مرگ فضلالله زاهدي
مرتضي ميرحسيني
يك: زاهدي بعد از يك سال و نيم نخستوزيري، به خواست شاه و اشاره امريكاييها از مقام خود كنار كشيد و حتي مجبور به ترك كشور شد. از آن تاريخ به بعد فقط يك بار براي چند روز، آنهم به مناسبت ازدواج پسرش اردشير با شهناز پهلوي به ايران برگشت و دهه پاياني عمرش را در ويلايي در سوييس سپري كرد. نام او، خشونت و سركوب و اختناق را در ذهن ايرانيان تداعي ميكند و هميشه، حتي پيش از كودتاي 28 مرداد به هرزگي اخلاقي و پولپرستي مشهور بود. مصدق را با كودتا كنار زد، همه روزنامهها را بست و در سه روز اول نخستوزيري بيشتر از 500 نفر را به زندان انداخت. از امريكاييها، كه وي به كمك آنها به قدرت رسيده بود كمكهاي مالي هنگفتي دريافت كرد اما به قول زرينكوب او اين پولها و همچنين «بخش عمده خزانه دولت را پخش و پلا كرد و به هيچ مقام و مركزي هم حساب اعمال خود را پس نداد.» بعد از استعفاي او، به اميد آرام كردن جامعه چند نفر از مديران ارشد دولتش را دستگير و محاكمه كردند و برخي از آنها را هم به زندان انداختند. اما خودش از تعقيب قضايي و مجازات در امان ماند و براي پاسخگويي به آنچه كرده بود در هيچ دادگاهي حاضر نشد. دوران نه چندان طولاني نخستوزيري او با حوادثي مثل محاكمه جنجالي دكتر مصدق، روز خونين 16 آذر 1332، دستگيري و اعدام دكتر حسين فاطمي و نيز پاكسازي ارتش از افسران تودهاي به دورهاي مهم در تاريخ معاصر كشور ما تبديل شد. قرارداد كنسرسيوم هم كه مساله نفت ايران را مطابق ميل طراحان كودتا حل ميكرد در همين دوره امضا شد.
دو: فضلالله بصيرديوان كه بعدها نام خانوادگي زاهدي را برگزيد متولد همدان بود (سال 1271) و در همين شهر، در آغاز جواني به جمع قواي قزاق پيوست و زير نظر رضاخان آموزش ديد. بعدها در حوادث مهمي مثل نبرد با جنگليها، غايله لاهوتي در آذربايجان و از همه مهمتر ماجراي دستگيري شيخ خزعل در خوزستان نقشآفريني كرد. هم به خشونت و بيرحمي شناخته ميشد و هم به لاف و بلوف مشهور بود.
همچنين دربارهاش ميگفتند آنقدر پول را دوست دارد كه دست كسي را رد نميكند. چه آن زمان كه بعد از پايان كار شيخ خزعل بر جان و مال مردم بيدفاع خوزستان مسلط شد و چه بعدها كه با امريكاييها دست دوستي داد، هميشه نخستين اولويتش پر كردن جيبهايش بود. هر دو جنگ جهاني را تجربه كرد و جالب اينكه در جنگ دوم به جرم جاسوسي براي آلمان و دشمني با انگليس به زندان افتاد و دو سال در فلسطين در حبس ماند. اواخر دهه 1320 به جبهه ملي نزديك شد و اوايل نخستوزيري مصدق هم به عنوان وزير كشور با او همكاري كرد. اما بعد كنار گذاشته شد و در توطئه پيچيدهاي كه براي سرنگوني دولت مصدق طراحي شده بود به جبهه كودتاگران پيوست. افسري كه تا مدتها به ضديت با انگليسيها اشتهار داشت، با آنها و متحدان امريكاييشان براي سرنگوني دولت قانوني كشورش همكاري كرد. زاهدي 11 شهريور 1342 در همان ويلايي كه ميگفتند پول خريدش را امريكاييها پرداخت كرده بودند از دنيا رفت.