راي مردم به كانديداهاي برنامهمحور
حسين كنعانيمقدم
با وجود آنكه چندين ماه تا انتخابات مانده اما بعضي كارشناسان تنور انتخابات را همچون دورههاي گذشته گرم نميبينند و تحليلهاي منتشر شده نيز نشان ميدهد كه انتخابات مجلس يازدهم با ديگر انتخابات دورههاي گذشته مجلس از منظر استقبال مردمي با موانعي جدي روبهرو است. اين عدم استقبال از مشاركت در انتخابات در سطح كلانشهرها و شهرهاي كوچكتر با يكديگر متفاوت است. در نگاه اول به نظر ميرسد كه نسبت به گذشته، در سطح كلانشهرها هنوز آن شور انتخاباتي شكل نگرفته است. البته بايد توجه داشته باشيم كه تبليغات زودرس هم تبعات منفي خود را به همراه دارد؛ اما مشاهدات ميداني نشان ميدهد كه در شهرهاي كوچك اين جنبوجوش وجود دارد و نامزدهاي انتخاباتي به دنبال اين هستند كه در گردهماييهاي مردم همچون نمازهاي جماعت، مجامع عمومي و... حضور يافته تا در راستاي شركت در انتخابات مجلس يازدهم فعاليت كنند. اما از آنجا كه در شهرهاي بزرگ، احزاب و تشكلهاي بزرگ فعاليت ميكنند و انتخابات در اين كلانشهرها عمدتا تحتالشعاع ليست اين تشكلها قرار دارد و نيز از آنجا كه اين احزاب و تشكلها به دلايل درونحزبي هنوز وارد عرصه ليستدهي نشدهاند، به نظر ميرسد كه فعاليتهاي انتخاباتي در كلانشهرها زيرپوستي در جريان است.
اين جريان زيرپوستي در ماههاي نزديك به انتخابات را ميتوان بر اساس پايگاه اجتماعي مشاركتكنندگان در انتخابات تفكيك و دستهبندي كرد. به نظر ميرسد مشاركت مردم در انتخابات به 3 بخش تقسيم ميشود. بخشي از اين مشاركت مربوط به كار تشكيلاتي احزاب و گروههاي سياسي ميشود كه اين بخش سازمان راي خود را دارد و در مجموع به نظر ميرسد 30 درصد كل آرا، به آراي اين بخش مربوط ميشود. بخش دوم آراي خاكستري است. براي اين بخش از رايدهندگان مسائل اقتصادي مهم است و براي راي دادن به وضعيت معيشتي نگاه ميكنند. باتوجه به وعدهايي كه در دورههاي پيشين انتخابات داده شده و محقق نشده، امروز به نظر ميرسد كه اين بخش از رايدهندگان با ترديدهايي اساسي نسبت به كارآمد بودن مسير صندوق راي روبهرو هستند و نسبت به رخدادهاي سياسي بيتفاوت شدهاند. در خصوص مشاركت اين بخش از رايدهندگان لازم است تا ماهها و هفتههاي پيش از انتخابات صبر كرد و فعلا نتيجهگيري نكرد، چراكه به نظر ميرسد مشاركت اين بخش از رايدهندگان به سمتوسوي جريان انتخابات بستگي دارد.
اما اگر بخواهيم براي افزايش مشاركت مردم در انتخابات مجلس يازدهم راهكارهايي را به نظام حزبي و تشكلهاي وابسته به آنها پيشنهاد بدهيم، بايد پيش از آن چند نكته را يادآور شويم؛ نخست اينكه مردم براي شركت در انتخابات از شعارمحوري به سوي برنامهمحوري حركت كردهاند و به نظر ميرسد رايدهندگان منتظر هستند تا برنامههاي كارآمدي از سوي تشكلها و احزاب ارايه شود تا پاسخگوي مشكلات آنها باشد و ديگر شعار دادن ترغيبكننده مردم براي مشاركت در انتخابات نيست.
نكته بعد اينكه راي دادن مردم به سمت معنيدار شدن سوق پيدا كرده و به نظر ميرسد كه در انتخابات مجلس يازدهم، روشهاي راي دادن سلبي كمتر ديده شود. به اين معني كه در دورههاي گذشته ميديديم كه مشاركتكنندگان در يك شور و هيجان، صرفا به جهت اينكه جناح سياسي مقابل راي نياورد، به جناح يا كانديدايي راي ميدادند. اما در انتخابات مجلس يازدهم، مردم به شكل معنادار وارد صحنه انتخابات شده و به كساني راي خواهند داد كه كارآمدي لازم را داشته باشند و بتوانند مشكلات مردم را حل كنند. در مجموع به نظر ميرسد كه برنامهاي جامع و كامل، برنامهاي است كه همه ابعاد را اعم از مسائل اقتصادي، سياسي، سياست داخلي و سياست خارجي و... مدنظر داشته باشد. در گذشته نيز تجربه كردهايم كه تكبعدي رفتار كردن در بحث انتخابات ناكاراييهايي را به همراه داشته و با شكست مواجه ميشود. اما به نظر ميرسد كه مطالبات امروز مردم بيشتر از جنس اقتصادي است و مردم به دنبال آن هستند كه اول مشكلات معيشتي خود را حل كنند.
عضو هيات رييسه جبهه ايستادگي