رئال زيدان هنوز كهكشاني نيست
ورق شانس زيزو كي برميگردد؟
عليرضا جوادي
شكست مقابل مايوركا، زيدان و رئالمادريد را وارد يك بحران بزرگ كرده است. در شرايط عادي باخت در بازي خارج از خانه و در حالي كه تيم تعداد زيادي از بازيكنان اصلي خود را دراختيار ندارد، نميتواند شرايط را براي مربي تغيير دهد، اما در مادريد داستان فرق ميكند و زيدان در حال حاضر به دنبال راه چارهاي براي فرار از بحراني است كه لاگو جونيور، بازيكن مايوركا با شوتش حرارت آن را به نقطه اوج رساند.
بارسلونا شرايط لوسبلاكوس را پيچيده ميكند
خوب بودن بارسلونا در لاليگا، شايد اين بزرگترين مشكل رئالمادريد در طول فصلهاي گذشته بوده است، جايي كه كاتالانها نشان دادهاند علاقه زيادي به قهرماني در آن دارند و ميخواهند نشان دهند كه آنها هم مانند رقيب سنتيشان لايق بردن نشان قهرماني اسپانيا هستند. از سال 2009 كه بارسلونا عملكرد فوقالعاده خود را با پپ گوارديولا آغاز كرد، رئالمادريد فقط در 2 فصل موفق به قهرماني شده است و بارسلونا جز آن فصلي كه اتلتيكومادريد به قهرماني رسيد، موفق شده در بقيه فصلها پادشاه بيرقيب لاليگا لقب گيرد. اين موضوع باعث شده تا مربيان كه به مادريد ميآيند در ابتداي كار با چالشي بزرگ دست و پنجه نرم كنند؛ در بين مربياني كه از زمان اوجگيري بارسلونا براي هدايت رئال به مادريد پا گذاشتهاند و در ذهنها ماندگار شدهاند، تنها كارلو آنچلوتي، موفق شده بدون قهرماني لاليگا عملكرد خوبي را از خود به جا بگذارد، اما اين اتفاق در حالي رقم خورد كه كارلتو، مادريديها را بعد از حدود يك دهه قهرمان اروپا كرد و تاج و تخت قهرماني اروپا را براي رئالمادريد به ارمغان آورد. پس طبيعي
به نظر ميرسد در روزي كه رئالمادريد بعد از 3 هفته صدرنشيني شكست ميخورد و رقابت بالاي جدول را به بارسلونا واگذار ميكند، فشارها روي زيدان افزايش يابد و اين مربي بيش از هر زماني به هو شدن در برنابئو نزديك شود.
جنگ زيدان با گذشته؛ حال پروژه دوم وخيم است!
فصل گذشته، شرايط براي رئالمادريد مساعد نبود؛ ناكاميهاي اين تيم در لاليگا و اروپا با سانتياگو سولاري و خوليان لوپتگي، كار را به جايي رساند كه فلورنتينو پرز، مدير باشگاه رئالمادريد، دست به كار شود و هدايت اين تيم را براي بار دوم به زيدان بسپارد؛ زيداني كه در تابستان قبل پس از كسب سومين قهرماني متوالي ليگ قهرمانان اروپا و به دليل اختلاف با مديري كه حالا دوباره به بازگشت او علاقهمند شده بود، از سمت سرمربيگري رئالمادريد استعفا داده بود، اما بازگشت زيدان براي احياي حال رئالمادريد آنقدرها هم شگفتانگيز نبوده و تا اين لحظه خبري از تكرار روزهاي خوش در مادريد نيست. طبق آماري كه آ.اس منتشر كرده است در ميان مربياني كه هدايت رئالمادريد را از سال 2009 برعهده داشتهاند، دوره دوم زينالدين زيدان در مادريد به يك فاجعه بزرگ شبيه بوده و اين مربي فقط توانسته در 50درصد بازيهايي كه هدايت رئالمادريد را در لاليگا برعهده داشته، موفق به كسب پيروزي شود؛ يعني زيزو عملكردي بدتر از بنيتز و سولاري، 2 مربياي كه او در مقاطع مختلف جانشينشان شده بود، را از خود بهجا گذاشته است و فقط بهتر از خوليان لوپتگي عمل كرده است. اين موضوع به خودي خود نشان ميدهد كه زيدان در بازگشت خود به مادريد، سايهاي از سرمربي قدرتمندي كه موفق شد شكوه رئالمادريد را در اروپا به تصوير بكشد هم نبوده است.
برگ برنده، زيدان را بازنده كرد؛ استانبول شرايط را تغيير ميدهد؟
احتمالا قهرماني در اروپا، به عنوان بزرگترين دستاورد هر سرمربياي شناخته ميشود و عاديترين معيار براي سنجش مربيان
شناخته شده محسوب ميشود. زيزو در رئالمادريد، راه صد ساله را يك شبه طي كرد و با كسب 3 قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا در طول 3 فصل متوالي موفق شد تا در كنار آنچلوتي و باب پيسلي به عنوان پرافتخارترين مربي اين رقابتها تبديل شود، اما نكتهاي كه عملكرد زيدان را نسبت به 2 سرمربي ديگر برجسته ميسازد، اين است كه او برخلاف آنچلوتي و پيسلي كه در بازههاي 12 و 15 ساله موفق شده بودند اين قهرمانيها را به دست آورند، موفق شده بود، در زمان بسيار كوتاهتر و در طول 3 سال پادشاهي رئالمادريد در اروپا را به همه نشان دهد و با رهبري مادريديها در قهرمانيهاي اروپا، برگ برندهاي را در دستان خود داشت كه با باختهاي ساده از ياد نميرفت و او تا هر زماني كه ميخواست، ميتوانست از اعتبار آن استفاده كند. با برگشت به مادريد اما شرايط زيدان حسابي فرق كرد و تيم او در اين فصل از رقابتهاي ليگ قهرمانان اروپا در 2 بازي مقابل پاريسنژرمن و كلوپ بروژ تنها موفق شده يك پيروزي به دست آورد و در رتبه چهارم جدول 4 تيمي گروه اول رقابتها قرار بگيرد. حذف از ليگ قهرمانان شايد آخرين هدفي است كه زيدان براي خود متصور شده است، چراكه او ميداند باشگاهي كه دياناي ليگ قهرمانان را در تكتك سلولهاي هواداران و بازيكنانش دارد، نميخواهد اين رقابتها را به هيچ قيمتي از دست بدهد. براي فرار از اين شرايط رئالمادريد روز سهشنبه و در استانبول تنها يك هدف خواهد داشت و آن هم بقا در رقابتي است كه سال پيش همه رقبا از ترس روبهرو شدن با آنها زير لب براي قرعههاي ديگر دعا ميكردند.
به نظر ميرسد تنها راه فرار زيدان در اين شرايط بحراني با وقايعي كه در اين تيم اتفاق افتاده است، بازگشت به روزهاي درخشش در رقابتهاي بزرگ است. الكلاسيكو ميتوانست به نقطه عطفي در كارنامه زيدان تبديل شود؛ همانطور كه در فصل اول يك بازي قابلقبول در دربي مادريد زيدان را نجات داد، در فصل دوم شكست دادن آنچلوتي در قامت سرمربي بايرنمونيخ، مردي كه روزي زيدان با لقب دستيارياش شناخته ميشد، راه ليگ قهرمانان را به برنابئو هموار كرد و فصل سوم هم آن بازي تماشايي و تحقير پاريسنژرمن به همه اثبات كرد كه او پادشاه بلامنازع اروپا است. اين فصل هم به نظر ميرسد زيدان بايد خودش يك نقطه عطف در مسير مادريديها قرار دهد، شايد بازپسگيري صدر جدول لاليگا از بارسلونا يا
2 پيروزي متوالي در ليگ قهرمانان اروپا، پيش از بازي با پاريسنژرمن، زيدان را از هو شدن در مادريد و رئال را به دوباره كهكشاني شدن نزديكتر از قبل كند.