مهري تشنه مهرباني
حفيظالله مشهور
شايد بتوان در ميان ۱۲ ماه سال، مهرماه را نوستالژيكترين ماه ناميد. بوي كتابهاي نو، دفتر ديكتههاي قدبلند، زنگ صبحگاه مدرسه و دلهرههاي بچهگانه تداعيكننده بهترين روزهاي زندگيمان است. سرهاي تراشيده شده با ماشين و نيمكتهاي سه نفره با مرزهايي خطكشي شده كه دست و كتابت حق عبور و تجاوز به حريم بغلدستيات نداشت را هرگز از ياد نميبري. چند روزي كه از شروع مهر ميگذشت، ناظم مدرسه با همراهي تعدادي از بچههاي كلاس بالاتر با كارتنهايي در دست وارد كلاس ميشد و شروع به پخش مداد و پاككن و دفتر بين بچهها ميكرد؛ همان دفترهايي كه پشت جلدش خاطرهانگيزترين جمله دوران مدرسه نوشته شده بود: تعليم و تعلم عبادت است.آن روزها از لوازمالتحريرهاي لاكچري خبري نبود اما آنچه بر شيريني خاطرات آن ايام ميافزود، شباهتهاي فراوان بچههاي كلاس بود، شايد بيشترين تفاوت بين بچهها در رنگ و شكل لباسهايشان بود تا تفاوت در قيمت لباس و لوازمالتحريرشان. با گذشت سالها از دوران كودكي و آمد و شد مهرها اما حالا مهرباني مهرماه همچون گذشتهها احساس نميشود.اين روزها نام مهرماه با دغدغه عجين شده است. دغدغههاي خانوادهها و دغدغههاي مدارس.شايد در روزهايي كه لوازمالتحريرهايي با قيمتهاي ميليوني براي درصدي اندك و خاص از جامعه تبليغ ميشود، بسياري از خانوادهها از پس تهيه سادهترين لوازم اين بازار برنيايند.
دغدغهها به همين مورد ختم نميشود، بلكه پيدا كردن مدرسهاي مناسب براي تحصيل فرزند حتي از نوع دولتي در بسياري از شهرها با نداشتن جيبي پر، كاري بس سخت و دشوار خواهد بود. در اين ميان مدارسي كه در مناطق محروم بين نداري خانوادهها و فراموشي مسوولان در تامين اسباب آموزش رايگان ماندهاند خود داستان ديگري دارد.در خبرها خواندم كشور فرانسه هر سال در آستانه سال تحصيلي كمك هزينهاي در سه سطح و با توجه به پايه و مقطع تحصيلي به خانوادههاي داراي فرزند دانشآموز پرداخت ميكند تا براي تامين هزينه كيف، لباس و لوازمالتحرير بچهها مورد استفاده قرار گيرد و اين در حالي است كه در كشور ما با موج گرانيها و افزايش دو تا سه برابري قيمتها حتي همچون گذشته خبري از همان چند دفتر و مداد رايگان براي بچهها نيست.مبلغ سرانه دانشآموزي كه بايد به حساب مدرسهها واريز شود در مقايسه با هزينهها بيشتر به يك طنز شباهت دارد و عجيبتر اينكه از همان رقم اندك هم خبري نيست.
توزيع شير مدارس چند سالي است به خاطرهها پيوسته و فقط هرسال از بودجه مصوبش ميشنويم اما گويا زور اين بودجه به اين شير قدرقدرت نميرسد.در روزهايي كه تعليم و تعلم به جاي عبادت به تجارتي پرسود براي عدهاي بدل شده ديگر نام مهر با آنچه در روزهاي اين ماه ميگذرد همگون نيست.بايد كه چشمهاي بسته به روي اين دغدغهها باز شود. كودكان مقصر اوضاع كنوني نيستند، پس شادي كودكانه و حقشان از آموزشي رايگان و با كيفيت نبايد به حسرت و چشماني نمناك از تبعيض بدل شود. مدارسي كه در تامين امور جاري خود ماندهاند ديگر با چه رويي دست در جيب خالي مردم كنند.آنچه مسلم است، كاربه دستان نبايد فقط نظارهگر اين دغدغهها باشند، شايد كه مهر تشنه جرعهاي مهرباني است.