پايداريها همچنان ساز ناكوكند. جناح راست از همان زمان كه فصلالخطابهاي خود را يا بنا بر تقدير از دست داد يا بنابر سياست و درست از همان زمان كه تازه اصولگرايان وارد زمين سخت سياستورزي شدند، وحدت به خود نديده است. مهمترين عامل اين انشقاق نيز جرياني بوده و هست كه در دوران محمود احمدينژاد ظهور و بروز يافتند و حال با پرچم جبهه پايداري مشغول كنشگري به قول خودشان انقلابي گري هستند.
اين وحدتشكنان يكبار در انتخابات رياستجمهوري سال 92 و 2 سال پس از آن، در انتخابات مجلس نشان دادند كه همان راهي را ميروند كه ميخواهند و در اين ميان مصلحتسنجيهاي سنتيها برايشان محلي از اعراب ندارد. تاكتيك تكروي براي رسيدن به «گزينههاي انقلابي» بار ديگر در آستانه انتخابات دوره يازدهم مجلس شوراي اسلامي كليد خورده است و مدتي است كه اعضاي جبهه پايداري، احتمالا به تبعيت از پدر معنويشان تلويحا يا صراحتا تاكيد ميكنند، اگر فهرست اصولگرايان همان «گزينههاي انقلابي» مدنظرشان باشد، تن به ائتلاف ميدهند وگرنه راه خود را ميروند.
چندي پيش بود كه مرتضي آقاتهراني، دبير كل جبهه پايداري به اصولگرايان سنتي هشدار داد كه «به ائتلافي كه در آن پدرسالاري باشد ورود نميكنيم» و البته پيش از آن نيز قاسم روانبخش، عضو شوراي مركزي اين جبهه تاكيد كرده بود جبهه پايداري عضو شوراي وحدت نيست و با وجود همراهي با اصولگرايان، طبق شاخصهاي خود عمل خواهد كرد. اينبار اما عضو ديگري از اين جريان تندرو اصولگرا آب پاكي را روي دست سنتيها و قديميترها ريخته و گفته «اصولگرايي منسوخ شده و كاري با آن نداريم.»
محمد ناصر سقاي بيريا، عضو شوراي مركزي جبهه پايداري روز گذشته در گفتوگو با «انتخاب» به اين گزاره واكنش نشان داده كه برخي اصولگرايان گفتهاند در صورت ارايه ليست جداگانه از سوي جبهه پايداري، حق بهرهگيري از عنوان اصولگرايي را ندارد. سقاي بيريا اما بر اين باور است كه «زمان گفتمان اصولگرايي اندكي منسوخ شده و اكنون گفتمان «نيروهاي انقلاب» مطرح است؛ لذا جبهه پايداري اساسا كاري با اصولگرايي ندارد؛ هر شخصي ارزشهاي انقلابي را قبول داشته باشد، ما نيز او را قبول داريم. البته اين بدين معنا نيست كه اصولگرايي را قبول نداشته يا رد كنيم؛ ما نميگوييم آنها نبايد باشند بلكه آنها را ميپذيريم اما مساله اين است كه فاصله هر دوايري تا مركز، دور و نزديك است. متاسفانه برخي اصولگرايان در پي طرد هستند اما در پي طرد ديگري نيستيم و به دنبال تعامل هستيم.» او همچنين توضيح داده «طرح همين مساله كه جبهه پايداري بايد مواضع ما را قبول داشته باشد، خود عليه وحدت است. اينكه ما جزو سيستم و مكانيزم دستوري آنها قرار بگيريم شايد ممكن نباشد اما ما فكر ميكنيم ميتوانيم وحدت را ميان تمامي نيروهاي انقلابي ايجاد كنيم و طراحي براي اين موضوع نيز داريم. در مجموع، نقشه راه ما تعامل ميان نيروهاي انقلابي و اصولگرا از طريق مباحثه است. ليكن تا آنجا كه ممكن باشد حركت در مسير وحدت مدنظر ما است اما به شرطي كه مسير منتهي به شكست نباشد.»
همچنين سقاي بيريا نسبت به اظهارات ناصر ايماني، تحليلگر سياسي كه گفته بود پايداريها يكبار براي هميشه بايد تكليف خود را با اصولگرايي مشخص كنند نيز گفته «چنين اظهاراتي نشان دهنده دگم بودن (جزميتگرا بودن) اين افراد است. چنين اظهاراتي از اساس فاقد معنا هستند. مگر جبهه پايداري جزو منافقين است كه تكليف خود با آن روشن شود؟»
اين اظهارات كه نشان از دوري جبهه پايداري از اصولگرايان دارد اما ساعاتي بعد توسط مصاحبهشونده با شكل و شمايلي ديگر مطرح شد. سقاي بيريا كه گفتوگوي او صبح روز سهشنبه با انتخاب منتشر شد، ظهر همان روز با تسنيم مصاحبه كرد و گفت راهبرد جبهه پايداري تعامل با گروههاي انقلابي است و البته در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه گفته ميشود جبهه پايداري يك ليست سراسري براي انتخابات مجلس تهيهكرده و قرار است ليست مستقل ارايه كند، گفت: «ما هنوز درباره مصاديق و جزييات تصميم نهايي را نگرفتهايم و هر زمان كه به تصميم نهايي برسيم قطعا آن را اعلام خواهيم كرد.»
