نگذاريم مطالبات مردم آتش زير خاكستر شود
طيبه سياوشي
در حال حاضر يكي از اولويتهاي آقاي رييسي در دستگاه قضا مبارزه با فساد است و چه بجا كه اين رويه تازه را از داخل خود قوه قضاييه شروع كردهاند. اما همانطور كه ايشان نيز مطلع هستند، آنچه در سطح دستگاههاي مختلف در عرصه قدرت ميتواند منجر به كاهش فساد شده و به قوه قضاييه كمك كند، آزادي بيان و آزادي رسانههاست.
رسانه از قديم و در سالهاي اخير هم فضاي مجازي به عنوان يكي از پايههاي جامعه مدني محسوب ميشوند. البته فضاي مجازي تهديدهايي هم دارد اما يكي از فرصتهاي بزرگ اين فضا آن است كه اطلاعرساني و آگاهيرساني در آن به خوبي انجام ميشود. اين موردي است كه اميدوارم هرچه سريعتر ازسوي قوه قضاييه مدنظر قرار بگيرد. در اتفاقي كه روز كارگر و جلوي مجلس پيش آمد، من و خانم سعيدي و آقاي محجوب، دو نماينده ديگر مردم تهران در رايزنياي كه با آقاي علي لاريجاني به عنوان رييس قوه مقننه داشتيم، باتوجه به اينكه اين دستگيرشدگان به قول آقاي محجوب جلوي خانه ما كه همان مجلس و خانه ملت است، دست به اعتراض زده بودند و همچنين در راستاي احقاق حقوق كارگران به آنجا آمده بودند، در نامهاي از آقاي رييسي درخواست كرديم كه با اغماض با اين عزيزان برخورد كنند كه متاسفانه در مورد 3 نفر از آنها اين اتفاق نيفتاد.
بحث اما اين است كه آيا نظام ميتواند تضمين كند كه هم در كاهش فساد و هم در مباحثي كه به ثبات حاكميتي در جامعه برميگردد و مهمتر از اينها، بحث انسجام اجتماعي كه ما دايم پيگير و نگران كاهش آن هستيم، با تكرار اتفاقات اينچنيني، تحت شعاع قرار نميگيرند و با مشكل مواجه نميشوند؟ ما در مورد اين موضوع از يك موضع جناحي صحبت نميكنيم، حتي كساني كه قاعدتا در جناح اصلاحطلبان قرار نميگيرند هم معتقدند كه آزادي بيان و آزادي رسانه بايد در چارچوب مقررات قانون اساسي وجود داشته باشد و شهروندان تا زماني كه خطوط قرمز نظام؛ البته نه خطوط قرمز سليقهاي، بلكه خطوط قرمزي كه بطور مشخص تعريف شده را رعايت ميكنند، ميتوانند مباحثي را مطرح كنند. بحث ديگري كه در تهران مطرح شد و حتي شوراي شهر هم به آن ورود پيدا كرد اما البته معلوم نيست چرا به حال خود رها شد، اين بود كه مكانهايي را در نظر بگيرند كه ضمن تامين امنيت افرادي كه آنجا هستند، فرصتي داده شود كه به شهروندان از مواردي كه معمولا آسيب مالي ديدهاند يا مشكلات فرهنگي دارند، فارغ از اينكه چه گروهي هستند، بتوانند با حضور در آن اماكن مسائلشان را بيان كنند. اين روش نيز به نظرم فرصت خوبي بود كه متاسفانه پيگيري نشد.
همه مردم كشور به نوعي براي بهبود وضعيت تلاش ميكنند و عدهاي نيز بدبختانه بابت اينكه اين مساله كه در هرحال بايد به مطالبات مردم جواب داد، هزينه ميدهند. نبايد مطالبات مردم را ناديده گرفت. نبايد بگذاريم يكسري مسائل در كشور آتش زير خاكستر شوند. ما بخشي از مسائل را زير فرش پنهان ميكنيم تا بعدا به آنها رسيدگي كنيم اما گاهي زماني كه ميخواهيم به آن مسائل رسيدگي كنيم، بسيار دير شده است. مثلا در مورد همين بحث ورود زنان به ورزشگاهها، ما اين مطالبه را از 3 سال پيش پيگيري كردهايم. شخصا به عنوان رييس كميته ورزش و زنان كميسيون فرهنگي مجلس، درگير اين مساله بودم و دايم با اين موضوع سر و كار داشتم.
خودم براي ديدن بازيها ميرفتم و حتي عدهاي را براي ديدن بازيها معرفي ميكردم. اما همين اتفاقي كه ما در اين 3 سال براي آن تلاش كرديم، ازسوي اصلاحطلبان و نمايندگان مرد اصلاحطلب حداقلي ديده ميشد. گاهي به شكل توهينآميزي به من ميگفتند كه اين مطالبه است كه شما پيگيري ميكنيد؟ اين همه معضل در جامعه وجود دارد. عدم همراهي و اينكه فقط يك نفر بخواهد موضوعي را پيگيري كند، موجب ميشود به نتيجه لازم نرسيم. اينكه از بين 17 نماينده زن در مجلس، فقط دو، سه نماينده زن يك موضوع را پيگيري كنند يا از 30 نماينده تهران تنها دو، سه نفر موضوعي را پيگيري كنند، فايدهاي ندارد.
ما با اين عدم همراهي بهويژه در حوزه مسائل زنان مواجه هستيم. البته مواردي هم بوده كه نمايندگان ديگر هم خيلي همراهي كردهاند اما در مواردي همچون حضور زنان در ورزشگاه كه در حال حاضر 3 سال است، پيگير هستيم، كسي همراهي نكرد و حالا كه اين اتفاق دردناك و سخت اتفاق افتاده، همه به ياد موضوع افتاده و ورود ميكنند. البته همين حالا هم برخي اصلا نه صحبتي ميكنند در اين باره و نه همراهي.
حرفم اين است كه يك مطالبه اجتماعي، نه در مجلس و نه در هيچ بخش ديگري، ممكن نيست كه فقط به دست يك نفر پيش برود. اين مطالبات نياز به تعامل و همراهي دارد. در اين سالها در جلساتي كه در كميسيون فرهنگي با دستگاههاي مختلف مانند نيروي انتظامي، وزارت ورزش و وزارت كشور يا ديگر دستگاهها داشتهايم، تلاش بر اين بوده كه با توجه به مطالبهاي كه در جامعه وجود دارد، مسيري براي ورود به ورزشگاه گشوده شود.
بحث اين است كه به غير از آن مواردي كه عدم همراهي وجود داشته، مواردي هم بوده كه ما مطالبات را ناديده گرفتيم و تا زماني كه به وضعيت بحراني نرسيده، آن را پيگيري نكردهايم. گروهي در مجلس كه به عنوان فراكسيون اميد، يا گروهي به عنوان فراكسيون مستقلين كه حاميان دولت هستند، ميتوانند مطالبات مردم را كه در چارچوب منافع كشور هم تعريف شده، پيگيري كنند. معتقدم كه اين مطالبات مردم را بايد شنيد و تا آن جايي كه ممكن است، با اصلاح قانون يا تغيير شكل نظارتي و اجرايي، مورد رسيدگي قرار داد چرا كه بطور مثال در همين بحث ورود زنان به ورزشگاهها ما منع قانوني خاصي نداريم و بيشتر بايد از بعد نظارتي به آن ورود شود. يك موضوع مهم ديگر نيز اين است كه نظرات و ديدگاهها در مسائل فرهنگي و بهويژه در بخش مذهبي و شرعي با اختلافنظر مواجه هستند. البته در مورد همه مسائل بين كساني كه اظهارنظر ميكنند، اختلافنظر وجود دارد اما اين نظرات براي حاكميت الزام اجرايي ندارد. الزام اجرايي اين نظرات براي كساني است كه از آن مرجع تقليد پيروي ميكنند و همه لازم نيست از آن نظر تابعيت كنند. درمورد ورود زنان به ورزشگاهها نيز نظر حاكميت مخالف با ورود زنان به ورزشگاه نبوده و چنين نظري منعكس نشده است؛ بنابراين تا زماني كه دستگاه حكومتي اين بحث را مطرح نكند، منعي براي ورود زنان به ورزشگاه وجود ندارد.
نماينده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس