برخيز و اول بكش (269)
فصل بيست و پنجم
«سر عياش را براي ما بياوريد» – شكست ترور عياش و طرح ترور رابين
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
قابليتهاي فناوري شينبت در آن زمان ضعيف بود و يك هواپيماي ويژه نيروي هوايي بايد پيامهاي مخابراتي تلفن را ميگرفت. هواپيما آن تماسها را به دفتر مركزي منطقه جنوبي شينبت ارسال كرد كه در آنجا يك رصدكننده مجرب آشنا به صداي عياش آن را گوش داد. زماني كه مشخص و معلوم شد كه آن «مهندس» است، به چاشني انفجار سيگنال ارسال شد.رصد كننده هدفون را براي اجتناب از صداي انفجاري كه ميتوانست او را كر كند، برداشت اما مكالمه ادامه يافت انگار اتفاقي رخ نداد. علامت دو بار ارسال شد اما عياش هنوز به صحبت كردن ادامه داده بود . ديچتر گفت: «شما يك بار، دو بار دگمه فشار دهيد.» اما قهوه هنوز در ماشين بود.
بمب كوچك عمل نكرد اما كشف هم نشد. كمال بعدا به برادرزادهاش گفت كه مشكلي براي پرداخت هزينه گوشي پيش آمده و بايد گوشي را براي چند روز ببرد. آزمايشگاه شينبت، مشكل را برطرف كرد و گوشي تلفن دوباره به حماد برگردانده شد و همه منتظر ماندند تا عياش برگردد.
--
روز پنجشنبه دوم نوامبر يك عضو ارشد واحد حفاظت از شخصيتهاي خيلي مهم (وي اي پي) شينبت كه مسوول امنيت نخستوزير بود، يك تماس رمزي تلفني با همكارش، «اسحاق ئيل آن» كه مسوول جمعآوري اطلاعات براي منطقه جنوبي آژانس بود گرفت. او به «ئيل آن» گفت كه، «پس فردا عصر يك تظاهرات بزرگ در ميدان پادشاهان اسراييل به حمايت از دولت و روند صلح برگزار ميشود. رابين ميخواهد سخنراني كند. از آنجا كه فتحي شقاقي ترور شده آيا شما اطلاعاتي داريد كه جهاد اسلامي به منظور گرفتن انتقام رهبرشان قصد كشتن نخستوزير را داشته باشند؟»
«ئيل آن» پاسخ داد كه هيچ اطلاعات مشخصي نيامده اما در پي ترور شقاقي منطقه خيلي تحريكآميز است و با آنكه اسراييل مسووليت آن را بر عهده نگرفته اما جهاد اسلامي فلسطين ترديدي ندارد كه چه كسي پشت اين قضيه بوده است. رييس «ئيل آن» نگران بود كه شايد يك خودروي بمبگذاري شده در ميان راهپيمايي وجود داشته باشد و توصيه كرد كه اطراف ميدان را در كل خالي كنند و بعد از مكالمهشان، واحد حفاظت شخصيتهاي خيلي مهم تصميم گرفت احتياطهاي فوقالعادهاي را در پيش بگيرد.