خطر داعش بيخ گوش ترامپ و اردوغان
آيا تروريستها بازميگردند؟
ترجمه: هديه عابدي
به لطف بيمبالاتي دونالد ترامپ و رجب طيب اردوغان روساي جمهور امريكا و تركيه، خطر بازگشت گروهك تروريستي داعش در كمين است.
حسن حسن نويسنده كتاب «داعش: از درون ارتش ترور» و عضو انديشكده «گلوبال پاليسي» واشنگتن در نشريه «گاردين» مينويسد: تصميم ناگهاني ترامپ مبني بر خروج نظاميان امريكايي از سوريه ميتواند عواقب وحشتناكي از جمله شروع دوباره جنگ داخلي در اين كشور داشته باشد.
اردوغان با تجاوز به شمال سوريه دومين باري است كه جان تازهاي به نيروهاي داعشي ميبخشد. اولينبار زماني بود كه تركيه مرزهاي خود را براي ورود نيروهاي داعشي به سوريه باز كرد و در نهايت موجب شد داعش بتواند سرزميني به وسعت بريتانيا براي خود بسازد.
هر دو عامل زمان و روش در اين مداخله ميتوانند موجب افزايش خطر فروپاشي سوريه در آن سوي منطقه حائلي شوند كه تركيه قصد دارد در شمال شرق اين كشور تاسيس كند. اين موضوع فشار را از روي نيروهاي افراطگرا برداشته و آرامش نسبي سوريه را كه طي دو سال گذشته در اين كشور برقرار بود، مختل ميكند.
اين حركت در زمان بحراني جنگ عليه داعش، تنها 7 ماه پس از نابودي اين گروه تروريستي و درست در شرايطي انجام ميشود كه سوريه آماده بازگشت به ثبات و بازسازي خود ميشد. در ماههاي اخير ايالات متحده براي ارتقاي توانمندي نيروهاي داخلي سوريه با هدف شناسايي و پاكسازي حلقههاي مخفي داعش تلاش زيادي كرده است و ايجاد چنين شرايطي از سوي تركيه كار را براي اين نيروها سختتر ميكند.
تصميم ترامپ مبني بر اعطاي مجوز به آنكارا براي حمله به مناطقي كه پيشتر تحت حفاظت امريكا و تحت كنترل ائتلاف كردها (نيروهاي دموكراتيك سوريه) قرار داشت، تقريبا هر كسي را كه در جنگ سوريه نقش داشت، متحير كرد. بر اساس گزارش «والاستريت ژورنال» يكي از فرماندهان نيروهاي كرد كه رهبري مقابله با داعش را برعهده داشت پس از شنيدن اين تصميم از جلسهاي كه با امريكاييها داشت با عصبانيت خارج شد و گفت: «شما ما را فروختيد»!
در سالهاي پس از اشغال عراق به دست امريكا، تروريستهاي داعش و اسلافشان توانستهاند در انجام حملات زيرزميني و مخفيانه به درجه استادي برسند و نيروهاي محلي كرد هنوز براي مقابله با چنين حملاتي نياز به آموزش دارند. نيروهاي كرد اكنون دريافتهاند كه مقابله با حملات زيرزميني داعش بهمراتب سختتر از مبارزه خياباني با آنها در 5 سال گذشته است. مداخله نظامي در شمال سوريه اين روند را بر هم زده و شبهنظاميان كرد را درگير برقراري امنيت در مناطقي (تقريبا يكسوم از خاك سوريه) كرده كه پيشتر در تصرف داعش بود. نيروهاي محلي كرد با وجود كمبودهايي كه داشتند تمامي شهرها و روستاهاي سوريه را از وجود نيروهاي داعشي پاك كردند. اين عمليات شامل تلاشهاي پيچيده براي جمعآوري اطلاعات بود. اين نيروها ياد گرفتند كه داعش به چه صورت عمل ميكند و اقدامات متقابل و مكانيسمهاي ارتباطي خود براي دسترسي به قبايل محلي را بر اساس آن تنظيم كردند. واگذاري قدرت به تركيه در شمال سوريه باعث ايجاد شكافهايي ميشود كه داعش ميتواند از آن سوءاستفاده كند. مشابه اين اتفاق دو سال پيش در عراق نيز رخ داد، زماني كه نيروهاي دولتي اين كشور همراه با شبهنظاميان تحت حمايت ايران، كركوك را از دست كردهاي پيشمرگه گرفتند. اتفاقات پس از آن واضح بود: داعش موقعيت پيدا كرد تا شورش طولانيمدتي را در اين منطقه و مناطق مجاور آغاز كند. حمله به كركوك يكي از چندين عاملي بود كه باعث شد داعش در عراق نسبتا سريعتر خود را بازسازي كند تا در سوريه. صرفنظر از اينكه نيروهاي تحت حمايت تركيه تا چه اندازه قدرتمند عمل كنند، در شمال شرق سوريه نيز چنين اتفاقي در شرف وقوع است. همين كه در ساختار امنيتي منطقه اخلال ايجاد شود، گروههاي تندرو از آن به عنوان فرصتي براي بازسازي خود و حمله استفاده خواهند كرد. پس از منظم شدن اين حملات، گروههاي تندرو به سراغ مناطق ديگر ميروند. چراغ سبز ترامپ به پيشروي تركيه در خاك سوريه – در تصميمي كه بدون مشورت و هماهنگي با تيم خود و متحدانش گرفت – احتمال وقوع اين سناريو را افزايش ميدهد. به نظر نميرسد كه آنكارا قصد اتمام اين بازي را داشته باشد. از نگاه تركيه، نابودي اين دولت كوچك و نوپاي كرد در شمال سوريه همواره يكي از اولويتهاي اصلي امنيت ملي آنكارا بوده است، چرا كه اين دولت به دست يكي از زيرمجموعههاي «پكك» و شورشيان جداييطلبي تاسيس شده است كه در 4دهه گذشته همواره در جنگ با دولت تركيه بودهاند. اين حمله بدون در نظر گرفتن هزينهها و به عنوان يك اولويت ملي انجام شده است، اما در پس اين محاسبات، تركيه هيچ استراتژي خاصي براي خروج از جنگ ندارد. در واقع اينكه امريكا و تركيه براي پايان اين جنگ برنامه مشخصي ندارند، خطر بروز خلأ امنيتي، بازگشت دوباره گروههاي تندرو و هرج و مرج مجدد را افزايش ميدهد.
مورد قابل توجه ديگر اين است كه تركيه قبل از شروع اين مداخله براي انجام كار خود از روسيه نيز مجوز گرفته بود. روسيه اين مجوز را به عنوان بخشي از توافق ميان آنكارا، مسكو و تهران در خصوص جنگ سوريه صادر كرده است. به گفته يك منبع آگاه سوري، مداخله در مناطق تحت كنترل كردها بخشي از توافق روسيه و تركيه درباره سرنوشت ادلب بوده كه آخرين سنگر شورشيان در مقابله با بشار اسد است.
شهر ادلب هنوز تحت كنترل گروه جبهه النصره است و طرفهاي درگير در سوريه تلاش كردهاند در مورد حل مساله حضور گروههاي جهادي در يكي از بخشهاي مهم اين كشور به توافق برسند. اين منبع ادعا ميكند تركيه به امريكاييها اطمينان داده است كه پس از مداخله در شمال سوريه، آنكارا براي حمله به منطقه ادلب به روسيه چراغ سبز نشان ميدهد تا به وضعيت اين منطقه نيز رسيدگي شود. آنها همچنين به امريكاييها اطمينان دادهاند پناهندگان ادلب به منطقه حائل در شمال سوريه فرستاده ميشوند نه خود تركيه.
تاكنون، تركيه و امريكا دو منطقه مجزا در شرق و شمال سوريه را تحت كنترل خود داشتهاند. در هر دوي اين مناطق اگر شرايط از كنترل خارج شود گروههاي تندرو تبديل به يكي از مشكلات اصلي و بلندمدت خواهند شد. مداخله نظامي تركيه ميتواند به صورت همزمان باعث ايجاد اين مشكل در هر دو منطقه شود. اگر ايالات متحده و قدرتهاي غربي براي جلوگيري از وقوع اين سناريوي مخرب و غيرقابل پيشبيني حركتي نكنند، اقدامات تركيه به احتمال زياد باعث وقوع جنگ داخلي سوريه و ظهور دوباره گروههاي تندرو ميشود.