مشق نوشتن روي كاغذي كه علاوه بر مطبوعات گلوي خانوادهها را هم ميفشارد
از دفترهاي تعاوني تا دفترهاي 600 هزارتوماني
نيلوفر رسولي
تقويم خيابان انقلاب به وقت سال تحصيلي تنظيم ميشود، فصل امتحانات كه برسد خيابان پر ميشود از «دادزن»هايي كه ميخواهند به هر شكلي هم كه شده از پير و جوان سفارش پاياننامه و تحقيق و پروپوزال بگيرند، فصل اعزام دانشجو كه ميشود همين«دادزن»ها نيت ميكنند همه را به مغزهاي فراري تبديل و اعزامشان كنند به هرجا كه اينجا نيست، در آستانه مهرماه هم صداي «دفتر فله، دفتر عمده، دفتر ارزون» محصل و غيرمحصل را به خريدن لوازمالتحرير مجاب ميكند. شهريورماه در خيابان انقلاب بيشتر از آنكه بوي كتاب بدهد، بوي كاغذ و دفتر و خودكار ميدهد. خيابان يك تنه ميشود بازار لوازمالتحرير و ديگر صنفها هم از اين بازار دست خالي برنميگردند. كتابفروشيهاي دور ميدان انقلاب كه در طول سال كتابهاي كمكآموزشي ميفروشند حالا ميزي را هم براي فروش خودكار و دفتر كنار گذاشته يا ميزي را جلوي مغازه به دستفروشي اجاره دادهاند. برخي دادزن استخدام كردهاند، مادرها نگران از اين گوشه به اين گوشه سرك ميكشند و سر قيمت دفترها چانه ميزنند و كودكانشان به دنبال تصوير «بنتن» يا شخصيتهاي «فروزن» روي دفترها ميگردند. در اين خيابان با اينكه برخي كتابفروشيها سرسختانه به رسالت فروختن كتاب پايبند ماندهاند و نظري به اين بازار پرسود ندارند، اما كتابفروشيهاي ديگري هم با چيدن دفترهاي رنگ به رنگ در ويترين خود به اين بازار پيوستهاند. گرچه با افزايش قيمت كاغذ، قيمت دفترهاي مشق هم بالا رفته است، اما در اين خيابان فروشندگان و خريداران يكصدا معتقدند افزايش قيمت چندان روي فروش دفترهاي فانتزي تاثيري نگذاشته است. يك روي خيابان انقلاب دستفروشهايي هستند كه دفترهاي تعاوني ميفروشند و روي ديگر مغازههايي كه دفترهاي 600 هزارتوماني دارند و در اين ميان برخي به دنبال ارزانترين دفتر ميگردند و برخي دنبال متفاوتترين دفتر.
قرمزي دفتر، سياهي روپوش مدرسه
«اين خيلي خاصه، براي عكسگرفتن هم خيلي خوبه.» خورشيد اين جمله را ميگويد تا الهه را راضي به خريدن دفتر 150 برگ طرحداري بكند كه 40 هزار تومان قيمت دارد. الهه اين پا و آن پا ميكند و آخر ميگويد كه براي درس ادبيات خريدن دفتر آنقدرها هم ضرورتي ندارد و بعد از خورشيد ميپرسد كه چرا خودش اين دفتر را نميخرد. خورشيد ميگويد كه مادرش 100 هزار تومان به او داده تا تمام دفترهايش را بخرد و با اين پول نميتواند دفتر 40 هزارتوماني بخرد. بعد هر دو ميخندند و از مغازه خارج ميشوند. خارج از مغازه خورشيد اولين كسي است كه مشتاق گفتوگو ميشود: «از همه مهمتر خريدن دفتره، كل انگيزهاي هم كه براي مدرسه داريم همين خريدن دفتراي خوشگله و رنگي، حتما هم بايد رنگاشون شاد باشه،» او در پاسخ به اينكه چرا حتما بايد مشقهايشان را در دفترهاي «شاد» بنويسند ميگويد: «روپوش مدرسمون سياه و زشته و دلمون ميگيره. يه چيز رنگي بايد داشته باشيم.» الهه طعنهاي به او ميزند و زيرلب ميگويد كه اين حرفها را نبايد بزند بعد مخالفت ميكند كه: «همه بچهها اينقدر دفتراي فانتزي نميخرن. دو نفر تو كلاس داريم كه دفتر تعاوني دارن و با كاغذ كادو جلدشون ميكنن. كسي هم كاري باهاشون نداره.» خورشيد «كاري نداشتن» را با واژگان خودش به «بياعتنايي» تفسير ميكند و ميگويد: «به خاطر اين كسي با اونا كاري نداره كه همه با شاخاي اينستاگرام كار دارن.» خورشيد و الهه تاييد ميكنند كه در دبيرستانشان تعداد قابلتوجهي «شاخ اينستاگرام» دارند. الهه سرآخر تسليم ميشود و ميگويد: «اونا حتما دفتر فانتزي ميخرن كه توي عكسا خوب بيفته، خيليهاشونم تابستون كه ميرن سفر خارج از اونجا دفتراي خارجي ميخرن براي مدرسه.» الهه تصميم دارد براي سال آينده از دفترهاي سال گذشتهاش استفاده كند زيرا در طول سال تحصيلي هم بايد هزينههاي چاپ سوالات و جزوه و حتي ماژيك مدرسه را بدهند: «دبيرستان ما يه دبيرستان هيات امناييه، پول همه چي رو ميگيرن، پول ماژيك، تختهپاككن، امتحانات، جزوه، حتي پول توپ بدمينتون و واليبال. با اين پولا چه فرقي ميكنه توي دفتر پنجاه تومني بنويسيم يا ده تومني.» خورشيد به الهه تذكر ميدهد كه در بازار دفتر ده هزار توماني پيدا نميشود. بالاخره هر دو توافق ميكنند كه براي خريدن لوازمالتحرير يك دانشآموز دبيرستاني حداقل 300 تا 400 هزارتومان لازم است و بعد سراغ ديگر مغازههايي ميروند كه دفترهاي فانتزي با قيمت بهتر پيدا كنند.
