مذاكره؛ اهرم فشار امريكا
گفتههاي نهچندان هماهنگ امريكاييها درباره مذاكره با ايران در همين راستاست، بدين معنا كه آنها خواستار مذاكره با تهران با حفظ فشارها و تحريمها هستند تا همزمان بتوانند ادعا كنند كه راهبرد فشارحداكثري منجر به تسليم جمهوري اسلامي و حضور مقامات اين كشور پاي ميز مذاكره شده است. در واقع ايالاتمتحده و دولتمردان فعلي اين كشور در شرايط كنوني نه تنها مذاكره را به عنوان راهحل پايان مناقشات و تنشها نميبينند بلكه قصد دارند از آن به عنوان راهبردي براي حفظ فشار بر تهران و حتي افزايش اين فشارها استفاده كنند. آنها از مذاكره با تهران دم ميزنند ولي همزمان اقدام به تحريم عاليترين مقام ديپلماسي جمهوري اسلامي يعني وزير امور خارجه ميكنند. اين تناقض گفتار و عمل آنان نه تنها از فقدان صداقت در كاخ سفيد خبر ميدهد بلكه همزمان ميتوان آن را به عنوان انداختن توپ در زمين ايران تعبير كرد. با اين حال نگارنده معتقد است كه در شرايط كنوني آنچه بايد مورد تاكيد رسانهها و مسوولان اجرايي بهويژه دولتمردان ايران قرار گيرد، جلوگيري از شرطي شدن جامعه و اقتصاد است. امروز دستگاه تبليغاتي واشنگتن با استفاده از ابزارهاي بيشمار خود گاه و بيگاه موضوع مذاكره را پيش كشيده و بههمين واسطه تلاطمهايي را در جامعه و اقتصاد ايران ايجاد ميكند. اين موضوع بايد به صورت جدي مورد بررسي دولت قرار گيرد تا جنگ رواني آنان تاثيري بر اقتصاد ايران نگذارد. جنگ رواني كه خود به عنوان بخش قابلتوجهي از راهبرد فشار حداكثري بر ايران ايفاي نقش ميكند و لازم است همانند دو ماه گذشته، به جد مديريت شود تا جامعه ايران به سلامت از توطئهها عبور كند.