دورنماي آنكارا - واشنگتن
افشار سليماني
سفر رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه به واشنگتن در شرايط بسيار خاصي اتفاق افتاد. بحث شمال شرق سوريه، مواضعي كه سياستمداران احزاب دموكرات و جمهوريخواه اتخاذ كردند و حتي با سفر رييسجمهور تركيه به اين كشور مخالفت كردند، صدور قطعنامه در مورد به رسميت شناختن قتل عام ارامنه به دست سلاطين عثماني، تصويب تحريمهاي جديد عليه تركيه و امثال اينها نشان ميدهد كه اختلافاتي بسيار جدي ميان سياستمداران امريكايي در مورد رابطه با تركيه وجود دارد. همزمان با مسائل جاري در واشنگتن، اردوغان در داخل هم با مشكلاتي مواجه است. مسائل اخير با پكك كه بخش عمده آن منبعث از مسائل جاري در شمال شرق سوريه و سرنوشت گروههاي YPG و SPD است، به شكل عمدهاي در جايگاه اردوغان در داخل كشور اثر گذاشته است. همه اين مشكلات اخير را بايد به مسائل جاري ميان دو كشور اضافه كرد. مدت مديدي است اختلافنظر ميان دو كشور در مورد خريد سامانه پدافند اس-400 از روسيه ادامه يافته است و در واشنگتن حتي رييسجمهور امريكا حاضر شد پيشنهادي وسوسهانگيز براي رساندن تجارت دو كشور به 100 ميليارد دلار در صورت توقف خريد اس-400 بدهد كه اين پيشنهاد هم مورد پذيرش تركيه واقع نشد. واشنگتن در واكنش به آغاز اجراي توافق خريد اس-400 واگذاري جنگندههاي مدرن اف-35، آموزش خلبانان تركيه و همچنين توليد قطعات اين جنگنده در تركيه را متوقف كرده بود كه اين موضوع هم همچنان لاينحل مانده است. در برابر، رجب طيب اردوغان نيز خواستار استرداد فتحالله گولن، رهبر مذهبي و سياسي منتقد خود از خاك امريكاست و در اين سفر هم مدارك جديد حقوقي براي اثبات اتهام او با خود برده بود، اما واشنگتن هنوز در قبال اين درخواست تركيه هم كوتاه نيامده است. پرونده اختلافات جاري ميان امريكا و تركيه آنچنان قطور است كه با يك سفر و يك نشست قابل حل و فصل نيست. اين سفر آنگونه كه آقاي اردوغان تصور ميكرد موفقيتآميز نبود و نتيجهاي در پي نداشت. حتي ميتوان گفت در شرايطي كه پرونده استيضاح دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا در صدر مسائل سياسي امريكا قرار دارد، اين ملاقات را ميتوان امتيازي از سوي اردوغان به ترامپ محسوب كرد كه افكار عمومي را تا حدي از مسائل سياست داخلي دور كند. در هر صورت پشت پرده روابط واشنگتن و آنكارا، بيش از هر چيز بر اساس منافع تجاري و اقتصادي تجار بانفوذ تعيين ميشود.
حتي درون حزب حاكم عدالت و توسعه تحت رهبري اردوغان هم دو تفكر موازي و متفاوت در مورد نوع رابطه با امريكا وجود دارد. يك جناح از حزب حاكم تركيه معتقدند كه آنكارا بايد رويكرد اتحاد با واشنگتن را ادامه دهد و اجازه ندهد كه اين رابطه تحت تاثير روابط ديگر تركيه قرار بگيرد، همزمان جناح مقابل در حزب حاكم، ضمن حفظ رابطه با واشنگتن توسعه روابط با روسيه و ايجاد تنوع در سياست خارجي اين كشور و موازنه منفي را توصيه ميكند. برخي از نزديكترين افراد به شخص رييسجمهور، از جمله دو داماد او به ويژه برات البايرك كه ارتباط ويژهاي با جارد كوشنر، داماد دونالد ترامپ دارد، از جمله افرادي هستند كه نزديكي با دولت كنوني امريكا و حفظ اتحاد با واشنگتن را اولويت سياست خارجي آنكارا ميدانند. من تصور نميكنم كه مسائل جاري ميان تركيه و امريكا به اين زوديها و به سرعت حل و فصل شوند. تركيه بايد تصميم اساسي در مورد رويكرد سياست خارجي خودش اتخاذ كند. امروز اميدي به توقف اجراي قرارداد خريد اس-400 وجود ندارد، چون ورود اين سامانهها به تركيه انجام شده است، هر چند هنوز فعال نشدهاند. رجب طيب اردوغان، در سفرش به واشنگتن گفت كه آماده است سامانههاي پدافند پاتريوتي را كه در دوران رياستجمهوري باراك اوباما فروشش به تركيه تصويب نشده بود، در كنار سامانههاي روسي موجود از واشنگتن خريداري كند؛ اما بعيد است امريكا در شرايط كنوني حاضر به فروش اين سامانهها به تركيه بشود. حتي ممكن است تركيه با وجود خريد اس-400 نهايتا براي آرام نگه داشتن شرايط و حفظ روابطش با امريكا مجبور شود با وجود خريد سامانههاي پدافند آنها را غيرفعال نگه دارد و استفاده نكند. اردوغان هم مانند ترامپ كه گرفتار مشكلات سياست داخلي است، در خاك تركيه با مشكلات متعددي مواجه شده است. در پي انتخابات شهرداريها دستكم 20 شهردار مناطق كردنشين كه با راي مستقيم شهروندان انتخاب شده بودند، به اتهام ارتباط با پكك را از كار بركنار كردهاند و همزمان روزبهروز فرصت براي اردوغان تا پيش از انتخابات رياستجمهوري كمتر و كمتر ميشود. نگراني اردوغان اين است كه اگر آنكارا به سرعت نتواند مشكلات جاري با واشنگتن را حل و فصل كند، تحريمهاي امريكا سنگينتر از گذشته شود و آثار شديدي در آستانه انتخابات بر اقتصاد تركيه بگذارد. جز امضاي يك بيانيه مشترك ميان مايك پنس، معاون رييسجمهور امريكا و رجب طيب اردوغان، در پي عقبنشيني نيروهاي امريكايي از سوريه و آغاز عمليات نظامي تركيه در خاك اين كشور، ديگر هيچ اتفاق مثبتي در روابط دو كشور رخ نداده و عملا روند مناسبات رو به كاهش و تقليل است. چه در آنكارا و چه در واشنگتن، دو رهبر در آستانه انتخابات بعدي خودشان گرفتار مشكلات عمده داخلي هستند و امكان اتخاذ تصميمات عمده و مهم توسط آنها غيرممكن ميشود. به نظر ميرسد تا فرصتي كه دو كشور توانايي تصميمگيري جدي در مورد نوع و كيفيت روابط دوجانبه باشند، روابط كجدار و مريز دو پايتخت با چاشني درگيريها و بگومگوهاي گاه و بيگاه ادامه پيدا خواهد كرد و احياي نوعي همبستگي راهبردي ميان دو كشور غيرممكن به نظر ميرسد.