گزارش «اعتماد» از روايت پولكه گردانان و آييني كه در روستاي شيشوان عجبشير بر پا ميشود
شب عاشورا به رنگ نور به نام روشنايي
نيلوفر رسولي
شب عاشورا در روستاي «شيشوان» به اشك و آه و آتش آغشته است. ميدان مسجد جامع روستاي شيشوان، شب عاشورا و حلقههايي از آتش كه در دل شب ميچرخند و ميچرخند و با نور خود به جان تاريكي و ظلمات ظلم دشنه ميزنند. اين تصوير بيمانند فقط از آن اين روستا در استان آذربايجان شرقي است. توپهاي آتشين كه در دست عزاداران حسيني با نواي «يا حسين(ع)» به چرخ ميآيد، پولكه نام دارد و «پولكه تولاماخ» يا «پولكهگرداني» عنواني است كه به اين آيين سنتي داده شده است. پولكهها توپهايي هستند كه با پارچههاي كهنه ساخته شدهاند. اين پارچهها با مفتول و ميله محكم ميشوند و از قبل آنها را در نفت يا گازوييل ميخوابانند تا زمان مراسم كاملا آتش بگيرند. گرداندن يك رشته آتش عظيم در شب عاشورا و ميان نواي «شاخسي واخسي» (شاهحسين وايحسين) عزاداران و ضرباهنگ زنجيرها چه حال و هوايي دارد؟ يكي از پولكهگردانان در گفتوگو با «اعتماد» براي گفتن حال و هواي اين كار جملهاي را به تركي ميگويد: «دملي دويور.» يعني: «گفتني نيست و در كلام نميگنجد.»
يك عمر پولكه گرداني
«از وقتي چشم باز كردم عاشورا به رنگ پولكهگرداني بود.» محمدرضا زاهدي بيش از 50 عاشورا را در روستاي شيشوان به چشم ديده و حالا رييس هيات امناي مسجد جامع روستاست. خاطرات كودكياش در تار و پود پارچههاي پولكه در هم تنيده است و آن يك سالي را به خاطر دارد كه شب عاشوراي شيشوان از نور جرقههاي پولكه محروم ماند و در تيرگي فرو خفت. محرم آن سال اما نقطهاي تعيينكننده در تاريخ شيشوان شد، درس عبرتي كه اهالي آن را هرگز فراموش نكردند. آن سال، سالي بود كه «طاغوت به نام مبارزه با خرافات خواست تيشه به ريشه اعتقادات ما بزند، مردم به ناچار يك سال پولكه نگرداندند و سال بعد سيل عظيمي روستا را نابود كرد.» سيل كه ميآيد، زندگي پير و جوان را آب ميبرد. صدمات سيل به قدري بالاست كه مردم مجبور ميشوند، محل استقرار روستا را به كل تغيير دهند و آن را از مسير سيلاب خارج كنند. اما اين تنها كاري نيست كه مردم روستا انجام ميدهند:«مردم خودشان را توبيخ ميكنند كه تمام اين بلايا به دليل آن پولكهاي بود كه سال قبل به آتش كشيده نشد.» اين اتفاق نقطهاي را در تاريخ اين روستا رقم ميزند، تاريخي كه بعد از آن مردم با جان و دل مراسم پولكهگرداني را هر سال با شكوهتر از سال پيش اجرا ميكنند. اگر تا قبل از اين سيل 40 تا 50 نفر از اهالي روستا در اين مراسم شركت ميكردند، بعد از سيل 200 تا 250 نفر عهدهدار حلقههاي آتش ميشوند. «از هر خانوادهاي در روستا دو يا سه نفر براي چرخاندن پولكهها ميآيند، يعني پولكهها را تمام خانوادهها ميچرخانند.» آقاي سرابي يكي از پولكهگردانان به «اعتماد» ميگويد: در آن زمان دولت وقت خواستار توقف مراسم بود اما همان سال مردم پولكههايشان را گرداندند:«بين سالهاي 50 تا 52 بود، دقيق خاطرم نمانده اما مدرسه ميرفتم. پولكهگرداني ممنوع بود و مجازات داشت اما مردم راضي نبودند.» آقاي سرابي ميگويد فقط به خاطر سيل مردم سراغ پولكهگرداني نرفتند. به نظر او بيش از 100 سال اين آيين سينهبهسينه و نسلبهنسل منتقل شده است و اين آيين را كسي نميتواند از آنها بگيرد:«پدران و مادران به ما آموختند محرم يعني عزا، محرم يعني لباس سياه، محرم يعني دستهزني و سينهزني، محرم يعني پولكه تولاماخ. ما با اين آيين بزرگ شديم همان طور كه پدرها و پدربزرگان و اجدادمان با اين آيين بزرگ شدند.» سرابي از 8 سالگي پولكهها را در شب عاشورا به چرخ درآورده است. در پاسخ اينكه آيا اين پولكهها براي قد و قامت كودك 8 ساله بزرگ نيستند، ميگويد:«دو نوع پولكه هست. كيچيك پولكه و بويوك پولكه. كيچيك پولكه يعني پولكه كوچك، اين پولكه را بچهها ميتوانند بگردانند، مراسم هم با كيچيك پولكهها آغاز ميشود تا فرزندانمان اين راه و رسم را ادامه دهند.» آيين پولكهگرداني روستاي شيشوان عجبشير به همراه 8 آيين عاشورايي ديگر استان آذربايجان شرقي به ثبت ملي رسيده و سرابي از اين اتفاق خشنود است:«ثبت آيين براي ما دلگرمي است اما ما خودمان تلاش ميكنيم، فرزندانمان اين آيين را در سينههاي خودشان ثبت كنند، آنجاست كه ديگر سيلي نميتواند اين عشق حسيني را از آنها بگيرد.»
آداب پولكه گرداني
پولكهگرداني در چرخاندن حلقههاي آتش خلاصه نميشود. نماز ظهر تاسوعا را كه ميخوانند، مردم شيشوان آماده مراسم ميشوند. مردم 8 محله روستا جز اهالي محله خرمنگاه در دستههاي عزاداري سينهزنان و نوحهخوان به سمت ميدان اصلي روستا حركت ميكنند و تا زمان غروب تمام دستهها به اين ميدان، واقع در محله «خرمنگاه»، ميرسند. نوجوانان با «كيچيك پولكهها» يا همان پولكههاي كوچك آغازگر مراسم هستند و همزمان با اجراي آنها سينهزنان محله «خرمنگاه» مشعلي را به ميان ميدان ميآورند و بر پايههاي چوبي قرار ميدهند، اين مشعل تا انتهاي مراسم روشن نگه داشته ميشود. سپس نوبت گرداندن پولكههاي بزرگ ميشود. وزن اين پولكهها به 10، 15 و حتي 20 كيلوگرم هم ميرسد. هر پولكه را 1 نفر و به مدت 15 دقيقه ميچرخاند، دو نفر كنار او ميايستند، يكي سطل آب را به دست ميگيرد و ديگري آب روي آتشگردان ميريزد تا خنك بماند در اين ميان هم فريادهاي «اوت توتدي يا حسين» به معناي «آتش گرفت. يا حسين» از ميان جمعيتي كه ميدان را سياهپوش كردهاند به گوش ميرسد. 4 الي 5 نفر در گود پولكهها را ميچرخانند و 20 الي 30 نفر هم از آنها مراقبت ميكنند. پولكهها كه خاموش ميشوند، نوبت مراسم «شاخسي، واخسي» يا «شاه حسين» ميرسد. عزاداران به صف ميشوند، چوبي را در دست راست ميگيرند و دست چپ را روي كمر كناردستي ميگذارند. چوبهايي كه پايين ميآيد همه يك صدا ميگويند: «شاخسي» و چوبهايي كه تا بالاي فرق سر بالا ميآيند، فرياد «واخسي» يعني «واي حسين» در ميدان طنين مياندازد. اينجاست كه زن و مرد، پير و جوان بر مصيبت كربلا گريه ميكنند، نه فقط آنها بلكه «سو آغلار، قاتيل آغلار، خنجر آغلار» يعني «آب گريه ميكند، قاتل گريه ميكند، خنجر گريه ميكند.»
شرارههاي آتش در گلستان حسيني
«اگر فرزندم بخواهد با كبريت بازي كند شايد بگويم مواظب باش اما اگر برود پولكه بچرخاند خيالم راحت است، ميدانم چيزي وراي نگرانيهاي من از او مراقبت ميكند.» يكي از اعضاي برگزاري اين مراسم در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد كه خانوادهها از شركت فرزندانشان در اين مراسم واهمهاي ندارند حتي نذر ميكنند كه پسرانشان را بفرستند براي پولكهگرداني. او به شرطي گفتوگو ميكند كه نامش ذكر نشود زيرا:«ما در روستايمان بينام و نشان نذر ميدهيم حتي از چند و چون نذر مادرمان هم خبر نداريم، گرداندن پولكه هم نذر ماست، نيازي به درج نام نيست.» از 4 سالگي حلقههاي آتشين پولكه را چرخانده است، 4 سالگي سن كمي براي گرداندن اين حلقههاي عظيم آتش نيست؟ نه به نظرش نيست. گرداندن يك رشته آتش عظيم در شب عاشورا و ميان صداي شاخسي واخسي عزاداران و نواي زنجيرها چه حال و هوايي دارد؟ براي گفتن حال و هوا جملهاي را به تركي ميگويد:«دملي دويور.» يعني:«گفتني نيست و در كلام نميگنجد.» اما تمام فرزندان روستا پولكه نميگردانند، بعضي از خانوادهها نذر ميكنند كه فرزندانشان در اين كار سهيم باشند. كاسهاي آب به دستشان ميدهند تا پولكهگردان را احاطه كنند، فاصله بايد حفظ شود تا از اخگرهاي آتش در امان باشند، اگر احيانا ذرهاي از اخگر آتش به لباس كسي بنشيند اين بچهها سريع آب كاسههايشان را روي شخص ميريزند تا خنكاي آب داغ آتش را بخواباند. اما آيا تاكنون اين آيين سوزان خطري به همراه داشته است؟ «جاي نگراني نيست، ما حافظي به عظمت امام حسين(ع) بالاي سر داريم.» نكته جالب اينجاست كه چرخيدن حلقههاي آتش و مصون ماندن مردم برايشان چندان جاي تعجب ندارد. آنها قوت قلب دارند كه اين آتشها به جانشان آسيبي نخواهد رساند و آتشي كه به نام سالار شهيدان در آسمان شب بچرخد، بلاي جان آنها نخواهد شد. با اين حال به نظر زاهدي برخي از پولكهگردانان مبتدي توجه نميكنند كه نبايد از پارچه پلاستيكي در حلقهها استفاده شود و در اين صورت ممكن است تعداد اخگرها بيشتر شود و احتمال آسيب بالا برود اما براي رعايت جوانب احتياط هم پليس حضور دارد، هم آتشنشان اما «خدا را شكر در اين 50 سال اتفاق ناگواري رخ نداده است.»
پولكه گرداني از كجاي تاريخ ريشه ميگيرد؟
آتش نماد نور حقيقت و معناي عاشوراست اما براي پيشينه اين رسم به خصوص دلايل و ارجاعات متعددي گفته شده است. يكي از اين ارجاعات مستند به كتاب «دمع السجوم» نوشته «عباس قمي» برميگردد. در اين كتاب گفته ميشود كه شب عاشورا حضرت حسين(ع) پس از اينكه از ياران خود ميخواهد تا «برخيزيد و آب بنوشيد كه آخرين توشه شماست، وضو سازيد و غسل كنيد و جامههاي خود را بشوييد كه كفن شماست.» دستور ميفرمايند كه سراپردهها نزديك هم برپا شوند و در پشت خيمهها گودالي كنده و با هيزم و ني فراوان پوشانده شود تا آنها را آتش بزنند كه لشكر از پشت خيمهها نتازد. از اين رو آتش توپهاي پولكه ميتواند يادآور همين آتشي باشد كه شب عاشورا برپا شد. از طرف ديگر پولكه را نمادي از آتش گرفتن خيمهها يا نشانه مشعل زنجيري مختار است كه در زمان قيام خود با چرخاندن آن به يارانش علامت خروج داد. شايد بتوان به اين روايتها موارد ديگري هم افزود اما «آقاي سرابي» يكي از اهالي روستا كه پولكهگردان هم هست علاوه بر اينكه به «اعتماد» ميگويد از روايت مختار بيخبر است، آتش را نشانه پاكي و مبرايي اين خاندان مطهر و به طور كل نشان حقطلبي سيدالشهدا و ياران راستينش ميداند:«نور آتش شب را روشن ميكند، همانطور كه حقطلبي خاندان پيامبر(ص) روزي جهان را روشن خواهد كرد.»