• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4460 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۰ شهريور

شام غريبان سحر ندارد

شب دهم محرم مثل هر سال مراسم شام غريبان با حال و هواي غريبي برگزار شد. شبي كه دل‌شكستگان با روشن كردن شمع به عزاداري ادامه مي‌دهند. كاربران توييتر فارسي هم با راه‌اندازي هشتگ شام غريبان از اين شب نوشتند؛ از حال و هواي‌شان و از خاطرات‌شان. آنچه در ادامه مي‌خوانيد، منتخبي از اين توييت‌هاست.

«به ياسمن سپرده بودم كه اگر محك مراسمي داشت توي بيمارستان، بگه تا هزينه‌شو تقبل كنم واسه خيرات كامران. ديشب آخر شب برنامه‌رو واسم توضيح داد. خداروشكر امشب توي شام غريبان كلي فاتحه براي كامران خونده ميشه»، «تا به حال در مراسم شام غريبان شمع روشن نكرده‌ام اما ان‌شاء‌الله به ياد شهداي كربلا و مظلوميت اسراي كربلا امسال شمعي روشن مي‌كنم»، «ولي من از شام غريبان حسين و بي‌پناهي طفلان مي‌ترسم»، «اصلش روضه عباس را بايد شب شام غريبان از زبان زينب خواند آنجا كه همه بودند شمر، سنان، خولي، حرمله، زجر اما عباس نبود و چقدر جاي خالي عباسش در محاصره اينان بر قلب زينب سنگيني مي‌كرد. روضه عباس را بايد پاي آن ناقه عريان خواند كه زينب مبهوت مانده بود كه چگونه بايد بر آن سوار شود و بي‌شك نگاهش به علقمه بود»، «امشب به صحرا بي‌كفن جسم شهيدان است، شام غريبان است»، «امشب شام غريبانه. شام غريبان من رو ياد كسي ميندازه كه نيست. كسي كه رفتم و واسش شمع روشن كردم كه حال دلش خوب شه. خدا كنه حالا هم حال دلش خوب باشه.»، «گفتا به زينب؛ زيور از دستت درآور/ شام غريبان بي‌تو واويلاست عباس/ شش ماهه، لب تشنه، به آغوش رباب و/ لب‌هاش مثل خشكي صحراست عباس»، «كل محرم يك طرف شام غريبان يك طرف. حال دل‌هاي غريب عجيب است امشب»، «يادمه يه بار شام غريبان روضه خونمون نيومد و قرار شد تنهايي روضه بخونم دو اتاق پر از آدم منتظر بودن بخونم تا گريه كنن. روضه‌اي خوندم كه يه قطره اشك خريدارش نبود روز خيلي سختي رو گذروندم، اون روز خيلي سخت، كمي بزرگ شدم! براي روضه خوندن بايد روحتو بزرگ كني! »، «و هر سال حكايت شمع و نيت دل‌ها و نردباني از دعا براي استجابت ...‌اي شمع گريه كن كه شب گريه كردن است»، «اگر هميشه ببارند ابرهاي جهان نمي‌رسند به آن اشك‌هايي كه زينب ريخت»، «يكي از بهترين نذرهايي كه ديدم: همسايه ما تا زنده بود، نذر داشت كه هر سال شام غريبان تو خونه خودش به كل سربازهاي يكي از پادگان‌هاي ارتش خرم‌آباد چلوگوشت بده. كوچه پر مي‌شد از دويست، سيصد تا سرباز دوست ‌داشتني»، «دوستداران محيط زيست در اهواز براي داشتن محرم بي‌زباله تلاش كرده‌اند. آنها در اين شب‌ها قصد دارند تا با توزيع سيني‌هاي ساخته شده از در بطري، از همشهريان خود بخواهند كه شمع‌هاي‌شان را در مراسم شام غريبان روي زمين روشن نكنند»، «ديشب فكر مي‌كردم شب دوم براي حضرت زينب گريه مي‌كنيم بعد براي رقيه و ماجراي زينب و رقيه بعد براي عبدالله و زينب بعد، پسران زينب و زينب بعد، قاسم و زينب بعد، علي‌اصغر و زينب بعد، علي‌اكبر و زينب بعد، عباس و زينب بعد، حسين و زينب شام غريبان بازم زينب بعد بازم زينب و تا ابد زينب» و «شام غريبان سحر ندارد رقيه امشب پدر ندارد».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون