• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4478 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۰ مهر

نگاهي به وضعيت مديريت زنان در آموزش و پرورش

اكثريت در اقليت

گروه اجتماعي

 

 

تا روز سه‌شنبه 7 اسفند ماه سال 1397 هيچ‌يك از مراكز استاني آموزش و پرورش مديركل زن نداشتند. در آن تاريخ بود كه سرانجام يك نفر از ميان 500 هزار زن شاغل در آموزش و پرورش توانست يكي از اين صندلي‌ها را از آن خودش كند. حالا «فرحناز قائد اميني هاروني»، مديركل آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختياري تنها مديركل استاني زن اين وزارتخانه است. او خوش‌بين است. مي‌گويد نه كسي سنگي سر راه مي‌اندازد و نه غير از حمايت چيزي از استاندار و نمايندگان مجلس ديده است. او در مورد مشكلات چهارمحال و بختياري جمله‌هاي كوتاه و خيلي سريع مي‌گويد كه همان كمبود نيرو و فضاهاي آموزشي هم به سرعت در حال حل شدن هستند. سمت ديگر فرحناز مينايي‌پور مشاور امور زنان وزير آموزش و پرورش است كه هميشه آمار آماده‌اي در دست دارد تا نشان دهد كه آموزش و پرورش همچنان قلمروي تفكر مردانه است و نه ميلي به تغيير دارد و نه دلش مي‌خواهد فضاي بيشتري به زنان بدهد.

اسفندماه مركز ارتباطات وزارت آموزش و پرورش اعلام كرد: «هم‌زمان با گام دوم انقلاب و براي تسريع در اجراي سند تحول، در آستانه فرارسيدن ميلاد سراسر نوراني حضرت فاطمه (س) و روز زن، از سوي وزير آموزش‌ و پرورش، خانم فرحناز قائد اميني هاروني به سمت مديركل آموزش‌وپرورش استان چهارمحال و بختياري معرفي خواهد شد.» انتخاب يك زن به عنوان مديركل استاني آنقدر نمادين بود كه به عنوان گراميداشت مقام زن و در روز تولد حضرت فاطمه زهرا صورت گرفت تا شايد تنها باري از روي دوش وزارت آموزش و پرورش بردارد كه بارها به خاطر عملكرد ضعيفش در ميدان دادن به مديران زن مورد نقد قرار گرفته بود. فرحناز قائد‌اميني دكتراي حقوق بين‌الملل و 32 سال سابقه كار در آموزش و پرورش و مديريت مدارس از دبستان گرفته تا پيش دانشگاهي را دارد. در دهه 80 سه سال رييس آموزش و پرورش ناحيه 2 شهركرد بوده است و قبل از رسيدنش به مديركلي استان چهارمحال و بختياري، رييس آموزش و پرورش ناحيه 1 اصفهان بود تا اينكه يك روز از وزارت آموزش و پرورش با او تماس گرفتند: «از وزارتخانه با من تماس گرفتند و رزومه خواستند اما خب در اين موارد قطعا نظر استاندار و نمايندگان هم خواسته مي‌شود و بعد از گرفتن رزومه مصاحبه‌اي انجام شد و بعد سمت مديركلي استان را ابلاغ كردند.»

سوابق قائد اميني با سمتي كه حالا بر آن نشسته است هم‌خواني دارد و البته تعداد زناني كه با سابقه بالا در آموزش و پرورش همچنان مشغول به كار هستند كم نيستند: «خانم‌هاي توانمند در اجتماع ما خيلي زياد هستند. خيلي از آنها مي‌توانند در رده مديريت‌هاي ميانه و كلان كار كنند. اما شايد يك اشكالي كه وجود داشته باشد اين است كه بانك اطلاعاتي دقيقي از اين زنان وجود ندارد البته براي آقايان هم اين مشكل شايد باشد اما در مورد زنان اين مشكل ملموس‌تر است با اينكه زنان زيادي هستند كه اگر شناخته شوند مي‌توانند توان خودشان را نشان دهند.» اما چطور است كه مردان بدون نياز به حضور در يك بانك اطلاعاتي توانايي‌ها ي احتمالي‌شان را به خوبي معرفي مي‌كنند و با اينكه به لحاظ تعداد نسبت به زنان در آموزش و پرورش در اقليت هستند، بخش اعظم پست‌هاي مديريتي آن را در اختيار دارند؟ قائد اميني البته از كلمه «لابي‌گري» استفاده نمي‌كند اما مي‌گويد توان ارتباط موثر برقرار كردن براي موفقيت در آموزش و پرورش به صورت خاص اهميت زيادي دارد: «خيلي طبيعي است كسي كه مي‌خواهد وارد حوزه مديريتي شود اصلا نمي‌تواند خودش را از ساير سيستم‌ها و نهادها جدا بداند و يكي از موارد بسيار موثر در اين قضيه اين است كه فرد بتواند تعاملات اجتماعي خودش را گسترش دهد؛ خصوصا در بحث آموزش و پرورش كه يكي از مهم‌ترين نهادها است و بزرگ‌ترين سطح فصل مشترك دولت و جامعه به شمار مي‌رود، از هيچ نهاد و ارگاني جدا نيست. مدير آموزش و پرورش هرگز نمي‌تواند بدون ارتباط موثر با اين نهادها و سازمان‌ها كار كند. اين ارتباط واقعا لازم است بنابراين يكي از عوامل موفقيت مدير در اين سطح واقعا ارتباطات و تعاملات اجتماعي است كه لازمه كار است.»

تنها مديركل زن استاني آموزش و پرورش بر خلاف مينايي‌پور معتقد است كه همكاري تمام نهادها و دستگاه‌ها با او عالي بوده است و حتي اين حس را نداشته كه زن بودن او در نگاه آنها يا نوع همكاري‌شان تاثيري داشته است: ‌«من هيچ فرقي نديدم. واقعا با تمام وجود مي‌گويم كه هم استاندار ما بسيار حامي آموزش و پرورش است و هرگز نشده كه براي ملاقات با او حتي تقاضاي وقت كنيم و هم نشده كه كمك و حمايتي لازم داشته باشيم كه دريغ كرده باشد. نمايندگي ولي فقيه و نمايندگان شهر هم خوشبختانه هميشه همراه بوده‌اند. من خودم نشده كه در هيچ حوزه‌اي با سنگ‌اندازي روبه‌رو شوم.»

گفت‌وگوي تلفني‌اي كه او با «اعتماد» دارد در يكي از مناطق دور‌افتاده استان چهارمحال و بختياري صورت مي‌گيرد؛ جايي كه مي‌گويد براي رسيدن به آن يك روز و نيم در راه بوده‌اند تا سري به چادرهاي عشاير و وضعيت دانش‌آموزان و معلمان بزنند و با همه اينها مي‌گويد كه پوشش تحصيلي اين استان از ميانگين كشوري بسيار بالاتر است: ‌«پوشش تحصيلي و عدالت آموزشي از بحث‌هاي مهم آموزش و پرورش است و من خيلي خوشحالم كه بگويم در بحث پوشش تحصيلي ميانگين استان ما نسبت به ميانگين كشوري بسيار بالاتر است؛ آن هم با توجه به ميزان پراكندگي زيادي كه ما در چهارمحال و بختياري داريم. همين الان در منطقه‌اي هستيم كه يك شبانه‌روز طول كشيد تا به آن برسيم اما اين كار را مي‌كنيم تا دانش‌آموزان را دعوت به تحصيل كنيم 99.12 درصد نرخ پوشش تحصيلي استان است كه عدد بسيار ارزشمندي است. گاهي آمارهايي كه از دانش‌آموزان بازمانده از تحصيل مي‌دهند شامل حوزه دانش‌آموزان عشاير مي‌شود كه گاهي در فصل كوچ عددها را بالا و پايين مي‌كند. در مورد دانش‌آموزان عشاير هم البته معلم‌ها عاشقانه زحمت مي‌كشند و با دانش‌آموزان جابه‌جا مي‌شوند. خيلي وقت‌ها معلم با ماشين بين اين مدرسه موقت و چادرهاي عشاير حركت مي‌كند و بچه‌ها را به مدرسه مي‌آورد، درس مي‌دهد و دوباره آنها را برمي‌گرداند. دقيقا دارد نقش سرويس مدرسه را هم ايفا مي‌كند. واقعا معلم‌هاي اين منطقه فداكاري مي‌كنند. مي‌دانيد در چهارمحال و بختياري از چد وقت ديگر راه‌ها هم بسته مي‌شوند و اين معلم‌ها گاهي تا چهار، پنج ماه و گاهي بيشتر نمي‌تواند به خانه برگردند و خانواده‌شان را ببينند اما با عشق پيش دانش‌آموزان مي‌مانند.» تعدادي از اين معلم‌هايي كه عاشقانه مشغول به كار هستند البته از ميان همان نيروهاي خريد خدمتي هستند كه بارها از سوي معلمان و فعالان حوزه فرهنگيان نسبت به وضعيت‌شان انتقادات جدي شده اما قائد اميني مي‌گويد اگر مشكلات اين طرح حل شود كمك بسيار خوبي براي آموزش و پرورش است؛ به خصوص در استان‌هايي مانند استان او كه مشكل دسترسي و پراكندگي باعث شده تا از هر ظرفيت ممكني براي تامين معلم استفاده شود: «در سال‌هاي اخير همان‌طور كه مي‌دانيد بازنشستگان زيادي در آموزش و پرورش داشتيم و تعداد ورودي‌ها به نسبت آنها كم بود. اين نگراني را داشتيم كه اول مهر به مشكل بربخوريم اما خوشبختانه با برنامه‌ريزي‌هايي كه شد توانستيم از طريق معلم‌هاي تمام وقت و اضافه‌كار اين كمبود را برطرف و اول مهر را توانستيم به خوبي شروع كنيم. الان نه كلاس بدون معلم داريم و نه دانش‌آموز بدون كلاس. نيروهاي خريد خدمتي را هم بيشتر در نقاطي استفاده مي‌كنيم كه مشكل داريم. به نظرم اين امكان خوبي است البته اگر در آينده يكسري از مشكلات برطرف شود، مي‌تواند كمك خوبي براي آموزش و پرورش باشد.»

تنها مديركل زن استاني كه حالا شايد بتواند تبديل به رابطي براي معرفي زنان ديگر به رده‌هاي بالاتر شود، مي‌گويد كه هفت معاون دارد و بعد در پاسخ به اين سوال كه «هيچ‌كدام از معاونان شما زن هستند، پاسخ مي‌دهد: «نه!» او مي‌گويد كه به برقراري فرصت‌هاي برابر براي زنان باور دارد اما گاهي هم قرار دادن اين موقعيت به زنان به آن آساني‌ها هم نيست: «با خيلي‌ از زنان مصاحبه كردم اما تا الان موفق نشدم كسي را پيدا كنم چون يا با استانداردهاي مد نظرم كسي نبود يا اينكه به خاطر پر كار بودن آموزش و پرورش كه وقت زيادي مي‌گيرد كساني كه مد نظرم بودند خودشان قبول نكردند. كساني كه بسيار توانمند بودند اما به خاطر پراكندگي و حجم كارهاي متعدد شرايط زندگي‌شان شايد اجازه نمي‌داد كه موقعيت پرمسووليت‌تري قبول كنند.»

 

ديگر دارم نااميد مي‌شوم

«فرحناز مينايي‌پور»، مشاور امور زنان آموزش و پرورش مي‌گويد يك نگاه كه به آمار حضور زنان در سمت‌هاي مديريتي آموزش و پرورش بيندازي اشكت در مي‌آيد. تلاش آموزش و پرورش در برآورده كردن سهم 30 درصدي مديران زن در دستگاه‌هاي اجرايي كه طبق قانون بايد تا انتهاي برنامه ششم توسعه اجرايي شود به كندي پيش مي‌رود؛ آنقدر كند كه به نظر او ثابت مي‌آيد و تكان نمي‌خورد.

 

چه ميزان از آن سهم 30 درصدي به‌كارگيري‌زنان در مشاغل مديريتي دستگاه‌هاي اجرايي، اجرايي شده است؟

7 درصد از آن نسبت تعيين شده در قانون را پوشش داده‌ايم. در واقع اين عدد تغيير چنداني در آموزش و پرورش نداشته است. الان در خود وزارتخانه ما يك معاون وزير زن و يك رييس مركز داريم و سه مديركل و در استان‌ها هم يك مديركل.

به نظر مي‌رسد اتفاقا در استان‌ها است كه ظرفيت اصلي براي مديريت زنان وجود دارد.

بله، استان‌ها جاي زيادي براي كار دارند اما از 750 منطقه آموزش و پرورش فقط 21 مدير منطقه زن داريم. از 240 معاون مديركل هم فكر كنم 14 نفر زن هستند. عددها را كه نگاه مي‌كنيد اشك‌تان درمي‌آيد! ببينيد، دولت تقريبا 2 ميليون و 400 هزار نفر كارمند دارد و از اين بين حدودا يك ميليون نفرشان زنان هستند. حالا از اين يك ميليون نفر 500 هزار نفرشان در آموزش و پرورش مشغول به كار هستند. اين 500 هزار نفر حدود 55 تا 60 درصد كل نيروهاي آموزش و پرورش را تشكيل مي‌دهند. من اينها را تقريبي مي‌گويم چون با توجه به بازنشستگي‌ها و ورودي‌هاي سال جديد هنوز عددهاي قطعي را نداريم.

چطور مي‌شود دقيقا در آن بخش از دولت كه آمار شاغلان زن به مردان غلبه دارد سهم‌شان از مديريت اينقدر پايين باشد؟

باورهاي بسيار مردانه‌اي بر وزارت آموزش و پرورش حاكم است. اصلا نمي‌خواهند اين توانمندي‌ها را ببينند، اصلا نمي‌خواهند به اين زنان فضا بدهند. من در اين مدت خيلي تلاش كرده‌ام و تقريبا ديگر مايوس شده‌ام. زمان وزارت آقاي بطحايي دوره افزايش شايستگي‌هاي مديران زن را مطرح كردم، دوره‌هايي را پيش‌بيني كرديم و به وزير ارايه داديم و ايشان چند بار گفتند بودجه اجراي آن را مي‌دهند اما عاقبت هم بودجه‌اي نرسيد. اين ديد غالب مردانه انگار اصلا اين اصلاح را نمي‌خواهد و من هم ديگر چندان اميدي به آن ندارم.

اما انتخاب خانم قائد اميني يك تغيير بود، نبود؟

چرا اتفاق مثبتي بود اما ببينيد اگر آن قانون 30 درصد بخواهد اجرايي شود ما بايد 10 مديركل استاني آموزش و پرورش داشته باشيم اما الان فقط خانم قائد اميني است. ما البته همچنان تلاش مي‌كنيم كه تعداد بيشتر شود. آقاي حاجي‌ميرزايي در صحن علني مجلس به هنگام راي اعتمادش گفت كه من 50 درصد از زنان و جوانان استفاده مي‌كنم و ما اميدواريم و منتظريم كه اين اتفاق بيفتد. حالا كه ايشان تازه تشريف آورده‌اند و بايد ببينيم چقدر اين قول عملي مي‌شود.

در اين فرآيند انتخاب زنان نقش شما به عنوان مشاور زنان وزير چيست؟

در انتصاب مديران مشاور امور زنان وزير فقط مي‌تواند معرفي كند و درخواست‌هاي مكرر داشته باشد اما نهايتا انتخاب با وزير است. در استان‌ها 750 مدير منطقه هست كه واقعا بايد نسبت 21 مدير زنش تغيير كند. استان‌ها هستند كه جاي كار زيادي دارند و بايد تقويت شوند. از ميان همين مديران منطقه است كه انتخاب زنان بايد شروع شود كه بعد از ميان همكارها گزينه‌هاي شايسته براي مديركلي استان‌ها به وجود بيايد و بعد از ميان آنها است كه بايد فرصت‌هايي براي رسيدن به معاونت وزارت آموزش و پرورش مهيا شود. اينجا است كه مشكل پايه‌اي در آموزش و پرورش وجود دارد.

خانم قائد اميني معتقد است كه يكي از مشكلات انتخاب زنان براي مديريت اين است كه بانك اطلاعاتي مشخصي از اين زنان و توانايي‌هاي‌شان وجود ندارد البته در مورد مردان هم چنين بانكي وجود ندارد پس چطور مي‌شود كه آنها مي‌توانند خودشان را معرفي كنند؟

معمولا لابي‌هايي كه انجام مي‌شوند در انتخاب مديران بسيار تاثيرگذار است و معمولا هم زنان در همين مورد ضعف دارند. لابي‌هاي سياسي را بلد نيستند و معمولا زماني مي‌توانند به قدرت برسند كه يا از طريق احزاب معرفي شوند يا به پشتوانه اقوام و آشناياني كه در جريان‌هاي سياسي دارند. چون معمولا زنان فعاليت‌هاي سياسي كمتري دارند، كمتر هم مورد شناسايي قرار مي‌گيرند. اين اتفاقا يكي از همان آموزش‌هايي بود كه ما در آن دوره پيش‌بيني كرده بوديم. بر اساس آن طرح قرار بود زنان توانمند آموزش و پرورش هر استان را شناسايي كنيم و با آموزش آنها در اين دوره‌هاي تكميلي ديگر جاي بهانه‌اي نماند كه ما اينها را نمي‌شناسيم و نمي‌دانيم و غيره. اما به هر حال تشكيل اين بانك اطلاعاتي را هم در برنامه‌هاي‌مان داريم تا اين آخرين بهانه‌ها هم گرفته شود. واقعا اميدوارم آقاي حاجي‌ميرزايي به وعده‌اي كه داده است عمل كند.

 


فرحناز قائد اميني: تنها مديركل زن استاني آموزش و پرورش بر خلاف مينايي‌پور معتقد است كه همكاري تمام نهادها و دستگاه‌ها با او عالي بوده است و حتي اين حس را نداشته كه زن بودن او در نگاه آنها يا نوع همكاري‌شان تاثيري داشته است: ‌«من هيچ فرقي نديدم. واقعا با تمام وجود مي‌گويم كه هم استاندار ما بسيار حامي آموزش و پرورش است و هرگز نشده كه براي ملاقات با او حتي تقاضاي وقت كنيم و هم نشده كه كمك و حمايتي لازم داشته باشيم كه دريغ كرده باشد. نمايندگي ولي فقيه و نمايندگان شهر هم خوشبختانه هميشه همراه بوده‌اند. من خودم نشده كه در هيچ حوزه‌اي با سنگ‌اندازي روبه‌رو شوم.»

فرحناز مينايي‌پور: باورهاي بسيار مردانه‌اي بر وزارت آموزش و پرورش حاكم است. اصلا نمي‌خواهند اين توانمندي‌ها را ببينند، اصلا نمي‌خواهند به اين زنان فضا بدهند. من در اين مدت خيلي تلاش كرده‌ام و تقريبا ديگر مايوس شده‌ام. زمان وزارت آقاي بطحايي دوره افزايش شايستگي‌هاي مديران زن را مطرح كردم، دوره‌هايي را پيش‌بيني كرديم و به وزير ارايه داديم و ايشان چند بار گفتند بودجه اجراي آن را مي‌دهند اما عاقبت هم بودجه‌اي نرسيد. اين ديد غالب مردانه انگار اصلا اين اصلاح را نمي‌خواهد و من هم ديگر چندان اميدي به آن ندارم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون