نگاهي به نمايش «حسن بدري برنده خوشبخت يك عدد مزدا ۳»
در انتظار گودوي ايراني
سيد حسين رسولي
اين روزها نمايش «حسن بدري برنده خوشبخت يك عدد مزدا ۳» به نويسندگي و كارگرداني هامون قاپچي در تالار حافظ روي صحنه است و تنها دو نقش اصلي و يك نقش فرعي دارد و داستاني بهشدت ساده و جالب توجه را بيان ميكند. قاپچي به زندگي دو كارگر ايراني در روزگار معاصر ميپردازد كه در كارگاهي واقع در مركز شهر تهران مشغول دوخت و دوز لباس هستند. آنان چند ماهي ميشود كه حقوق نگرفتهاند و از عصبيت به يكديگر ميپيچند. اين دو مدام با يكديگر دعوا ميكنند و مانند نمايش «در انتظار گودو» لحظهشماري ميكنند تا رييس كارگاه بيايد و حقوقشان را بدهد. نكته جالب توجه تفريحات و سبك زندگي اين دو كارگر است و گويا كارگردان دست به كاري پژوهشي زده است و هدف اصلي او هم بازنمايي «امر روزمره در جامعه كارگران ايراني» روي صحنه تئاتر بوده است. دو كارگر مذكور شبها پاي تلويزيون مينشينند و برنامههاي سرگرمكنندهاي مانند «خندوانه» رامبد جوان و «دورهمي» مهران مديري را نگاه ميكنند كه اين دو مجري مدام از شادي، خوشي، لذت غذاخوردن و تفريحات مختلف ميگويند ولي اين دو جوان مدام در حسرت ناچيزترين دستمزد و حتي خوردن فلافلي ارزانقيمت هستند. يكي از آنان مدام از صاحب شركت ميپرسد و ديگري هم ميگويد كه روند كار همين است و او هيچگاه نخواهد آمد زيرا مشغله فراواني دارد و بايد به تمام امور رسيدگي كند. اين ماجرا تا نزديك شدن به عيد نوروز ادامه پيدا ميكند و آن دو همچنان چشم به راه مالك كارگاه هستند و گويا اين انتظار به پايان نخواهد رسيد. يكي از تفريحات اين دو كارگر هم كشيدن مواد مخدر است و مدام پاي بساط مينشينند و پس از اينكه متوهم شدند به سراغ روياها و آرزوهاي خود ميروند و حتي در رويا ميبينند كه برنده ماشيني گرانقيمت شدهاند. كارگردان تلاش ميكند نمايشي را در بستر «رئاليسم انتقادي» روايت كند اما از اصول زيباييشناسي واقعگرا مانند نورپردازي و طراحي صحنه واقعي عدول ميكند. گاهي هم بازيگران از نور خارج ميشوند و گاهي هم با تماشاگران حرف ميزنند. يك كارگر ديگر هم هست كه تحصيلات عاليه دارد و در پي شغل و زندگي بهتر است اما براي او چنين زندگياي مانند سراب و خيال است. شخصيتپردازي كاراكترها مورد توجه است و شاهد ديالوگهاي پينگ پونگي و روان بين بازيگران هستيم؛ حتي كارگردان روياهاي اين كاراكترها را به خوبي در فضاي رئاليستي به تصوير كشده است. ديدن اين كار در ميانه سيل خانهبرانداز اجراهاي فراوان تئاتر گيشهمحور امروز خالي از لطف نيست و قول ميدهم كه از ديدنش آزرده نخواهيد شد.