساد تهيه شده است. فارغ از نقش قطعي همه دستگاههاي دولتي و قضايي در برخورد با اينگونه معضلات، اهمال فدراسيون فوتبال از همه بيشتر به چشم ميآيد. نه به اين دليل كه اين يك وظيفه اخلاقي براي متولي اصلي فوتبال در كشور محسوب ميشود، بلكه به اين خاطر كه حمايت و ساماندهي كودكاني كه درگير فوتبال هستند، وظيفه ذاتي اين نهاد به حساب ميآيد. در اساسنامه فيفا به صورت صريح قيد شده است كه «همه فدراسيونهاي فوتبال كه مستقيم يا غيرمستقيم با كودكان در ارتباط هستند، وظيفه دارند كه همه اقدامات لازم را براي حمايت از كودكان و جلوگيري از هرگونه ضرر به كودكان انجام دهند و در جهت ارتقاي رفاه آنها تلاش كنند. سياست حمايت از كودكان دربرگيرنده يك رويكرد رسمي است كه پشتيباني از كودكان را مديريت ميكند. اين سياست (خطمشي) بايد حداقل شامل موارد ذيل باشد:
- توسط هياترييسه يا مجمع به تصويب رسيده باشد.
- مشخص نمودن يك مسوول اصلي درخصوص حمايت از كودكان.
- ايجاد يك گروه داخلي هدايتكننده اين موضوع يا يك گروه مشورتي خارج از فدراسيون.»
با وجود چنين بند مشخصي در اساسنامه فيفا، فدراسيون فوتبال ايران هيچگونه حركت مشخصي در راستاي عمل به وظيفه ذاتياش انجام نداده است. حال بايد پرسيد چرا در همه اين سالها هيچ كميته تخصصي براي پيگيري وضعيت و پشتيباني از كودكان در فدراسيون فوتبال تشكيل نشده است؟