اين روزها اگر به شهرها و روستاهاي ايران سري بزنيد، متوجه يك اتفاق بسيار مهم در عرصه حيات اجتماعي ميشويد. حضور زنان و نقشآفريني آنها در حركتهاي اجتماعي و اقتصادي به طرز چشمگير و بيسابقهاي افزايش پيدا كرده.
در هر گوشه و كناري ميبينيد زناني همت كرده و صنعت بومي و محلي خود را زنده كرده يا با برپايي بومگرديها يا غذاخوريها در حوزه گردشگري فعال شدهاند.
در شاخه توليد و فروش خوراكهاي سلامت و ارگانيك زنان روستايي بسياري را ميشناسم كه براي چندين نفر مرد و زن ديگر شغل ايجاد كردهاند.
همت و تلاش زنان و مردان و در دسترس قرار گرفتن فضاي مجازي براي بخش بزرگي از روستاها و مناطق دورافتاده، چشمانداز فوقالعادهاي را پديد آورده. اميد فراواني در به راه افتادن چرخ كسب وكارهاي كوچك و رونق گرفتن اقتصاد روستايي بيتكيه بر امكانات دولتي به وجود آمده است.
خانههاي بومگردي در مناطق مختلف كشور موجب تحرك شدهاند و علاوه بر به كارگيري نيروهاي جوان، مشاغل وابسته ديگري را هم به وجود آوردهاند.
در خانههاي بومگردي حتي اگر مديريت بر عهده مردان باشد، باز هم سليقه و مديريت زنانه است كه اين خانهها را سرپا و برقرار نگه ميدارد. در روستاي قوژد حوالي گناباد خانه بومگردي ماهرخ و عارف با مديريت زنانه به پاكيزگي و سليقه تمام نگهداري ميشود.
زنده نگه داشتن سنت آشپزي و پذيرايي ويژه آن سامان در اين خانه سخت مورد توجه قرار دارد.
در روستاي ديگري حوالي كاشمر به نام طرق، خانه بومگردي تحركي به روستا بخشيده، علاقهمندان ايرانگردي و جهانگردان را به آن منطقه ميكشاند و امكان سياحت در طبيعت بكر و بينظير روستا را به وجود آورده است. غذاهاي محلي به ويژه نانهاي بينظير كاشمري و خراساني توسط زنان هنرمند طرقي طبخ و بر سر سفره جلوي گردشگران گذاشته ميشوند. رونق خانه با وجود مادر و دختران و عروسهاي خانواده برقرار است. آنها اگرچه مستقيما پذيرايي از مهمانان را بر عهده ندارند اما با مديريت خانهداري و مطبخ، پاكيزگي و جذابيت اين خانه را حفظ ميكنند.
موفقيت اين خانه سبب شده، اهالي روستا به فكر تاسيس خانههاي بومگردي ديگر يا مشاغل وابسته به آن بيفتند.
در مشهد موسسه خيريهاي تمامي همتش را بر سازماندهي و توانمندسازي زنان شهرها و روستاهاي خراسان گذارده و تلاش دارد تا كيفيت توليدات بانوان سرپرست خانواده را ارتقا دهد تا بتوانند محصولاتشان را در بازارهاي رسمي به فروش برسانند.
موسسه كرانه حضور چندين سال تجربه موفق ساماندهي توليدات خوراكي زنان و برپايي بازارهاي هفتگي منظم فروش غذاهاي آماده با كيفيت و سالم و توانمندسازي زنان سرپرست خانواده را پشتسر گذاشته و اكنون با تجهيز كارگاههاي توليد البسه و كيفهاي زنانه دست به توليد محصولاتي تمام ايراني زده است.
آنها پارچههاي دستبافت را از زنان روستايي خريداري و از اين پارچههاي توليد وطن، پوشاك و كيفهاي بينظير و زيبايي توليد ميكنند كه به راستي ديدني و خواستني هستند.
محصولي تمام ايراني كه عده زيادي از هموطنان در توليد آن مشاركت ميكنند و نان خود و خانوادهشان را از فروش اين محصولات درميآورند.
اين اخبار نويد شكوفايي اقتصادي و ريشهكني وابستگي و بيكاري آيندهاي روشن را ميدهند.
باعث تاسف است مديراني كه وظيفه سياستگذاري براي رونقدهي به روستاها و مهيا كردن زمينههايي براي بازگشت جوانان تحصيلكرده به زادگاههاي خود را بر عهده دارند در جايگاه منتقد مينشينند و با ارايه آمارهاي نااميد كننده در واقع بهانههايي براي كم كاري و عدم تحرك خود ميتراشند.
اما خوشبختانه زنان قدرتمند و مدير و مدبر توانستهاند، فراتر از دستگاههاي مسوول دولتي در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي بدون سمينارهاي پرخرج و پژوهشهاي بلااستفاده و طرحهايي با اصطلاحات پيچيده و سازوكارهاي پرخرج، كسبوكارهاي محلي را راه انداخته و تحركي به اقتصادهاي كوچك منطقهاي بدهند.
وظيفه ملي و شهروندي ما هم البته حمايت از اين دست كسبوكارهاست.