با اين حال به نظر ميرسد اصولگرايان هم كه از وحدتشكني دقيقه نودي پايداريها باخبرند حساب چنداني روي آنها باز نميكنند. چه آنكه حسين ابراهيمي، عضو جامعه روحانيت مبارز نيز در گفتوگويي اخيرا اعلام كرده بود جبهه پايداري به دنبال امتيازگيري بيشتر است و صحبت كردن از «پدرسالاري» جزو مقدمات امتياز گرفتن آنها است.
مساله بغرنج ليست انتخاباتي
اما مساله اصولگرايان اين روزها تنها «جبهه پايداري» و تمايلات جداييطلبانه آنها نسبت به اين جريان فكري نيست. «عليرضا زاكاني»، «محمدباقر قاليباف»، «سعيد جليلي»، «غلامعلي حدادعادل» و «علي لاريجاني» از گزينههايي هستند كه بر سر حضور يا عدم حضورشان در فهرست اصولگرايان هزار حرف و حديث است. تقريبا هر روز يك خبر در مورد سرليستي يا قرار گرفتن در فهرست انتخاباتي اين چهرههاي اصولگرا در رسانهها منتشر و فرداي آن روز يا تكذيب ميشود يا با واكنشهايي روبهرو است. به نظر ميرسد اصولگرايان به مساله بغرنج ليستبندي انتخاباتي نزديك شدهاند.
از ميان همه اين چهرهها سرليستي عليرضا زاكاني در قم تعجببرانگيز و نشان از كنار گذاشتن علي لاريجاني از سوي اصولگرايان بود. چند روز پيش بود كه خبر آمد در جلسه شوراي هماهنگي اصولگرايان قم نام زاكاني به عنوان نفر اول و پيش از اميرآبادي و ذوالنوري براي قرار گرفتن در فهرست انتخاباتي اين شهر قرار گرفته است. در همين زمينه اميرآبادي در گفتوگو با فارس از انصراف محمود نبويان هم به عنوان كنارهگيري به نفع زاكاني خبر داده و گفته بود «از افراد شاخص بين اين ۱۲ نفر ميتوان به سيد محمود نبويان، پيريايي استاندار اسبق قم، امير نامي اشاره كرد كه سيد محمود نبويان و نامي همان دو نفري بودند كه با اين عنوان كه با وجود آقاي زاكاني ما ديگر تكليفي براي خود در استان قم قائل نيستيم و حال كه ايشان هستند ما كنار ميرويم، قبل از رايگيري انصراف داده بودند.»
ديروز اما سيدمحمود نبويان، نماينده دوره نهم مجلس شوراي اسلامي نسبت به كانديداتوري زاكاني از قم واكنش نشان داد و به فارس گفت: «وقتي متوجه شدم كه آقاي زاكاني تصميم گرفته از حوزه قم كانديداي مجلس شود، خوشحال شدم.» نبويان روند انتخاب زاكاني و كنار رفتن خود را اينگونه شرح داده است: «بعد از مشورتهايي كه انجام دادم، تصميم گرفتم كه از تهران كانديداي مجلس شوم. چند هفته پس از اين تصميم، متوجه شدم كه آقاي زاكاني تصميم گرفته از حوزه قم كانديداي مجلس بشود. در تماس تلفني هم كه با او داشتم به او گفتم كه تصميم خوبي گرفتهايد و خوب است كه از قم كانديدا شويد. بعد از اين ماجرا، دوستان ما در شوراي اصولگرايان قم زنگ زدند و گفتند كه اسم شما اينجا وجود دارد و از شما ميخواهيم كه براي رايگيري درباره نهايي شدن كانديداهاي قم، حضور يابيد. من به آنها گفتم كه اولا تصميم خود را گرفتهام و ميخواهم از تهران كانديدا بشوم، ثانيا حال كه قرار است زاكاني از قم كانديدا شود، ايشان از بسياري از افراد ديگر، ارجح هستند.» نبويان همچنين گفته خبر عصبانيتش نسبت به كانديداتوري زاكاني از قم «دروغ محض» است؛ چرا كه زاكاني، اميرآبادي و ذوالنوري «تركيب سهنفرهاي از نيروهاي طرفدار ملت نه طرفدار دولت را تشكيل ميدهند.» او همچنين تاكيد كرده، «احساس ميكنم عدهاي از آمدن زاكاني از قم، هراس دارند.»
يك روز پيش از اين اظهارنظر آيتالله مسعودي خميني، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم در گفتوگو با خبرآنلاين نسبت به حذف لاريجاني از ميان كانديداها گلايه كرده و گفته بود: «من نميدانم چطور آقاي لاريجاني كه 12 سال نماينده قم و رييس مجلس بوده است، كنار گذاشته ميشود و فردي كه اصلا مشخص نيست يك كتاب منطق را خوانده است يا نه، به مجلس راه پيدا ميكند. »
اما بهجز دوگانه عليرضا زاكاني و علي لاريجاني؛ بحث آمدن يا نيامدن غلامعلي حداد عادل نيز كه رياست شوراي وحدت را برعهده دارد اين روزها حاشيهساز شده است. با اين حال حميدرضا ترقي از اعضاي حزب موتلفه اسلامي معتقد است اين خبر از سوي چهرههاي نزديك به قاليباف منتشر شده است. او همچنين گفته «قاليباف و حداد هر دو در يك ائتلاف هستند و رقابت درونگروهي بين آنها وجود ندارد و هنوز هيچ تصميمي از سوي شوراي وحدت براي شركت و عدم شركت حداد عادل گرفته نشده و هيچ تصميمي مبني بر اينكه او نامزد انتخابات نشود، گرفته نشده است.» اخيرا پرويز سروري از چهرههاي نزديك به قاليباف مدعي شده بود كه غلامعلي حداد عادل قرار نيست كانديدا شود.