• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4442 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۷ مرداد

به بهانه حملات نژادپرستانه هواداران چلسي به تامي آبراهام

بي‌خيال، بلند شو برادر

هومان دورانديش

 

 

كوين اوگنتگا تمرتئبي باكومو آبراهام، مشهور به تامي آبراهام، مهاجم جوان و سياه‌پوست تيم چلسي، چهارشنبه شب پنجمين پنالتي چلسي مقابل ليورپول را هدر داد و سوپركاپ اروپا را تقديم سرخ‌هاي مرسي‌سايد كرد. تامي آبراهام 22 ساله، ‌زاده شهر لندن است اما تبار آفريقايي و رنگ پوستش موجب شدند كه پس از هدر دادن پنالتي‌اش در معرض حملات نژادپرستانه برخي از هواداران باشگاه چلسي قرار گيرد. سفيدپوستان متعصب و نژادپرست به او در صفحه اينستاگرامش حمله كردند و عقده‌هاي تاريخ و فرهنگي‌شان را بابت هدر رفتن يك ضربه پنالتي بر سر اين جوان سيه‌چرده زيبارو خالي كردند. البته كه بسياري از انگليسي‌ها هم به تامي آبراهام دلداري دادند و به او گفتند كه خيالي نيست، پيش برو برادر. در بين كساني كه با اين مهاجم تيم ملي انگليس همدردي كردند، كاربران سفيدپوست هم كم نبودند؛ اما حسن اين خيل موافقان و مرافقان چيزي از قبح پندار و گفتار آن اقليت نژادپرست نمي‌كاهد. واقعيت اين است كه در اروپاي امروز، نژادپرستان اگرچه اكثر نيستند ولي كثيرند. اين اقليت كثير هر چند كه در اثر نقادي اكثريت عقب‌نشيني مي‌كند ولي هر وقت شرايط مناسب باشد و فرصت مهيا از لانه بيرون مي‌آيد و رنگين‌پوست يا مهاجر يا مسلماني را به تير طعنه و دشنه دشنام مي‌آزارد. اگر هزار نفر از ما حمايت كنند ولي صد نفر ناسزا بارمان كنند، معمولا اين 100 نفر بيشتر به چشم‌مان مي‌آيند تا آن هزار نفر. علت اين وضع را شايد بايد در سرشت آدميزاد جست‌وجو كرد. قرآن فرموده است «خلِق الانسانُ ضعيفا». انسان با وجود همه توانايي‌هاي بالقوه‌اش، ضعيف خلق شده است. هم از اين رو بدي بدان و ناكسي ناكسان بيش از نيكي نيكان در او اثر مي‌گذارد و روح و روانش را مي‌آزارد. از قديم هم گفته‌اند «خوبي بر ماسه نقش مي‌بندد، بدي بر سنگ.» يعني ما آدم‌ها بالقوه ناسپاسيم. اگر كسي كلي خوبي به ما بكند، گويي كه نقشي بر ماسه زده است و باد زمان آن نقش نيك را به فراموشخانه وجودمان مي‌فرستد. اما امان از وقتي كه كسي به ما بدي كند. در اين صورت كينه او سال‌هاي سال بلكه تا آخر عمر بر قلب‌مان حك مي‌شود. بدي بر سنگ نقش مي‌بندد، يعني بدي به اين راحتي‌ها پاك نخواهد شد. سنگدل هم كسي است كه قبلش معمولا در اثر بدي ديگران مثل سنگ شده و رحم و مروت از وجودش رخت بر بسته. باري از سخن اصلي دور نيفتيم. غرض از ذكر ضعف ساختاري ما در برابر بدي‌ها و ناملايمات اين بود كه مشتي نژادپرست نادان را نشانه ناكوك بودن ساز جهان دموكراتيك قلمداد نكنيم. اتفاقا حسن و هنر دموكراسي همين است كه از پس مهار همين جماعت ابله با كمترين خشونت ممكن برمي‌آيد. همين كه فرانك لمپارد، سرمربي چلسي در دفاع از تامي آبراهام سنگ تمام گذاشته و صريحا گفته است «من از برخي به اصطلاح هواداران چلسي متنفر شده‌ام» يعني حال و روز كنوني فوتبال اروپا بهتر از قبل است. در دهه‌هاي 1960 و 1970 ميلادي، نژادپرستان فوتبال اروپا در تنگناي كنوني نبودند. اخيرا باشگاه چلسي چند تماشاگر نژادپرستش را براي هميشه از حضور در استمفورد بريج محروم كرد ولي در دهه‌هاي 60 و 70 ميلادي در فوتبال اروپا چنين خبرهايي نبود. به هر حال تاريخ پيش مي‌رود و انسان متمدن‌تر مي‌شود و سطح سازگاري ابنا بشر با يكديگر نيز فزوني مي‌يابد. بقاي ما آدم‌ها در گرو سازگاري‌مان با همديگر است و همين ضرورت، ترك غيرستيزي را به ما مي‌آموزد.

اما درباره حملات نژادپرستانه به تامي آبراهام نكته ديگري هم مي‌توان گفت. با وجود مقررات سفت و سخت يوفا عليه نژادپرستي در فوتبال اروپا، فوتبالدوستان نژادپرست هنوز هم حضور قابل توجهي دارند. در كل قاره اروپا هم نژادپرستان در ساير حوزه‌هاي حيات اجتماعي جولان مي‌دهند. وقتي به اين اقليت كثير نگاه مي‌كنيم به نظر مي‌آيد، ناچاريم اذعان كنيم كه شر ذاتي اين جهان است. يعني مادامي كه اين جهان برقرار است، شر و بدي هم در كار است. آيا اروپايي‌ها براي زدودن نژادپرستي از سياست و فوتبالشان، كم كار فرهنگي كرده‌اند؟ از مهدكودك تا دانشگاه براي آنها عليه نژادپرستي موعظه مي‌كنند. اتفاقا مواعظ خوبي هم اقامه مي‌كنند. مقررات سفت و سخت هم عليه نژادپرستان وضع كرده‌اند. كسي هم كه سخنان نژادپرستانه بر زبان براند در مطبوعات و راديو و تلويزيون نقد و بلكه مسخره مي‌كنند. وقتي ژان ماري لوپن در سال 2006 درباره تيم ملي فرانسه گفت، احساس نمي‌كند كه اين تيم با اين همه بازيكن سياه‌پوست، تيم فوتبال كشورش است از در و ديوار نقد بر سر و روي او باريد. ولي امروز دختر او جزو سياستمداران برجسته جامعه فرانسه است و مردم زيادي هم پشت سر او قرار دارند. در فوتبال هم كه به تامي آبراهام‌ها هر چند وقت يك ‌بار حملات نژادپرستانه مي‌شود. خلاصه ظاهرا كار با كار فرهنگي هم چنانكه بايد بسامان نمي‌شود. دنيا همين است. هميشه كساني هستند كه شر و بدي را نمايندگي و بازتوليد كنند. شايد وجود اين افراد از منظري كلان لازم هم باشد. بايزيد در كنار يزيد به چشم مي‌آيد. اگر خلق‌الله همگي بايزيد بودند، بهشت در همين دنيا برپا مي‌شد. ولي قرار نيست در اين دنيا بهشتي برپا شود. وگرنه خداوند نمي‌فرمود «لقد خلقنا الانسان في كبد» (همانا آدمي را در رنج آفريده‌ايم). رنجي كه نصيب ما مي‌شود در بسياري از موارد از جانب همنوعانمان است. هم از اين رو خالق به يكايك مخلوقانش گفته است:«قل اعوذ برب الفلق/ من شر ما خلق.» يعني از شر آفريدگانم به من پناه بياور. مخلص كلام اينكه از كار فرهنگي انتظار بيكران نبايد داشت. انتظار رسيدن به جامعه‌اي عاري از بدي‌هاي انساني، انتظار يوتوپيايي است. چنين لامكاني پيش از اين در هيچ كجاي تاريخ نبوده و پس از اين هم نخواهد بود. همين كه شر غالب نشود و بدي مشي اكثريت نشود بايد كلاه‌مان را به هوا بيندازيم و خدا را سپاس بگزاريم كه نظر لطفش از ما برنگشته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون