در صحبتهاي اصلاحطلبان و اصولگرايان مطرح شد
گام نخست عارف و توصيه براي كانديداتوري لاريجاني
شهاب دليلي| جريانهاي سياسي خود را براي شركت در انتخابات مجلس شوراي يازدهم آماده ميكنند تا بتوانند با قدرت در اين انتخابات حضور و به تبع آن پيروز اين رخداد سياسي باشند. اما هر يك از دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در سالهاي گذشته با مشكلات و معضلاتي روبهرو بودهاند كه براي رسيدن به صحن سبز «بهارستان» نيازمند رفع اين مشكلات هستند. بهطور خلاصه تمامي اظهارنظر روزهاي اخير حول محور انتشار دو گفتوگوي چمران و كرباسچي شكل گرفته و گسترش يافته است. اصولگرايان پس از صحبتهاي چمران در خصوص جمنا و لزوم ايجاد وحدت و اصلاحطلبان نيز پس از سخنان كرباسچي مبني بر لزوم آسيبشناسي رهبري جريان اصلاحات به واكنشهايي روي آوردند.
فراتر از نظارت استصوابي
اصلاحطلبان بارها گفتهاند كه به دليل ردصلاحيت نيروهايشان در چندين دوره از انتخابات مجلس و رياستجمهوري، فاقد توانايي كافي براي شركت موثر در انتخابات بودهاند؛ موضوعي كه جريان اصلاحات تقريبا پيش از برگزاري هر انتخابات به آن اعتراض داشته و حالا اكبر اعلمي، نماينده مجلس ششم در يكي از آخرين اظهارنظرها در اين خصوص به نامهنيوز گفته است: «در اينكه تحديد حق انتخاب شدن توسط مردم و ردصلاحيت چهرههاي توانمند تحولخواه، باعث افت كيفيت نيروهاي هر جريان سياسي ميشود، در ميان علماي دانش سياسي توافق نظري وجود دارد. حتي گاه ميتوان گفت كه بخشي از وضعيت نابسامان ما در عرصههاي گوناگون به انحاي مختلف ناشي از چنين پديدهاي است.» البته نقطه ضعف ديگر، قبيلهگرايي نيروهاي سياسي است كه جريانهاي سياسي فعال در عرصه انتخابات دچار آن هستند و جريان اصلاحطلب نيز فراخور. اين نماينده پيشين تبريز در مجلس، راه برونرفت از اين وضعيت را رهايي از قبيلهگرايي عنوان كرده و ميگويد: «در غير اينصورت گرچه ممكن است باز بتوانند در شب انتخابات، به روشهاي مسبوق به سابقه دوباره گروهي از مردم را با استفاده از سياست ضربالمثل ترساندن از عقربجراره به افتادن در دام مار غاشيه! ترغيب كنند اما بخش قابل توجهي از مردم كه حكم مار گزيده را پيدا كردهاند، ديگر از اين روش وارد زمين بازي آنها نخواهند شد.»
عارف در مقام رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان (جبهه اصلاحطلبان ايران) اين روزها در مركز بسياري از انتقادهاي درونگفتماني اصلاحطلبان قرار گرفته و اظهارات روزهاي گذشته او نيز به نحوي، واكنش به همين انتقادها تعبير شده است. بهويژه وقتي روز چهارشنبه هفته قبل، از لزوم جبران گذشته سخن گفت. عارف روز گذشته نيز در جمع اعضاي شاخه جوانان جامعه اسلامي مهندسين با اشاره به برخي چالشها از تحريمها تا ناكارآمدي بخشهايي از حاكميت، به عدم تحقق مطالبات مردمي و عدمپاسخگويي به اين ناكارآمدي اشاره كرد. او كه مساله امروز اصلاحات را پيبردن به علل عدم موفقيت در تحقق برخي شعارها و وعدها عنوان كرده، ميگويد: «بايد بعد از گذشت 40 سال از انقلاب مشخص شود كه چرا نتوانستيم در تحقق برخي شعارها و وعدهها موفق باشيم.» عارف علت اين وضعيت را در «ناكارآمديها، سياستگذاريهاي غلط و فساد» عنوان كرد و گفت: «اين موارد بسيار بيشتر از تحريمها بر اقتصاد كشور و زندگي مردم اثر سوء داشته است.» او راهحل برونرفت از اين وضعيت را توجه جدي به كارآمدي و استفاده از خبرگان و نخبگان عنوان كرد و لازمه اين اقدام را توجه به فصل سوم قانون اساسي و نظام تحزب و تشكلهاي شناسنامهدار دانست.
او همچنين به موضوع شاخص تعريف يك اصلاحطلب پرداخته و عمده تفاوت يك اصلاحطلب و اصولگرا را در واكنش حاكميت به اين دو بيان ميكند. عارف گفته است: «متاسفانه اصلاحطلبان هميشه مورد هجمه و تخريب قرار گرفتند و چه برچسبهايي كه به اصلاحطلبان زده نشد.» از مهمترين برچسبهايي كه به جريان اصلاحطلب زده ميشود، جاسوسي است اين در حالي است كه در بحث جاسوسي و بازداشتهاي صورت گرفته در ادوار مختلف بيشتر اين بازداشتها مربوط به يك طيف سياسي خاص است. عارف در اين خصوص گفت: «اصلاحطلبان اين ظرفيت را دارند كه هيچگاه به رقيب خود انگ و برچسب نزنند. آيا نميشود از اين موضوع براي اهداف جرياني استفاده كنيم ولي هيچگاه اين موضوعات را براي رقيب خود مطرح نميكنيم و حساب فرد يا افراد محدود و منسوب به يك جريان را به حساب كل جريان نميگذاريم.»
غرويان و توصيه كانديداتوري به لاريجاني
اينكه چه وقايع و رخدادهايي بر روند انتخابات تاثير ميگذارد، براي كارشناسان و كانديداهاي احتمالي انتخابات مجلس يازدهم مهم است. حجتالاسلام محسن غرويان نيز به اين موضوع پرداخته و مجموعه مولفههاي داخلي درون جامعه و ساختار سياسي و مولفههاي بيروني مانند سياست بينالملل را در اين مورد تاثيرگذار ميداند. اين استاد حوزه كه با نامهنيوز گفتوگو ميكرد، در خصوص مولفههايي كه سبب تاثيرگذاري مثبت بر انتخابات حداكثري ميشود، به موضوعاتي چون نامهنگاريهاي محمد يزدي و صادق لاريجاني، ظرفيتهاي اجتماعي جبهه پايداري و... پرداخت. غرويان در ادامه همچون خبرگزاري تسنيم كه چندي پيش در مصاحبهاي كوتاه با علي لاريجاني صحبت از كانديداتوري او از پايتخت را مطرح كرده بود، به اين موضوع اشاره كرده و احتمال آن را بالا ميداند. او گفته است: «معتقدم اگر آقاي لاريجاني از تهران نامزد انتخابات مجلس شود، احتمال رايآورياش خيلي بيشتر است.» غرويان البته در بخشي ديگر از صحبتهاي خود در خصوص تكيهگاه اجتماعي جبهه پايداري در شهر قم ميگويد: «پايداري آنچنان ظرفيت اجتماعي بالايي ندارد.» اظهارنظري كه عملا با توصيه پيشين او به لاريجاني براي كانديداتوري از پايتخت به جاي قم منافات دارد.
جمنا زيرمجموعه شاجا
يكي از مهمترين سوالهاي اصولگرايان جهت شركت در انتخابات همچنان چگونگي رسيدن به وحدت است. چنانكه بيشتر چهرههاي اصولگرا به مساله دوگانه جمنا و شاجا پرداخته بودند. اما آنچه در ميانه دوگانه جمنا و شاجا مطرح شده و بر پيچيدگي اوضاع افزوده، شنيدن صداي پاي جريان سوم از سوي اصولگرايان است. موضوعي كه در ميان بحثها از شوراي وحدت، جامعه روحانيت، جبهه پيروان، جبهه پيشرفت و عدالت صحبت از برخي نواصولگرايان و ملاقات آنها با محمود احمدينژاد مطرح ميشود. محمد ناظمياردكاني عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري در گفتوگويي با خبرآنلاين به اين موضوعات واكنش نشان داده و به تحليل و ارزيابي آنها پرداخته و ميگويد: ائتلاف و وحدت حداكثري امكانپذير است. او با اشاره به اينكه جمنا قابليت بازسازي خود را داشته و صرفا در دورههاي انتخاباتي فعاليت ندارد، به صحبتهاي پيشين چمران مبني بر تازهكار بودن اين تشكل واكنش نشان داد. به اين ترتيب ناظمي گفته است: «جمنا به عنوان زيرمجموعه شوراي وحدت در انتخابات ۹۸ فعاليت خواهد كرد.» ناظمي در ادامه به مساله رهبري و ليدري جريان اصولگرا جهت ائتلاف اشاره داشت و جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين را محور وحدت عنوان كرد. ناظمي در پايان و در واكنش به موضوع عبور مردم از دو جريان اصولگرا و اصلاحطلب گفت: «اين شعار بيشتر از سوي مخالفان حركت انقلاب مطرح ميشود بهطوري كه در تلاشند تا بخشي از نارضايتيهاي موجود در جامعه را به مسوولاني كه در جريانهاي غالب كشور حضور دارند، ارتباط بدهند.» او در ادامه گفته كه جريان سومي فارغ از دو جريان اصولگرا و اصلاحطلب در عرصه سياسي پا نخواهد گرفت، چنانكه در 4 دهه گذشته نيز چنين اتفاقي رخ نداده است. رويكردي كه البته برخي تحليلگران اصلاحطلب و اصولگرا با آن همراه نيستند.