• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4502 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۳ آبان

تاريخ معاصر بخش خصوصي در ايران - 3

روايت تلخ يك جزيره پررونق در خليج فارس

اكبر بياتي

در اين ستون هر دوشنبه به بخشي از تاريخ حضور بخش خصوصي در اقتصاد پرداخته مي‌شود. قسمت سوم اين ماجرا را بخوانيد.

در سومين بخش از تاريخ بخش خصوصي ايران مي‌خواهيم اول سري به مصر در قرن دهم ميلادي بزنيم آنجا كه فاطميون مصر در نزاعي آشكار با مركز خلافت يعني بغداد خلافتي جديد بنا كردند كه در مخالفت با ايدئولوژي حاكم بني‌عباس بود. اما اين نزاع براي تجار و بازرگانان ايراني فصل جديدي از فعاليت‌ها را رقم زد.

از تبعات اين نزاع و قدرت يافتن هر چه بيشتر خلافت فاطمي آن بود كه مسير تجاري باب‌المندب و كانال سوئز نسبت به خليج فارس رونق بيشتري پيدا كند و
در نتيجه تجار و بازرگاناني كه در خليج فارس فعال بودند با ركود بازارها مواجه شوند و اين دليلي شد كه قبايلي از تجار و بازرگانان محلي از بندر صحار (در كشور عمان كنوني) و سيراف (بندري در استان بوشهر كه هم‌اكنون در شهرستان كنگان قرار دارد) به جزاير خليج فارس و برخي نقاط ديگر مهاجرت كنند و اين كوچ سرآغاز فصلي درخشان از بازرگاني در خليج فارس شد. البته برخي از تجار به راه‌هاي دورتري كوچ كردند مثلا تجاري از شيراز به زنگبار مهاجرت كردند.

اما در اين جا به مهاجراني مي‌پردازيم كه از بندر صحار به هرمز يا هرموز كوچ كردند. تاريخ مي‌گويد فردي به نام «درم كو» در اين مقطع به هرمز رفت و در آنجا كسب و كار خود و دوستانش را برپا كرد و به گزافه نيست اگر بگوييم آنها دوره جديدي از تجارت و بازرگاني در
خليج فارس ايجاد كردند كه در قرون بعدي طمع پرتغالي‌ها را برانگيخت كه عطش فتح سرزمين‌هاي جديد و كسب و كارهاي ديگران را داشتند.

هرمز در قرن دهم هجري از چنان رونقي برخوردار شد كه صادرات از هرمز بين سه تا چهار برابر بندر بصره
(در عراق كنوني) بوده است و حقوق گمركي اين بندر را برخي مورخان تا 40 هزار اشرفي طلا برآورد كرده‌اند. در واقع هرمز تبديل به دروازه ايران براي صادرات كالا از خليج فارس شد.

ايرانيان نقش محوري در تشكيل اين تجارتخانه بزرگ را داشته‌اند و يكي از علل رشد اين جزيره را مي‌توان در آشفتگي سياسي حكومت‌ها در ايران به خصوص در قرن نهم هجري دانست كه دوره فترت بين سلسله تيموريان و صفويان است. جدا از ايران، باز هم اين مقطع از تاريخ ايران مصادف با اتفاقات بزرگي در اروپاست. اروپا متاثر از رنسانس شاهد رشد و پيشرفت‌هاي عجيب و محيرالعقول در زمينه‌هاي مختلف است كه از جمله آنها پيشرفت‌هاي شگفت‌انگيز در ساخت كشتي و كشتيراني است. در همين دوره است كه اروپايي‌ها به فكر دست‌اندازي به سرزمين‌هاي جديد مي‌افتند و پرتغالي‌ها با استفاده از مستشرقان خود اطلاعات ارزشمندي از اقصي نقاط جهان به دست مي‌آوردند و همين اطلاعات باعث شد كه به فكر تصرف هرمز بيفتند.

