حجتالاسلام داوود فيرحي مطرح كرد
انگيزه قيام عاشورا؛ شيوه حكمراني معاويه
همه ميدانيم كه اواخر سال 60 هجري اتفاق مهمي در حال رخ دادن است و معاويه از دنيا رفته و خلافت در حال تبديل شدن به يك نظام وراثتي است و بسياري از اتفاقات قبل از آن رخ داده كه اين نتيجه آنهاست. اباعبدالله الحسين(ع) اعتراضي را علني كردند كه قبلا هم وجود داشت. در آن اعتراض به اين جمله اشاره كردند كه قصد شرارت ندارم و اقدام كردم براي طلب اصلاح در امت جدم و خواهان بازگشت به مسيري هستم كه پيامبر و علي(ع) طي ميكرد. اين جملهاي كليدي و بسيار مهم است. در حقيقت امام دو واژه را مطرح و به هم متصل كردند و اساس حركت خود را نيز اين دو واژه قرار دادند. واژه اول اين است كه «من دنبال اصلاحم» و واژه دوم هم اين است كه «منظورم از اصلاح بازگشت به سنت پيامبر(ص)» است. يعني امام خودش اصلاح را تعريف كرده و اين طور نيست كه واژه مبهمي باشد. سوالي كه طرح ميكنم اين است كه چرا امام به بازگشت به سنت اصرار دارد؟ اصلا سنت چيست و چه اتفاقي افتاده كه چنين پرسشي مطرح ميشود؟ تاريخ ما نشان ميدهد كه مساله سنت هيچكدام از واجبات شرعيه مانند نماز، روزه، زكات، حج و... نيست. كساني كه تاريخ حكومت معاويه بن ابوسفيان را به دقت ميخوانند، ميدانند كه حج در اين دوره پرشورترين حج 60سال صدر اسلام است و نماز جماعت بهويژه در شام رونق فراوان دارد. روزه نيز كاملا رعايت ميشود و خود خليفه از اين الزامات حفاظت ميكند. زكات هم جمع ميشود و بسياري از مواردي كه ما به عنوان احكام شرعي ميدانيم مو به مو رعايت ميشوند. حتي خود معاويه ملتزم به بسياري از احكام شريعتي بود كه شايد بسياري از ما به اندازه او چنين كاري نكنيم. بعضي از مورخين، زندگي يك روز معاويه را توضيح داده و نشان دادند كه چگونه مستحبات مذهبي بخشي از زندگي روزانه او بوده است. يعني اصلا مساله اينها نبوده و حتي مساله شراب خوارگي يزيد هم نيست. زيرا شرابخوارگي گناهي شخصي است و نهايتا ميتوان گفت خليفه يعني يزيد را از مشروعيت مياندازد. آنچه رخ داده و بسيار مهم است به سيره حكومت يا شيوه حكمراني برميگردد.