احياي لذتهاي ساده قديمي
نيوشا طبيبي
۱- زندگي قديم پر از كيف و لذتهايي بوده كه امروز حسرت آنها را داريم. نشستن در حياط خانه روي تخت و نوشيدن چاي از سماور زغالي و نفتي، پياده گز كردن شهر، نشستن كنج يك كافه ساده بي ادا و اطوار و غرق شدن در خواندن روزنامه، دور هم جمع شدنها و لذت بردن از ارتباط خانوادگي و دوستانه و از اين قبيل؛ چيزهايي كه امروز كمتر در دسترس هستند و اتفاقا چيزهاي غيرقابل دسترسي هم نيستند.
لذت كتاب و مجله و روزنامه خواندن در اتوبوس و تاكسي و قهوهخانه هزار بار بيش از بالا و پايين كردن بيحاصل صفحات اجتماعي فضاي مجازي است. اولي آدم را با خودش به دنياي ديگري ميبرد، غرق شدن در آن دنيا لذتي بي حساب دارد مانند يك خواب عميق خلسه مانند و دومي شبيه يك بيهوشي و بهتزدگي است كه مزه بيهودگي ميدهد.
۲- تهران از معدود شهرهاي غرب آسياست كه نهضت دوچرخهسواري در آن جدي گرفته شده و مديران شهرياش پاي در ركاب گذاشتهاند و هر سهشنبه، بدون استفاده از خودرو به محل خدمتشان ميروند. عده زيادي از مردم هم به اين پويش بسيار خوب و كمنظير پيوستهاند. دوچرخههاي اشتراكي اين روزها در بيشتر محلات شهر پيدا ميشوند، طي كردن مسير جنوب به شمال با دوچرخه در تهران كار سختي است اما مسيرهاي شرقي - غربي غالبا صاف هستند و ميشود با دوچرخه از آنها گذر كرد. فعلا دوچرخه اشتراكي شهري، توسط يك شركت عرضه ميشود و هر روز در محلات نزديك به مركز شهر ايستگاههاي آن راهاندازي ميشوند. به نظر ميآيد استفاده از اين دوچرخهها اندك اندك جاي خود را باز ميكنند، هرچند قيمت خدمات اين شركت براي بسياري از شهروندان كمي بالاست.
۳- راهاندازي كتابخانهها و فروشگاههاي مجازي كتابهاي الكترونيك بدون ترديد كار خوبي است اما كتابخوانان متفقالقول هستند كه هيچچيز جاي دست گرفتن كتاب و روزنامه و مجله كاغذي را نميگيرد. امتحان كنيد، ميزان فهم و دريافت مطلبي كه از روي تبلت و موبايل خوانده ميشود با مطلبي كه از روي كاغذ خوانده ميشود بسيار متفاوت است. نه اينكه خواندن نسخههاي الكترونيك بد است، نه. بحث بر سر جنس خواندن است. زماني كه كتاب يا مجله يا روزنامه ميخوانيم، در آن غرق ميشويم. نه نوتيفيكيشن دريافت ميكنيم و نه هوس سرزدن به صفحه ديگري را داريم و نه عكسهاي درخشان و متحرك هوش و حواسمان را با خود ميبرند. زمان خواندن يك رمان خوب در آن غرق ميشويم و شش دانگ حواسمان پيش روند داستان است و با قهرمانانش همراه ميشويم ولي معمولا در خواندن از روي دستگاهها اينطور نيست. خواندن براي اهل مطالعه از روي نسخههاي كاغذي چيز ديگري است. انگار رسانه كاغذي اصل است و نسخههاي الكترونيك، مجازي هستند.
۴- براي آنكه حالمان خوب شود يا بهتر شود، بد نيست بعضي از زوايد تمدن را از خود دور كنيم. مثلا اتوبوسسواري و پيادهروي و دوچرخهسواري را جايگزين ماشينسواري و اسنپ و تاكسي كنيم و در همان اثنا هم كتاب و مجله در دست بگيريم و بخوانيم. نشستن بيخيال و قاعده بر نيمكت پارك و صندلي كافهاي ارزانقيمت و معمولي و سر در روزنامه كردن كيفي دارد كه براي ساعتها و بلكه روزها، حال آدمي را خوب ميكند.