يك ايده خوب اما كاذب
بنابراين خصوصيسازي بخشي از سعودي آرامكو آخرين نقشه براي كسب مجدد وجهه و آبروي از دست رفته و اميد به ظاهر شدن به عنوان يك رهبر مدرن و كارآمد است.
براي اين منظور محمد بن سلمان در تاريخ 12 سپتامبر مديريت صنعت نفت را با اخراج خالد الفالح وزير انرژي عربستان و در واقع رييس هيات مديره سعودي آرامكو مجددا سازماندهي كرد. مدير ارشد اجرايي عربستان كه به عرضه سهام سعودي آرامكو به ويژه با قيمت ناكافي هر بشكه نفت براي پشتيباني از اين عمليات متقاعد نشده بود به نفع خويشاوندان خود يعني عبدالعزيز بن سلمان متكبر پسر پادشاه و برادر ناتني محمد بن سلمان و به ويژه ياسر عثمان الروميان دست راست وليعهد و رييس كنوني صندوق سرمايهگذاري ملي كشور از كاربركنار شد. اين سازماندهي مجدد ميتوانست خيلي زود پروژه را عملياتي كرده و فرصت بيشتري را در اختيار محمد بن سلمان قرار دهد.
اما دو روز بعد در 14 سپتامبر، به دو ميدان اصلي توليد نفت در عربستان سعودي حمله شد كه سريعا به حوثيها و ايران نسبت دادند. در بين اين دو ميدان ابقايق بزرگترين تاسيسات فرآوري نفتي در دنيا است. اين خسارت تقريبا نيمي از توليد آرامكو معادل با 5% از توليد جهاني را كاهش داد. با در نظر گرفتن ديدگاههاي مختلف، حمله از اين بدتر نميتوانست باشد و يا بالعكس نميتوانست از اين مناسبتر باشد. نتيجه مستقيم اينكه عرضه عمومي سهام بايد مجددا به تعويق بيفتد و با گذشت زمان مشكلات روي هم انباشته ميشوند.
سعودي آرامكو به عنوان سودآورترين شركت جهان شناخته ميشود. با اين حال، طبق گفته مقامات سعودي عرضه عمومي سهام آن بايد در دو مرحله انجام شود، زيرا كمبود پروژه اعتبار آن است.
به دليل عدم شفافيت، هيچ مركز بزرگ مالي خواهان ارزيابي شركت نبود. به مدت 80 سال اين شركت نمونه بارز ابهام بوده است. حسابهاي آن مدتهاست كه جزو اسرار حكومتي است. يكي ديگر از دشواريها قرار گرفتن در فهرست والاستريت است. سعودي آرامكو با خطر قرار گرفتن در معرض دعاوي مالي تحت دادخواهي عليه حاميان مالي تروريسم مواجه است. يكي از آخرين قوانين درخواستي اوباما در سال 2016 كه با توجه به مليت سعودي 15 تن از 19 تروريست به خانوادههاي قربانيان 11 سپتامبر اجازه اقامه دعوي در دادگاه بر عليه عربستان سعودي را ميدهد. قبل از تلاش براي معرفي سهام در بازارهاي بورس آسيايي، احتمالا توكيو، كه موشكافي كمتري نسبت به موضوع شفافيت دارند، رياض تصميم به عرضه سهام سعودي آرامكو در بازار بورس اوراق بهادار خود «تداول» گرفت.
علاوه بر اين، به نظر ميرسد ارزش بازار سعودي آرامكو بيش از حد برآورد شده باشد. محمد بن سلمان رقمي بالغ بر 2000 ميليارد دلار يعني بيش از ارزش گوگل و اپل را ارايه ميكند. اما تحليلگران بر اين باورند كه رقم 1400 يا 1500 ميليارد دلار احتمالا ارزيابي صحيحتري است. با اين حال، جدي بودن برآورد اوليه براي سرمايهگذاران بسيار حياتي است. آنان از شركتي كه بيش از حد ارزيابي شده باشد پشتيباني نميكنند زيرا در اين صورت خطر افت قيمت سهام آن خيلي زياد است.
محمد بن سلمان ناموفق در اغواي موسسات مالي و بانكهاي خارجي در اقدامي نمادين براي حمايت از عرضه سهام اقدام به جمع آوري سرمايه از ثروتمندترين خانوادههاي سعودي ميكند. اما دقيقا با وارد آوردن فشار بر اولين سرمايهگذاران به ويژه اعضاي خانواده خودش در مورد اعتبار موقعيت سعودي آرامكو و ارزش بازار آن در طولاني مدت ايجاد شك و شبهه ميكند.
در نهايت، سياست عدم شفافيت محمد بن سلمان و اقدامات فاجعهآميز جغرافيايي- سياسي اخير وي در تضعيف جاه طلبيهاي اقتصادياش نقش بسزايي داشته است. چگونه ميتوان به سرمايهگذاران و مراكز مالي اطمينان خاطر داد اگر سودآورترين شركت در جهان قادر به محافظت از حياتيترين مراكز توليدي خود نيست؟ به همين دليل آژانس رتبهبندي Fitch در ميان ديگر موسسات تصميم به تنزل رتبه عربستان سعودي در بازارهاي مالي جهاني گرفت و آن را از A+ به A تنزل داد. اين آژانس به وضوح تاكيد ميكند كه سياستگذاري عربستان سعودي همسو با سياستهاي امريكا در تشديد مخاطرات بر عليه ايران اين كشور را بيش از آنچه كه هست به هدف ايده آل متحدان تهران تبديل كرده كه اكنون نيز تقويت شده و احتمال حمله بيشتر را نميتوان رد كرد. اگرچه سعودي آرامكو سطح توليد خود را در مدت دو هفته دوباره به وضعيت قبل بازگردانده است، اما اين ترميمپذيري براي جلب اعتماد بازارها كافي نبوده است. علاوه بر اين، آژانس يادآوري ميكند كه كسري بودجه عربستان سعودي همچنان براي ششمين سال متوالي افزايش مييابد، بدون آنكه چارهاي براي كاهش آن با يافتن منابع جديد درآمد انديشيده باشند.
عربستان سعودي كه در معرض خطر و در نتيجه شكننده شده است قادر به جلب اطمينان سرمايهگذاران نيست و احتمالا اين وضعيت ادامه خواهد داشت. محمد بن سلمان مصمم به موفقيت در عرضه سهام سعودي آرامكو در دام سياست خارجي تهاجمي خود گرفتار شده است و بهطور بالقوه كشور خود را به سوي تقابل فاجعه آميز براي توسعه اقتصادي سوق ميدهد. گواه ديگري بر اين مدعي كه محمد بن سلمان با وجود جاهطلبياش فاقد بصيرت است.
برجام اروپايي
بدينترتيب اروپا نبايد با دستكم گرفتن «اراده ايراني» جايگاه مهم خود را در برابر اصليترين قدرت خاورميانه (ايران) را از دست بدهد.
حالا كه سياست خارجي و ديپلماسي امريكا در مسير ناكاميهاي پيدرپي به ويژه با «فاجعه اكراينكيت، بنبست در خاورميانه» و همچنان «كشتي تايتانيك» به كوه يخي خورده و در حال غرق شدن است، اروپا بايد بيشتر به فكر قايق نجات براي آينده خود در خاورميانه باشد تا اينكه در كنار غرقشدگان و ورشكستگان سياسي در اين منطقه بماند.