«نمايشگاههاي صنايعدستي» در چند پرده
پرستو فخاريان
هنرمندان بسياري در شهرها و روستاهاي مختلف محصولات مختلف صنايعدستي توليد ميكنند اما بخش عمدهاي از محصولات آنها خريدار ندارد. برخي معتقدند چالش اصلي در فروش صنايعدستي، بازاريابي صحيح براي اين محصولات است. برخي ديگر نيز مشكل را در بستهبندي صنايعدستي ميبينند و برخي بر اين باورند كه اين محصولات متناسب با نيازهاي جامعه امروزي، به روز نشده است. اما در حقيقت همه اين مسائل در كنار چالشهايي نظير تامين مواد اوليه مرغوب، فروش هنرهاي دستي هنرمندان را با دشواري همراه كرده است.در سالهاي اخير، مسوولان و دستاندركاران صنايعدستي راهكار اصلي در رفع برخي از اين چالشها بهويژه چالش نبود بازاريابي صحيح را در «برگزاري نمايشگاههاي متعدد» ديدهاند، اما آيا اين نمايشگاهها توانستهاند مساله بازاريابي را كمي براي هنرمندان بهبود ببخشند يا اساسا موجب ايجاد شناخت از نيازهاي مشتري شوند و در نهايت به ترويج صنايعدستي بينجامند؟ نميتوان گفت اين نمايشگاهها در مسير دستيابي به چنين اهدافي، بيتاثير بودهاند، اما شايد آنطور كه انتظار ميرفت، برگزاري نمايشگاههاي مختلف صنايعدستي نتوانستند انقلابي در توسعه و ترويج اين محصولات سنتي ايجاد كنند. بررسي نمايشگاههايي از اين دست، پرده از چند مشكل اصلي در اين زمينه برميدارد. برخي از اين نمايشگاهها، محلي براي ارايه محصولات چيني يا كالاهايي ميشود كه عملا نسبتي با صنايعدستي ندارند. بيشك فروش چنين محصولاتي براي غرفهداران بهصرفهتر است و با توجه به قيمت كمتري كه نسبت به محصولات دستي دارند، براي خريدار هم بهصرفهتر است. با اينهمه، طي سالهاي اخير مسوولان سعي كردهاند تا جاي ممكن از ارايه كالاهايي به جز صنايعدستي در نمايشگاههايي از اين دست خودداري كنند؛ اگرچه كاملا موفق هم نبودهاند.
چالشي ديگر كه گريبان اين نمايشگاهها را ميگيرد نبود تبليغ كافي براي آنها است. براي مثال، نمايشگاه ملي صنايعدستي كه اين روزها مهمان محل دايمي نمايشگاههاي تهران است تا چند روز قبل از برگزاري هيچ تبليغ عمومي در پايتخت نداشت. به اين ترتيب، بسياري از مردم به رغم آنكه علاقهمند به حضور در اين نمايشگاه بودهاند، نميتوانند به درستي براي بازديد از آن برنامهريزي كنند و متعاقبا هنرمنداني كه از شهرها و روستاهاي مختلف براي فروش محصولات خود به تهران آمدهاند، دست خالي راهي ميشوند. در همين حال، اگرچه آگاهي و شناخت مردم از هنرهاي دستي روزبهروز در حال افزايش است اما همچنان اين باور وجود دارد كه محصولات صنايعدستي گران هستند و اكثريت خانوارها با وجود آنكه در اين نمايشگاهها حضور پيدا ميكنند اما امكان خريد محصولات باكيفيتتر و خاصتر را در خود نميبينند. به اين ترتيب، چرخهاي باطل آغاز ميشود كه طي آن خريداران به خريد محصولات با قيمت پايينتر (كه به تبع آن، اغلب كمكيفيتتر نيز هستند) تمايل نشان ميدهند و عرضهكنندگان نيز دست به توليد بيشتر چنين كالاهايي ميزنند. اين در حالي است كه انتظار ميرفت برگزاري نمايشگاهها كه محلي براي برخورد بدون واسطه هنرمندان و مخاطبان آنها هستند، جايي براي ارتقاي هرچه بيشتر كيفيت محصولات دستي باشند. مساله ديگر، تكرار در عرضه محصولات در نمايشگاهها است. بسياري از بازديدكنندگان گله ميكنند كه تنوع، خلاقيت و ارايه محصولات جديد عملا جايي در نمايشگاههاي صنايعدستي ندارند. اين مشكل كه در نمايشگاههاي محلي و استاني و منطقهاي بيشتر به چشم ميخورد، شايد ناشي از بيانگيزگي توليدكنندگان باشد و در عمل و از جناحي ديگر ميتواند آسيبهاي بيشتري به كار آنها بزند. روي كاغذ، گرد هم آوردن عرضهكنندگان صنايعدستي كه جديدترين محصولات خود را در غرفههاي مختلف ارايه ميكنند و در كنار آن، حضور مردم در اين نمايشگاهها ميتواند گام بزرگي در شناساندن صنايعدستي و تشويق آنها به استفاده هرچه بيشتر از اين محصولات در زندگي روزمره آنها باشد؛ چه اينكه در سالهاي اخير اين اتفاق تا حد مورد قبولي رخ داده اما حلقه مفقوده در همه نمايشگاههاي مرتبط با اين حوزه شايد برنامهريزي صحيح براي آنها باشد. مسوولان بايد پيش از برگزاري چنين نمايشگاههايي از خود بپرسند كه قرار است چه هدفي را دنبال كنند و قرار است چه محصولاتي با چه كيفيتهايي در نمايشگاهها ارايه شود. به اين ترتيب به تدريج نمايشگاههاي صنايعدستي به مرجعي براي ارايه متنوعترين و جذابترين محصولات در اين حوزه تبديل ميشوند كه علاوه بر رفع نياز مشتري، آينده بهتري نيز ميسازند.