ادامه از صفحه اول
پيشگيري بهتر از درمان
شايد اگر اين منع نبود، چنين حرص و ولعي نيز براي حضور به وجود نميآمد. مشكل بعدي درك نادرست از دخالت فيفا در حضور زنان در ورزشگاه است. دادستان كل كشور در اين باره گفته است كه فيفا چه كاري به ورزشگاه رفتن زنان دارد؟ ديگران هم دخالت فيفا را محكوم كردهاند. اين درك نادرست از ماجرا است. سخنگوي دولت در توجيه پذيرش اين امر گفت كه الزام فيفا براي حضور بانوان در ورزشگاهها فقط شامل ايران نيست. يكي از كامنتگذاران اصولگرا زيرش نوشت كه: «با اين منطق كه فيفا همه كشورها رو ملزم به حضور زنان در ورزشگاهها ميكنه ميخوان زير بار حرفش برن؛ لابد اگر فردا هم سازمان ملل همه كشورها رو ملزم به تصويب قانون ازدواج همجنسبازان كنه دولت زير بارش ميره!!» فيفا هيچ كشوري را مجبور به انجام هيچ كاري نميكند و اصولا قادر به انجام اين كار هم نيست. اين ما هستيم كه پيشاپيش چنين شرايطي را پذيرفتهايم. فيفا يك نهاد بينالمللي است كه عضو آن شدهايم و مقررات آن را پذيرفتهايم. يكي از ضوابط آنان نفي تبعيض جنسيتي است. نفي تبعيض نژادي هم جزو ضوابط ديگرشان است. پرهيز از مسائل سياسي هم هست. براي همه اينها مقررات دارند. حالا اگر ما خواستيم عضو اين نهاد باشيم، بايد همه مقررات آن را نيز بپذيريم و اگر نخواستيم، همين امروز ميتوانيم از آن خارج شويم و آنان هم هيچ مشكلي با اين مساله ندارند. پس بهتر است اعتراض را متوجه اصل حضور در فيفا كنيد. اگر از فيفا بياييم بيرون بايد دور فوتبال را خط بكشيم و فقط به فوتبال محلات دل خوش باشيم. چون هيچ مسابقه بينالمللي در ذيل فيفا را نميتوانيم شركت كنيم. بنابر اين بهتر است صريح اطلاعيه دهيد و خواهان خروج از فيفا شويد. به نظر من و به لحاظ آنچه كه از عرف مذهبي ميفهمم، اصل فوتبال و حضور مردان در اين ورزشگاهها و حواشي آن، دورتر از فرهنگ و ارزشهاي ديني است تا حضور زنان در ورزشگاهها. در واقع اگر خون مذهبي كسي بخواهد به جوش بيايد بايد با اصل فوتبال و نيز حضور مردان در ورزشگاهها مخالفت كند كه به مراتب با آموزههاي سنتي ديني بيگانهتر از اصل حضور زنان در ورزشگاهها است. اگر هم نباشد حداقل ميتوان گفت كه كل اين بازي با آموزههاي سنتي ديني بيگانه است. ولي مردان مذهبي چون قدرت دارند آن را رواج دادهاند و كسي هم آن را خلاف شرع معرفي نميكند. هنگامي كه مردان توانستند بوكس را از محدوديتهاي شرعي عبور دهند، حل موارد ديگر برايشان كار سختي نيست. بنابر اين بايد با حضور در فيفا مخالفت كرد كه اصل استقلال (به مفهوم رايج و رسمي) را نيز مخدوش كرده است. ولي چرا به اين مساله اشاره نميشود و كسي وارد آن نميشود؟ علت اصلي ماجرا در جامعه و فرهنگ مردسالار است. در واقع براي مردان هر كاري مجاز دانسته ميشود، يا حداقل تا آنجا كه عرف اجازه دهد، در برابر كارهاي آنان كوتاه ميآيند ولي نوبت به ديگران كه ميرسد، مساله وجه شرعي پيدا ميكند. در پايان آنچه كه از اين سياست در جامعه رسوب كرده است را ميتوان مرور كرد. بيتوجهي به ادبيات حقوقي در اثبات و رد افعال شهروندان، تشديد گرايش تعدادي از زنان براي حضور در ورزشگاهها، چرا كه اين منع را به منزله ناديده گرفتن حقوق خود ميدانستند، ايجاد زمينه براي انجام برخي اقدامات خلاف عرف مثل گريم كردن دختران و گذاشتن ريش و سبيل براي حضور در ورزشگاهها!! و شكل دادن يك بازي هيجانانگيز سياسي!! در نهايت پذيرفتن دستورات فيفا و تقويت اين ايده كه تغييرات از داخل و براساس قانون يا خواست مردم دور از ذهن است و بايد فشار خارجي عمل كند!! آيا براي موارد ديگر ميتوانيم از اين تجربه درس بگيريم؟ مطمئن نيستم. اگر همين مقررات براي مسابقات باشگاهي الزامي شود چه خواهيد كرد؟ پيشگيري بهتر و كمهزينهتر از درمان است. به خواست عمومي و عرفي احترام بگذاريم حتي اگر آن را نميپسنديم. از اين موارد خيلي بيشتر ميتوان برشمرد كه چگونه كوتاه آمديم در حالي كه برخلاف مسلم شرع بود. آيا درباره سود بانكي و وديعه اجاره كه مطابق شرع مشكل دارد اقدامي ميشود؟
هرماه در عزاي تو ماه محرم است
دقت نظر متوليان اقامه عزا در سراسر كشور ضروري است تا جلسات عزاي حسيني به كمپين انتخاباتي نامزدهاي بالقوه مجلس تبديل نشود. فراموش نكنيم كه اخيرا فيلمي از سخنان آتشين يكي از نمايندگان فعلي در يك هيئت، پس از طرح اتهاماتش در حوزه اقتصادي در گوشيهاي من و شما دست به دست ميشود و آنچه در اين ميان آسيب ميبيند مجلس عزاي حسيني است كه بدخواهان آن را فرصتي براي فريب مردم و سوءاستفاده از احساسات پاك ايشان قلمداد ميكنند. افزون بر آن بايد دقت شود كه مجلس عزاداري امام حسين(ع) كه بزرگترين محمل براي وحدت مردم ايران از تفكرات سياسي و اجتماعي گوناگون و حتي اديان و مذاهب اسلامي است- چه توسط مداحان ناآگاه و چه سخنرانان تندرو- به ابزاري براي اختلافافكني و ايجاد شكافهاي سياسي و اجتماعي و مذهبي تبديل نشود. آنهايي كه در به در دنبال نفوذ ميگردند بد نيست ردپاي آن را در اين گونه محافل نيز جستوجو كنند. و چهارم كه يك دغدغه انساني و اجتماعي است ضرورت حفظ كرامت انساني همه اقشار جامعه در سنت نيكوي سفرهداري و نذر و اطعام است. متوليان هيئات و همه علاقهمندان حضرت كه در اين ايام به واسطه نذر و عهد يا علاقه و شوق اقدام به تهيه غذا و توزيع آن در مجالس يا محلات ميكنند در نظر داشته باشند كه بسياري از مردم توان تهيه غذايي در آن سطح را در منزل خود نيز دارند و اقدام آنان براي دريافت غذاي نذري از يك سو ارج نهادن به زحمت تهيهكننده آن غذا و از سوي ديگر بهرهمندي از تبرك غذايي است كه به نام و نيت امام حسين(ع) تهيه شده است. چه در قبال اين گروه و چه آنهايي كه به دليل فقر و تنگدستي امكان تهيه چنين غذايي را در منزل خود ندارند حفظ شان و حرمت و كرامت انساني يك عزادار امام حسين(ع) بر همه واجب است و اهميتي بيش از تهيه و توزيع غذاي نذري دارد. آنچه گفته شد نقش روحانيون و وعاظ و منبريهاي آگاه و دلسوز و صاحب دانش و نيز هيئتيهاي قديمي و باسابقه را در برنامهريزي، برگزاري و نظارت بر حسن اجراي مراسم عزاداري پررنگتر ميكند تا ضمن حفظ شور و اشتياق عزاداري در جوانان و مخاطبين عنصر انديشهورزي و اطلاعرساني و دانشافزايي نيز در آن مغفول واقع نشود و زمينه براي بروز انحراف در آن فراهم نگردد. انشاءالله نيت و تلاش همه دستاندركاران و شركتكنندگان اين حركت عظيم و ارزشمند ماجور باشد.