از آنجا كه انتخاب افراد بمبگذار غيرموثر بود، ديچتر تصميم گرفت تا تمركز را تغير دهد. در پايان سال 2001، اسراييل اقدام به هدفگيري «تيك زدن زيرساختارهاي» پشت حملات كرد. شخصي كه خودش را منفجر ميكند يا بمب را جاسازي ميكند يا حلقه انفجار را ميكشد معمولا آخرين حلقه در يك زنجيره طولاني است.
در اينجا استخدامكننده، پيك يا تهيهكننده سلاح و علاوه بر آن افرادي كه خانههاي امن تهيه ميكنند و پول قاچاق ميكنند وجود دارد – يك سازمان كامل كه توسط فرماندهان هستهاي در منطقه نظارت ميشود و بالاي سر آنها فرماندهان اصلي نظامي هستند كه خودشان زيردست رهبران سياسي سازمانها قرار دارند.
همگي آنها ميتوانند هدف باشند. يك حكم مرگ بالقوه بر بالاي سر اعضاي فعال شاخه نظامي حماس، معروف به عزالدين قسام و جهاد اسلامي فلسطين قرار گرفت. اسحاق ايلان، مامور ارشد آن دوره شين بت كه بعدا معاون آژانس شد، گفت: «آنها سريعا متوجه شدند كه هيچيك از آنها – از افسران عملياتي منطقهاي گرفته تا راننده تاكسي و عكاسي كه ويديوي خداحافظي بمبگذاري انتحاري را منتشر ميكرد – امنيت ندارند.» ديگر هدف قرار دادن حملهكنندگان انتحاري بيفايده بود، زيرا آنها طبق تعريف يك بار مصرف بودند و به راحتي جايگزين ميشدند. اما افرادي كه آنها را ميآراستند و سازماندهي ميكردند و اعزامشان ميكردند اينگونه نبودند. همچنين آنها طبق يك قاعده، به اندازه كساني كه استخدامشان ميكردند عاشق شهادت نبودند.
اطلاعات اسراييل متوجه شد كه حدود كمتر از 300 نفر در سازماندهي كردن بمبگذاري انتحاري دخيل هستند و تعداد اعضايي كه گروههاي تروريستي را شكل ميدهند بيش از 500 نفر نيستند.
همه آنها را نميشد كشت. ديچتر براي كميته خارجي و دفاعي كنيسه توضيح داد كه، «ترور بشكهاي است كه ته دارد. شما مجبور نيستيد براي خنثي كردن به آخرين تروريست برسيد. كافي است كه به جرم حياتي آن برسيد تا فيالواقع از كار بيندازيدش.»
اداره توسعه سلاحها و زيرساخت فناوري يك مدل رياضي براي تعيين مقدار «حد نصاب» يا نيروي ذخيره انساني در حماس ريخت. نتيجه نشان داد كه اگر 20 تا 25 درصد نيروي انساني حماس را بگيرند سازمان از هم خواهد پاشيد.
بن ايزراييل، رييس اين اداره گفت، «يك نمونه ساده آن خودرو است. در اين خودرو اجزاي حياتي وجود دارند و شما آن را از ابتدا با يك درجه از حد نصاب يا افزونگي ساختهايد.
يك زاپاس داريد، نه صد تا زاپاس. داريد رانندگي ميكنيد، بنگ ! – خودرو پنچر شد- چرخ را عوض ميكنيد. به رانندگي ادامه ميدهيد و بنگ!- پنچري ديگر. ميتوانيد رانندگي را ادامه دهيد؟ احتمالا نه. چرا به شما چرخهاي بيشتري نميدهند؟ زيرا فضا را ميگيرد و وزن خودرو را اضافه ميكند. حد نصاب يا افزونگي يك حد بهينه دارد.
فرض كنيد ما ميخواهيم كه خودرويي را متوقف كنيم و روبهروي آن ميايستيم و به آن شليك ميكنيم. شما يك بار شليك ميكنيد و كاملا تصادفي. آيا خودرو ميرود يا نميرود؟ اين بستگي به آن دارد كه گلوله به كجا اصابت ميكند. آن ميتواند به سپر بخورد يا به رادياتور. خودرو متوقف نميشود. دوباره شليك ميكنيد و شليك ميكنيد. آيا خودرو به مسيرش ادامه ميدهد يا نميدهد؟ واضح است كه در يك مرحلهاي خودرو متوقف ميشود حتي با آنكه اكثر گلولهها به آن برخورد نكرده باشد. چرا؟ زيرا شما به يكي از قطعات حياتي آن زدهايد و اين دقبقا همان مدل ما است.»
البته كسي كه كشته ميشود به سرعت نفر بعدي جاي آن را ميگيرد اما در طول زمان كه سن متوسط پايين ميآيد همانطور هم سطح تجربه جوانتر ميشود و افراد جوانتر ردهها را پر ميكنند. همانطور كه اسحاق ايلان گفت، «يك روز، زماني كه فرمانده جهاد اسلامي در جنين را براي بازجويي به اتاق بازجويي آورده بودند مردي كه بر حسب اتفاق ما او را دستگير كرده بوديم و نكشته بوديم. من خوشحال بودم كه فهميدم او 19 سال سن بيشتر ندارد. متوجه شدم كه ما برديم و اينكه ما كل زنجيره را كه زدهايم و به او رسيدهايم.»
حالا يك استراتژي منسجم توسعهيافته بود و آنها مجبور بودند تا بسنجند كه چگونه اين اهداف را پيدا كنند و بكشند.
شين بت، نخستوزير شارون را مطلع كرد كه همراه با ترورهاي زيادي كه در دست بررسي دارد، تمامي منابع مرتبط با اين موضوع در دولت اسراييل را نياز دارد.
پايان فصل بيست و هشتم
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه