عارفان روياروي افراطيگري و استثمار
بايد به جهانيان نشان داد طالبان و القاعده و داعش؛ نماد فرهنگ اسلامي نيستند، بلكه حكيم فردوسي، حكيم سنايي، عطار، مولانا و حافظ نماد فرهنگ اسلامي هستند. براي نجات جهانيان از سيطره كميتگرايي؛ بايد آنها را به شناخت انديشههاي حكمي صدرالمتالهين و شيخ اكبر محيالدين اندلسي دعوت كرد كه تعاليم محمدي را با زبان عقل و قلب تبيين كردهاند؛ كاري كه امام خميني در نامه به گورباچف انجام دادند. معالاسف تلاش عدهاي در جهت امامزدايي و حذف سنت فلسفي - عرفاني امام خميني از گفتمان انقلاب اسلامي است، غافل از آنكه اين فكر و اين راه سرابي بيش نيست! در جهان امروز كسي با تكفير و تفسيق و نفرتپراكني جذب حقيقت نميشود. امروز پس از حضرت محمد(ص) مولانا شناختهشدهترين چهره مقبول اسلام در غرب است. به جاي اعزام مداح به خارج كشور بايد بهترين اساتيد حكمت و عرفان اسلامي به كشورهاي مختلف اعزام شوند تا با زبان عقل و قلب كه بين همه انسانها مشترك است، با فرهنگهاي مختلف وارد ديالوگ سازنده شويم. امروز عرفان ناب محمدي كه براساس ولايت اهل بيت (عليهمالسلام) شكل گرفته راه تقريب مذاهب اسلامي و مبارزه با افراطگرايي ديني است. امروز حكمت و عرفان اسلامي؛ راه مبادله فرهنگي با نخبگان فكري جهان غرب است. كتابهاي حكيم سيد حسين نصر كه اسلام حكمي و عرفاني را تبيين كردهاند، بدون كمك هيچ دولتي به اكثر زبانهاي زنده جهان ترجمه شده، زيرا تعاليم ايشان از اسلام، مبتني بر پاسخ به نيازهاي فكري فطري بشر است و تعاليم قرآني و معصومين (عليهم السلام) را با زبان عقلي و قلبي كه مشترك همه انسانهاست، تبيين كردهاند.