حلقه مفقوده رسانههاي امروز
مجيد رضاييان
اگر بخواهيم سرزندگي يك جامعه را ارزيابي كنيم، ضمن اينكه آن جامعه بايد پرسشگر و پويا باشد بايد ديد آيا شهروندان آن جامعه به حقوقشان واقفند يا خير. همچنين آيا رسانهها به عرصه حقوق شهروندي ميپردازند؟ واقعيت اين است كه در فضاي خبري اين روزها دو عرصه اخبار توسعه و حقوق شهروندي بسيار كمرنگند. شايد دليل آن فضاي حاكم بر اخبار كشور باشد و موجهاي خبري كه بيشتر از توجه به اين اخبار به اخبار مربوط به فساد، مبارزه با فساد، مباحث مربوط به سياست خارجي، اقتصاد و بازارهاي متعارفي مانند ارز و مسكن و خودرو و... توجه ميكنند و از اين دو عرصه حياتي غافل ميمانند. در حالي كه رسانهها بايد جنبه مشاركتي داشته باشند و رويكردشان پرورش جامعهاي مسوول باشد؛ جامعهاي آگاه كه به حقوقشان اشراف دارند. آن جامعه نيز تبديل ميشود به جامعهاي پرسشگر و مسووليتپذير. اگر بخواهيم چنين وجهي را داشته باشيم بايد اخبار توسعه را نيز به عنوان كفه ديگر ترازو درنظر بگيريم. به خبرهاي توسعه به صورت ويژهاي بپردازيم. مردم نيز بايد در اين زمينه از حاكميت پرسش كنند كه مثلا در زمينههاي گوناگون، چه اصلاحات ساختاري در حال صورت گرفتن است؟ و رويدادهاي توسعه چيست؟ آن هم در تمام زمينهها. به اعتقاد من دو عرصه مهم از اخبار يعني رويدادهاي توسعه و اخبار مربوط به حقوق شهروندي بايد بهشدت در رسانهها تقويت شوند. ممكن است يكي، دو روزنامه به بخشهايي از اين موضوع بهتر پرداختهاند اما در مجموع اين ضعف در اغلب رسانههاي ما مشهود است و اكثر رسانهها از اين دو عرصه عقب ماندهاند. كليد حل اين مشكل نيز در تربيت روزنامهنگار- كارشناس است. دنياي امروز دنيايي كاملا تخصصي است و در هر زمينهاي كه يك روزنامهنگار يا خبرنگار ميخواهد وارد شود بايد كارشناس آن رشته نيز باشد. تا زماني كه ما ضعف روزنامهنگار-كارشناس را داشته باشيم بخش عمده مشكلاتمان به قوت خود باقي است. تجربه ثابت كرده زماني كه رسانهها به شكل حرفهاي در زمينهاي فعال ميشوند، ميتوانند روي جامعه تاثير بگذارند و بازتاب كار خود را ببينند. وقتي گزارش خوبي از سوي يك روزنامه ارايه ميشود چقدر در شبكههاي اجتماعي بازنشر ميشود و بازديدهاي ميليوني ميخورد. پس همين مطبوعاتي كه ممكن است تيراژ پاييني داشته باشند، زماني كه كار توليدي قوياي را انجام ميدهند، در عرصهاي كه كمتر به آن پرداخته شده، به صورت گستردهاي بازنشر و ديده ميشود. اين اتفاق بيانگر اين است كه مخاطب توجه دارد و اين رسانهها هستند كه بايد به نياز مخاطبان رسيدگي كنند. اين موضوع هم به جز كار روزنامهنگاران كارشناس امكانپذير نيست، چراكه فقط در اين صورت است كه حرفها و صحبتها پرمحتوا خواهد شد. با استفاده از اينترنت و «وي گفت» و «وي افزود» كار روزنامهنگاري پيش نخواهد رفت. امروز ژانر رونامهنگاري تحليلي بايد بيش از پيش تقويت شود. اين ژانر بعد از ورود اينترنت، به ژانر مسلط روزنامهنگاري جهان تبديل شد. اين ژانر در تلويزيون و مطبوعات شكل گرفت و جا افتاد و امروز وبسايتها هم به اين سمت حركت كردهاند. هر قدر هم وبسايتهاي تخصصي تعدادشان بيشتر شد، ژانر روزنامهنگاري تحليلي بيشتر گسترش يافت. در روزنامهنگاري امروز بايد به عنصر طلايي «چگونگي و چرايي» پرداخت. دنيا از مرز مشاهدهگري گذشته است. چيستي يك رويداد را هر كس با يك گوشي تلفن همراه ميتواند بفهمد، اما چگونگي و چرايي از تلفنهمراه به دست نخواهد آمد و اينجا جاي روزنامهنگار حرفهاي است كه ضمن كار كارشناسي به ژانر روزنامهنگاري تحليلي هم پايبند باشد.