برخيز و اول بكش (261)
فصل بيست و پنجم
«سر آيش را براي ما بياوريد» – طرح ترور شقاقي ريخته شد
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
اما كشتن شقاقي در خارج از سوريه هم يك كار سادهاي نبود. شقاقي ميدانست كه در خطر است و زماني كه سفر ميكرد فقط يا به كشورهاي عربي يا ايران سفر ميكرد كه براي اسراييليهايي كه ميخواستند ترور كنند، مكانهاي سختي بود. قيصريه موساد تقريبا براي شش ماه سعي كرد زمان و مكاني را براي هماهنگ كردن يك حمله تعيين كند. در 9 آوريل، فشار بر موساد افزايش يافت: يك خودروي بمبگذاري شده كه توسط يك تروريست انتحاري جهاد اسلامي فلسطين رانده ميشد در كنار يك اتوبوس اسراييلي در نوار غزه منفجر شد و بيش از هفت سرباز و آليسا ميشله فلاتو، دانشجوي بيست ساله از «وست اورنج» ايالت نيوجرسي امريكا كشته شدند. بيش از سي نفر از مردم هم مجروح شدند. مدت كوتاهي بعد از آن يك خودروي بمبگذاري شده ديگر 12 نفر از مردم را مجروح كرد. رابين به شاباتي شاويت گفت: «يك راهحل پيدا كنيد. ما بايد ناخنهاي اين مرد را بكشيم.»
يك ماه بعد موساد با طرحي جلو آمد كه مخالفتهاي فوري را دربرداشت. موساد مانند بهار جواني در سال 1973 و يورش به ابوجهاد در تونس در سال 1988، از ايدياف خواسته بود تا به كمكش بيايد، چرا كه نميتوانست به شيوه خودش كار را انجام دهد. ليپكين شاهك، رييس ستاد كه رابطهاش با شاويت تقريبا متزلزل بود در اصل كشتن شقاقي هيچ اعتراضي نداشت اما معتقد بود كه موساد بايد بتواند خودش كار را انجام دهد و نيازي به درگيري افراد ايدياف در عمليات آن هم دورتر از مرزهاي اسراييل نداشته باشد. يك جدل بلند و بالايي ميان دو مرد در حضور رابين در گرفت تا آنكه او آنها را ساكت كرد و به نفع شاويت تصميم گرفت. تعقيب و مراقبتها نشان داده بود كه شقاقي در ارتباط دايم با معمر قذافي است كه به اين جهادي تحت نام ابراهيم شاويش پاسپورت ليبيايي داده بود. شقاقي ديكتاتور ليبي را به تناوب يا به تنهايي ميديد يا همراه با ديگر تروريستهاي ارشد. ليبي در آن زمان به خاطر دخالت در تروريسم تحت تحريمهاي سخت بينالمللي بود و اكثر خطوط هوايي به آن كشور پرواز نميكردند. بنابراين شقاقي از بيروت يا دمشق به مالتا ميرفت و از آنجا به تونس كه در تونس يك خودروي لوكس كه معمولا بيام دبليو يا جگوار بود، اجاره ميكرد و 480 مايل را به تنهايي به تريپولي سفر ميكرد. كارگذاري يك بمب در كنار جاده به نظر ايدهآل ميآمد. در ماه ژوئن يك جوخه چهار نفره از فلوتيلا 13 كماندوهاي دريايي به ساحل تونس رفتند و هر كدام كه 450 پوند مواد منفجره داشتند روي ماسههاي نرم حركت كرده و به سمت جاده رفتند. اين مواد منفجره كه روي صفحههاي ويژه تنگستن قرار گرفته بودند، محكم اما انعطافپذير بودند بهطوري كه ميشد توسط اين سربازان تنومند در طول تپههايي كه به شاهراه تونس – تريپولي منتهي ميشد، حمل شود. نقشه اين بود كه مهاجمان يك چاله در كنار جادهاي كه رفت و آمد آن كمترين است، حفر كرده و سربازان تنومند، بمب را در آن دفن كنند. در همين حال عوامل قيصريه شقاقي را كه يك خودرو در تونس اجاره كرده بود تحت نظر داشتند و به خودروي او در حين يك مكالمه دست و پاشكسته يك فرستنده نصب كردند كه سيگنالهاي قوي را مخابره ميكرد. اين وسيله در حالي كه خودرو از كنار بمب رد ميشد، بمب را فعال و منفجر ميكرد و راننده را ميكشت.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه