• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4509 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ آبان

امتياز بد، امتياز خوب

مرتضي ميرحسيني

در بحبوحه جنگ دوم جهاني و دوره‌اي كه ايران در اشغال نيروهاي متفقين بود، مساله نفت شمال بار ديگر مورد توجه قرار گرفت و التهاب موجود در فضاي سياسي و اجتماعي كشور ما را تشديد كرد. زيرا شوروي امتياز بهره‌برداري انحصاري از نفت در مناطق شمالي كشور ما را كه اتفاقا در اشغال نيروهايش بود مطالبه مي‌كرد. نماينده‌اي هم از طرف آنها به ايران آمد و سال 1323 در روزي مثل امروز نشستي مطبوعاتي در سفارت اين كشور در تهران برگزار كرد. او در آنجا بار ديگر، اين بار با صراحت بيشتر موضوع امتياز را پيش كشيد و مخالفت يا تاخير ايران در پذيرش آن را منافي دوستي ميان دو كشور توصيف كرد. اما واكنش هواداران ايراني شوروي، يعني اعضاي حزب توده تامل‌برانگيز و مايه تاسف بود و هنوز هم بعد از گذشت هفتاد و پنج سال از آن ماجرا، درباره‌اش بحث مي‌شود. كريستوفر دوبلگ در كتاب تراژدي تنهايي مي‌نويسد: «حزب تا آن زمان توانسته بود از پاسخ دادن به اين سوال طفره برود كه اگر منافع ايران و شوروي جايي متضادِ همديگر شوند، آنها به كدام سوي ماجرا وفادار خواهند بود. حالا مطبوعات ايراني طرفدار حزب توده قضيه را وارونه كرده بودند و فرق بين امتياز انحصاري خوب (به روس‌ها) و امتياز انحصاري بد (به بريتانيايي‌ها يا امريكايي‌ها) را توضيح مي‌دادند و همزمان در تمام اين مدت هم حنجره مي‌دراندند كه ساعد [نخست‌وزير] جاسوس فاشيست‌ها بايد از قدرت كنار برود.» گويا احسان طبري همان روزها در مقاله‌اي نوشت كه نواحي شمالي ايران به نوعي حريم امنيتي شوروي شناخته مي‌شود و اگر دولت ايران براي شركت نفت ايران و انگليس در جنوب كشور امتيازي قائل است، به يقين درست است كه همسايه شمالي يعني شوروي هم در شمال از چنين امتيازي برخوردار شود. توده‌اي‌ها چند روز بعد تظاهرات پرشماري را هم در تهران، جلوي ساختمان مجلس سازماندهي كردند و استعفاي نخست‌وزير و پذيرش هرچه زودتر خواسته‌هاي شوروي را فرياد زدند. سربازان شوروي هم كه از پيش براي حمايت از اين «خروش توده‌ها» آماده بودند به ميدان آمدند. براي خيلي‌ها و حتي برخي اعضاي حزب توده- مثل جلال آل‌احمد- كه هنوز وجداني بيدار و ته‌مانده‌اي از شرف و انصاف داشتند، اين ماجرا يك ننگ بزرگ و رسوايي تمام‌عيار بود و خطايي محسوب مي‌شد كه توجيه و ماله‌كشيدن روي آن بسيار دشوار به نظر مي‌رسيد. هم «شوروي‌ها حالا از تصوير طرفي مظلوم كه به خاطر منافع غربي‌ها هميشه او را ناديده گرفته‌اند، تبديل شده بودند به يك مشت گردن‌كلفتِ قلدر» و هم «اعضاي حزب توده همه ورق‌هاي‌شان را رو كرده بودند».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون