نگاهي به راي 6.5 ميليوني يك زن در تلويزيون در گفت و گو با شهناز رمارم و افسر افشارنادري
از تلويزيون تا صندوقهاي راي
گروه اجتماعي
«۶.۵ ميليون راي فاطمه عبادي پيش از آنكه او را نفر اول اولين مسابقه استعداديابي ايران كند، حد نصاب بيشترين راي به يك زن در تاريخ ايران را شكست. سدي كه بسياري از نامزدان پرآوازه انتخابات رياستجمهوري هم نتوانستند، بشكنند. آفرين به مردم شايستهگزين.» روز گذشته شهناز رمارم، عضو شوراي شهر مشهد با اين توييت، حوزه سرگرمي و سياست را كنار هم نشاند تا نشان دهد رفتار رايدهي مردم اگر پاي گزينش در ميان نباشد پيش از جنسيت به سراغ توانمنديهاي نامزدها ميرود. سوال اما اينجاست كه اين قياس حوزه سرگرمي و سياست و رفتار مردم در اين دو حوزه تا چه اندازه قياس درستي است.
انتقاد به نوع مقايسه رمارم از همان توييتر آغاز شد. يكي از كاربران نوشت:«تا حالا كي چنين رايگيري انجام شده كه مردم بخوان راي بدن؟ (زن و مرد هم نداره). دوم اينكه سياستمداران زن ما قدرت و تواناييشون رو به معرض نمايش بگذارن تا راي بگيرن.» پاسخ رمارم به اين انتقاد شايد روشنتر موضع او را نشان بدهد:«تا حالا به زنان اجازه رقابت در اين سطح و در انتخابات رياستجمهوري كه آنها را در معرض آراي كل كشور قرار ميدهد، داده نشده.»
عضو شوراي شهر مشهد در گفتوگو با «اعتماد» در مورد اين توييت توضيح بيشتري ميدهد و ميگويد كه قصدش مقايسه حوزه سرگرمي و سياست نبوده است:«من نخواستم سياست را با سرگرمي ربط دهم. بحث حضور زنان در اجتماع و نقشآفريني آنها در كشورمان در عرصههاي مختلف است. همين عصر جديد حدود هزار و 500 نفر شركتكننده داشت كه اجراي برنامه داشتند. تناسب كه بگيريم، ميبينيم كه تعداد خانمهايي كه اجرا داشتند كمتر بوده اما چنان استعدادهايشان درخشان و غيرقابل چشمپوشي بود كه با وجود اينكه از 4 داور برنامه هم فقط يك داور خانم بود، دو نفر از اين خانمها به 5 نفر مرحله نهايي رسيدند. اين نشان ميدهد كه زنان ما استعدادهاي فراوان دارند و شايستگيهايشان بيشتر از چيزي است كه در كشور ما به آن توجه ميكنند.» شهناز رمارم نتايج اين برنامه تلويزيوني را به عنوان نمادي از باز گذاشتن دست زنان در نشان دادن تواناييهاي خود توصيف ميكند، توانمنديهايي كه اتفاقا در جامعه ايران در حوزه سرگرمي هم ميتوانند خودشان را نشان دهند:«در جامعهاي كه بخواهيم يا نخواهيم هنوز جامعه مردسالاري است، يك زن ميتواند نفر برتر يك برنامه سرگرمي شود. در اين جامعه رايدهندگان ديگر نميتوانند چشم روي هم بگذارند و اين استعداد را نبينند. يك زن توانست به دور از هر گونه نگاه جنسيتي اين مقام را از آن خود كند. حرفم اين است كه وقتي دست به انتخاب ميزنيد، يعني داريد دست به تدبير و سياستورزي ميزنيد، نه به معناي سياست عام اما نشان ميدهيد كه شايستگيها را بر مبناي شايستگيها ميسنجيد.»
حضور در يك برنامه تلويزيوني با وجود تمام خط قرمزهايي كه بابت نوع و ميزان حضور زنان در صداوسيما وجود دارد از نظر رمارم نشان از نوعي حضور آزادانه و فارغ از گزينشهاي معمول عالم سياست دارد كه اجازه ميدهد، تواناييهايي كه زن در يك حوزه دارد، قابل نمايش در عرصه عمومي باشد:«در حوزه سياست ابتدا بپذيرند كه به زنان اجازه حضور بدهند حتي در عرصه رياستجمهوري، شك نكنيد كه جامعه ما به آن ميزان از بلوغ سياسي، فكري و اجتماعي رسيده كه شايستگيها را ببيند نه جنسيت را. چه بسا خانمهاي ما در عرصه سياست هم نفر اول بشوند.» عضو شوراي شهر مشهد ميگويد كه ميخواسته از اين فرصت استفاده كند تا تلنگري بزند به تصميمگيراني كه زنان را نميبينند:«حرفم اين نيست كه زن حتما مدير شود يا حتما رييسجمهور شود، حرفم اين است آن كساني كه اغلب مرد هستند و براي ما برنامهريزي ميكنند با توجه به تجربيات مردانه خودشان، تصميمهايي ميگيرند كه بيشتر به نفع مردان است. اگر ما زنان را وارد اين عرصه بكنيم طبيعتا توازن تصميمگيري به وجود ميآيد و عدالت جنسيتي رعايت ميشود و بعد انسانها را فارغ از جنسيت قضاوت ميكنيم و آن موقع است كه شايستگيها بروز و ظهور پيدا ميكنند».
شهناز رمارم ميگويد كه حوزه سرگرمي و سياست را كنار هم نميگذارد و قياسش تنها در مورد ديدن و سنجش شايستگيهاي زنان در حوزههاي مختلف است اما افسر افشارنادري، جامعهشناس معتقد است كه از قضا رفتار مردم در انتخاب در حوزه سرگرمي را ميتوان با حوزه سياست قياس كرد. به نظر او «انتخاب آزادانه» در يك برنامه تلويزيوني همان موضوعي است كه ميتواند بحث رايگيري در حوزه سرگرمي با سياست را به هم پيوند بزند:«انتخاباتي كه آزادانه برگزار شود، نشان ميدهد كه راي مردم چيست. معناي اين راي اين است كه مردم برايشان فرقي نميكند كه انتخابشان زن باشد يا مرد. اين سياست است كه ميخواهد نگاه مردانه را در جامعه رواج دهد. اتفاقا بد نيست كه چنين رايگيري به گوش مقامات برسد تا بدانند ميشود همزمان با انتخابات معمولي كه در حوزه سياست داريم، رايگيريهايي از اين دست از طريق صداوسيما و سازمانهاي مردم نهاد هم انجام شود تا مشخص شود، راي واقعي مردم چيست».
صنعت سرگرمي بيشك يكي از قدرتمندترين صنايع معمول در دنياست و عموميت آن در ميان مردم به نسبت سياست در كشورهاي مختلف نكتهاي نيست كه بتوان از آن گذشت اما افشارنادري ميگويد، فاكتورهايي در صنعت سرگرمي هستند كه دنياي سياست به خصوص در ايران بايد به آنها توجه نشان دهد تا از ركود نجات پيدا كند:«در دنياي سرگرمي مردم با ميل و انگيزه دست به انتخاب ميزنند، اين اتفاقي است كه در سياست نميافتد. در انتخابات سياسي خيليها نه به دلخواه بلكه بر اساس يك سري از مقتضيات راي ميدهند. اينكه نفر اول يك مسابقه سرگرمي از برخي نامزدهاي سياسي راي بيشتري آورده شايد در آينده تبديل شود به اينكه يك شركتكننده مسابقه از منتخب سياسي راي بيشتري بياورد، چرا؟ چون نوع فرآيند گزينش و انتخاب آنها بر مبناي دموكراسي نيست اما راي تلويزيوني آزادانه است. بد نيست كه اين موضوع ديده شود و به گوش مقامات برسد».
رمارم:من نخواستم سياست را با سرگرمي ربط دهم. بحث حضور زنان در اجتماع و نقشآفريني آنها در كشورمان در عرصههاي مختلف است. همين عصر جديد حدود هزار و 500 نفر شركتكننده داشت كه اجراي برنامه داشتند. تناسب كه بگيريم، ميبينيم كه تعداد خانمهايي كه اجرا داشتند كمتر بوده است.
افشار نادري: انتخاباتي كه آزادانه برگزار شود، نشان ميدهد كه راي مردم چيست. معناي اين راي اين است كه مردم برايشان فرقي نميكند كه انتخابشان زن باشد يا مرد. اين سياست است كه ميخواهد نگاه مردانه را در جامعه رواج دهد.