كتابخانه
رماني مدرن و سياسي
عرفان حكمتي| ولفگانگ بيتنر قصهاي مدرن و سياسي نوشته است. در اين رمان هم مانند آثار ديگرش، دادهها و واقعيتهاي مسلم را گرد ميآورد، تحليل ميكند و جريانات اجتماعي پسپرده را آشكار ميسازد، دست شخصيتها را براي كنشهايشان باز ميگذارد و زمينههاي سياسي، روانشناختي و اجتماعي اين كنشها را باز ميكند. پي حشو و زوايد، در زباني شفاف و قابل درك و به همين دليل بسيار هنرمندانه: نه خشك، نه موعظهگرانه. داستان مارتين هير روزنامهنگار مجذوب ميكند، غمگين، خشمگين و كنجكاو ميسازد و دست آخر تشجيع ميكند. اضطراب كه به جز سرگرمكنندگي در معناي خوب واژه كه در زمينه تاريخ چند دهه اخير آلمان هم بسيار آموزنده و روشنگر است.
تحليل يونگي از افسانه تريستان
شيدا محمدي| كتاب «عشق رمانتيك» افسانه تريستان وايزولت، يكي از نخستين افسانههاي عاشقانه را بازگو ميكند و از آن به عنوان مرجعي براي توصيف جوهر و معناي عشق رمانتيك استفاده ميكند. نويسنده اين كتاب با استفاده از ديدگاههاي يونگ، از بسياري از عقايد ناخودآگاه مشترك بين زن و مرد درباره عشق پرده برميدارد و نشان ميدهد كه: چطور اين گرايشها بهطور سمبوليك در افسانه تريستان بيان شدهاند و دروغ چطور تصورات ما را از افسانههاي عشقي در هم ميشكند. سپس بهنحوي دلنشين دوباره تعريف ميكند كه عشق چه بايد و چه ميتواند باشد. «عشق رمانتيك» تحليل و تفسير يونگي اسطوره تريستان و ايزولت است كه بر نمادها و نشانههاي اين اسطوره به منزله سرمنشا دريافت روانشناختي تاكيد ميكند .
حظِ برآورده شدن انتظار
نگار قانوني|داستان خواندن از نويسندهاي كه در بسياري از نقدها نافذي قلمش را به ويليام فاكنر و جان اشتاين بك نسبت دادهاند و نگاه مينيمال و روايت ساده و روان او را همسايه ديوار به ديوار كارور خواندهاند، هيجان مضاعفي با خود دارد كه ناشي از ترس است؛ ترس از برآورده نشدن انتظاري كه آدم از درهمآميختگي ويژگيهاي بارز اين همه قصهگوي خوب دارد. من هم تا همينجا عامدانه اين ترس را به جان شما انداختهام و اين از اين جهت است كه ميخواهم وقت خواندن اين كتاب به واسطه همين ترس حظي را ببريد كه من بردهام؛ حظ به تمامي برآورده شدن انتظار. ران راش در آتش سوزان دوره طولانياي از تاريخ امريكا را در خلال داستانش روايت ميكند، جنگ داخلي امريكا تا دوره ركود اقتصادي و همين حالا و شما در واقع تمام اين دوره را با جادوي داستان زندگي ميكنيد و خود را نه يك امريكايي اصيل كه چندين امريكايي تصور خواهيد كرد.
آينده دور
مريم موسوي| دوستي دارم كه به فردا ميگويد آينده دور! من اين جمله را از او بسيار شنيدهام اما كم درك كرده بودم معنياش را تا همين چند روز پيش كه شروع كردم به خواندن كتاب «پرواز زندگيبخش» از كاترين سنتر. در ابتداي داستان مارگارت، شخصيت اصلي داستان، تمام آنچه را كه يك زن از زندگي ميخواهد دارد اما در آينده دور، فردا، تمام آنچه يك زن از دست دادنش ميترسد را از دست ميدهد تا چيزي را به دست بياورد كه از ابتدا داشته اما آن را نميديده و آن چيزي نيست جز خانواده. خانوادهاي كه ميتوانند سالها با تو حرف نزنند يا سالها تو را با نصايح از سر دوستيشان آزار بدهند اما وقتي كه حتي خود انسان خودش را لايق دوست داشتن نميداند، چنان دوستش بدارند كه آدمي در هيچ رابطه عاشقانهاي تجربهاش نكرده و نخواهد كرد.