خلأ كنشگر محيط زيستي
چنانچه افراد قادر باشند خودشان را در پيوند گريزناپذير با محيط طبيعي هويت بخشند، ظهور شكل جديدي از شهروندي را شاهد خواهيم بود كه مارك اسميت و دابسون بل به آن شهروند بوم شناختي يا شهروند محيط زيستي اطلاق كردهاند. شهروند محيط زيستي در كنار ساير وظايف شهروندي چون شهروند مدني، شهروند اجتماعي، تعهداتي در نوع بينش، آگاهي و رفتار نسبت به عناصر محيط زيست دارد و او را متعهد ميسازد همانگونه كه براي سلامتي خود و اجتماع داراي مسووليت است، براي سلامت محيط زيست پيرامون خويش نيز مسووليت خواهد داشت. تصور كنيد در جامعهاي زندگي ميكنيم كه در همه سطوح آن هويت بوم شناختي در قالب شهروندهاي محيط زيستي به شكل عميقي احساس ميشود، در اين صورت تخريب محيط زيست و عرصههاي منابع طبيعي، تخريب و به چالش كشيدن بخشي از هويت افراد و اجتماع بشمار خواهد رفت و در اين حالت افراد و جامعه با عوامل تهديدكننده عناصر هويتي خود مقابلهاي جدي خواهند داشت. كنشها و فرآيندهاي اجتماعي زيستمحيطي ميتوانند در معرفي و شكل دادن به هويت بوم شناختي افراد در قشرهاي مختلف نقش موثري را ايفا كنند.