توجه به طنز بلاغي در شعر سپيد
سعيد بيابانكي
كار ويژهاي كه اكبر اكسير در شعر انجام داده، توجه به طنز بلاغي در شعر سپيد است؛ موضوعي كه ميتوان از آن به عنوان يكي از فعاليتهاي موثر شاعر نام برد. همه ما ميدانيم كه ريشههاي طنز بلاغي را بيشتر بايد لابهلاي آثار كلاسيك جستوجو كنيم، يعني در بخشهايي از مثنوي مولوي، گلستان سعدي، منطقالطير عطار و... هنر اكسير در اين است كه توانست اين گرايش از شعر طنز را به دوران معاصر پيوند بزند و كارهايي پديد بياورد كه به نام خودش در ادبيات ثبت شدهاند. البته نميتوان اكسير را بهطور صددرصد پيشگام پيوند طنز با شعر سپيد معرفي كرد، چون پيش از او شاهد آثاري در همين زمينه از شاعري چون فروغ فرخزاد در مجموعه «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» هستيم كه رگههايي از اين گرايش را آغاز كرده يا مثلا شاعري چون احمد شاملو در چند مجموعهاي به اين كار رغبت نشان داده است. تفاوت اصلي اكسير با شاعران ديگر در اين است كه شاعران ديگر در حوزه طنز توقف نكردهاند و قصدشان صرفا نوعي طبعآزمايي ادبي بوده، اما شاعر مورد بحث با تمام توان كوشيده در اين زمينه فعاليت كند كه البته موفق هم عمل كرده است. نكته ديگر درباره شعرهاي اكسير توجه به تناقضآميزي واژههاست؛ موضوعي كه در عالم شعر سپيد بهشدت موردپسند شاعران بوده و هست. من در مواجهه اوليه با كتابهايي كه اكبر اكسير در انتشارات مرواريد منتشر كرد متوجه شدم كه با شاعري طرف هستم كه خيلي زود جاي خودش را در طنز و شعر به قول خودش «فرانو» بازخواهد كرد. توجه مخاطب به شعرهاي اين شاعر نشان ميدهد كه او توانسته ردپايي موثر در اين زمينه از خود برجاي بگذارد. به گمان من نگاه اكسير به شعر طنز، نگاهي بكر و تازه است و بر همين اساس توانسته هواداران زيادي داشته باشد. خوانده شدن شعرهاي اكسير در سطح بالا و انتشار آنها با نام شاعراني ديگر نشان ميدهد كه او در لايههاي مختلف جامعه خواننده دارد و هر كس از هر طيفي ميتواند از كارهايش لذت ببرد.