وسواس خريدن دفتر فانتزي
بخش لوازمالتحرير فروشگاه از كتابفروشياش شلوغتر است. تقريبا نصف طبقههاي فروشگاه پر است از دفترها، دفترچه يادداشتها، كلاسورها و دفترهاي برنامهريزي و هركدام به يك شكل و رنگ. مهسا دانشجوي پزشكي در دانشگاه استانبول است و دور اين ميزها به دنبال متفاوتترين دفتر ميگردد: «هروقت برميگردم ايران ميام دفتر و خودكار ميخرم. هم ارزونتره هم به عنوان سرگرمي كلكسيون جمع ميكنم.» خودش تاكيد ميكند كه خيلي از اين دفترها بياستفاده ميماند، خيلي از آنها هم برايش نقش «انگيزهبخش» دارد: «دفتر قشنگ براي درسخوندن انگيزه ميده بهم.» مهسا ميگويد كه همكلاسيهايش چندان دربند خريدن لوازمالتحرير رنگ به رنگ نيستند، جزوه نمينويسند ولي او علاقه شديدي به خريدن لوازمالتحرير دارد: «يه جور وسواسه شايد، همهچيزم بايد رنگي و گلگلي باشه كه بتونم درس بخونم.» او پاسخي به سوال اينكه با اين همه دفتر بياستفادهاش چه كار ميتواند بكند ندارد اما ميگويد: «براي دوستام در تركيه هم اين همه دفتر و خودكار رنگي عجيبه، براي منم اونا عجيبن.» مهسا ميرود كه خريدهايش را حساب كند. بيرون فروشگاه دكهاي دفترهاي سادهاي ميفروشد و دو پسر دانشجو در حال سبك و سنگينكردن دفترهاي 12 هزار توماني هستند. آخر هم به اين نتيجه ميرسند كه پولشان به خريد بيشتر از دو دفتر نميرسد و آخر ترم ميتوانند جزوه همكلاسيهايشان را قرض بگيرند.
دفترهاي 600 هزار توماني و مشتريهاي
پر و پاقرص
اول ميگويد كاغذ، دست شما روزنامههاست و دفترها به همين دليل گرانتر شدهاند. بعد كه پاي صحبت مينشيند نظرش عوض ميشود: «الان هيچي رو به اندازه دفتر خوب نميفروشيم، دفتري كه پارسال 8 تومن بود امسال شده 18 تومن، اما بازم مشتري داره.» آقاي سعيدي سالهاست در خيابان انقلاب فروشگاه لوازمالتحرير دارد، شغل پدرش را ادامه داده است و اصرار دارد كه از وقتي خاطرش هست هيچوقت در عرض يك سال اينقدر دفتر گران و متنوع نشده است. حرفهايش را كه ادامه ميدهد از اينكه روزنامهها روي كاغذ چنبره زدهاند كوتاه ميآيد و از مشتريهايي ميگويد كه براي خريد يك دفتر با مارك خاص تا پالاديوم ميروند. دفتري را با همان مارك نشان ميدهد، 600 هزارتومان قيمت دارد. دفتر سادهاي است با جلد چرمي و كاغذ بالك سوئدي: «همين دفترو تو پالاديوم تا 800 تومن ميدن. خوب هم مشتري داره.» مشتري اين دفتر كساني هستند كه در جلساتشان به قول آقاي سعيدي نميتوانند دفتر تعاوني خطدار از كيفشان بيرون بياورند. گشتي در فروشگاه آقاي سعيدي نشان ميدهد كه قيمت دفترهاي معمولي اين فروشگاه هم چندان معمولي نيست. جنسها همه ايراني هستند و طرحها هم تصاوير نامناسب غربي ندارند اما قيمتهايي كه به قول آقاي سعيدي پايينترين قيمتهايشان است، چندان تناسبي با جيب مردم ندارند. دفتر يادداشت 200برگي با نقش كاشيكاري مسجد جامع يزد 30 تومان قيمت دارد، دفتر ديگري در پشت جلدش شعار «توليد ملي» نوشته و كاغذ بالك و جلد چوبي و 100 برگ با قيمت 68 تومان. در كنار اينها دفترهاي ديگري هم به عنوان دفترهاي برنامهريزي و فهرست كار هم به چشم ميخورد. آقاي سعيدي طبقه ديگري را نشان ميدهد كه به يك مارك دفتر ايراني اختصاص داده است و ميگويد: «اينا دفترايي كه توشون افسانه هستي رو مينويسن. دفتر يادداشتش پارسال 12.5 بود، امسال شده 40 تومن ، بقيه هم تا 100 تومن قيمت دارن. هر سه هفته هم اين استند خالي ميشه.» اما چرا مردم به دنبال اين دفترهاي گران و خاص هستند، نظر آقاي سعيدي هماني بود كه گفت: «قراره بچهها به جاي مشق شاهكار ادبيات بنويسن و توي دفتر تعاوني چهار پنج تومني نه شاهكار نوشته ميشه و نه بچه خودش شاهكار از آب درمياد.»