در سال 1505 (884 ه. ش) پرتغالي‌ها كه عمان را تصرف كرده بودند به پشت دروازه‌هاي هرمز رسيدند. در اين مقطع خود هرمز نيز دستخوش آشفتگي در رهبري سياسي‌اش بود اما شخصيتي پرنفوذ و قدرتمند به نام خواجه عطا عنان جزيره را در دست داشت با اينكه خواجه عطا در داخل هرمز با رقبايي دست و پنجه نرم مي‌كرد كه بدشان نمي‌آمد با كمك پرتغالي‌ها از شر او خلاص شوند اما خواجه عطا به هر حال توانست هرمز را براي مقابله با پرتغالي‌ها هماهنگ كند. اولين برخوردها با غارت كشتي‌هاي تجاري هرمز توسط پرتغالي‌ها آغاز شد و بعد از مدتي فرمانده‌اي به نام آلبو كرك با ناوگان جنگي پرتغالي به قصد تصرف هرمز وارد ميدان شد با اينكه خواجه عطا تدابير خوبي براي مقابله با پرتغالي‌ها انديشيد اما كشتي‌هاي مدرن‌تر پرتغالي توانستند با تكيه بر توپخانه بر كشتي‌هاي عمدتا تجاري و سنتي هرمز پيروز شوند و هرمز به تصرف پرتغالي‌ها درآمد اما خواجه عطا با سياست صبر و سكوت توانست به صفوف پرتغالي‌ها رخنه كرده و ميان آنها اختلاف ايجاد كرد به‌طوري كه پرتغالي‌ها بعد از هشت سال خود هرمز را ترك كردند البته ديگر هرمز آن هرمز قديم نشد و هشت سال كافي بود تا مركز تجارت از اين جزيره به مسقط (پايتخت فعلي عمان) منتقل شود.

با وجود تصرف جزيره هرمز باز هم به تجارت خود با افت و خيز ادامه مي‌داد اما پرتغالي‌ها يك تصميم گرفتند كه تير خلاص به تجارت در هرمز بود و آن قطع شريان درآمدي رهبران هرمز يعني حقوق گمركي بود. پرتغالي‌ها از مقطعي حق گمركي جزيره را زير سلطه مستقيم خود گرفتند و همين مساله باعث كوچ برخي تجار و خاندان‌هاي تجاري بزرگ از جزيره شد.

هرمز زماني تصرف شد كه در ايران شاه اسماعيل صفوي حكومت مي‌كرد‌. شاه كه در اين مقطع سرگرم سركوب شورش‌هاي داخل ايران بود از اوضاع خليج فارس غفلت كرد. در دوره شاه عباس در سال 1622 (1001 ه. ش) ارتش ايران به كمك ناوگان جنگي انگليس به پرتغالي‌ها در بنادر جزاير از جمله جزيره هرمز حمله كردند و پرتغالي‌ها عقب‌نشيني كردند و در نهايت بعد از حدود 120 سال خليج فارس را براي هميشه به رقباي تازه نفس خود واگذار كردند. هرمز كه دوره ركود خود را طي مي‌كرد بعد از بيرون رفتن پرتغالي‌ها هيچ‌وقت به دوره شكوه خود برنگشت و شاه عباس هم تلاش كرد همان شكوه و عظمت را به بندر گمبرون كه همان بندرعباس است منتقل كند اما موفق نبود. در اينكه شاه عباس چرا بنادر شمالي را به جزاير ترجيح داد بحث‌هاي فراواني شده است اما به نظر مي‌رسد شاه از بنادر شمالي بهتر مي‌توانست حمايت كند چون كشتي‌هاي جديد و پيشرفته نداشت.جزيره هرمز در تاريخ تجارت و صنعت در ايران طي قرون 5 تا 10 يكي از درخشان‌ترين فصل‌هاست كه به دليل قرار گرفتن در يك جزيره ناگزير از به كارگيري كشتي و ورود به دنياي دريانوردي بود و اگر تداوم مي‌يافت شايد باعث مي‌شد كه ايرانيان نقطه ضعف عمده خود در دريانوردي را جبران كنند اما چنين نشد و سرنوشت ايران و تجار ايراني طور ديگري رقم خورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون