• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4513 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۷ آبان

زمان از دست رفته

سينا قنبرپور

سخت ‌است در شرايطي كه ذهن همه ما گرفتار حل كردن يك مساله پيچيده شده است از چيزي غير از آن گفتن. اما آنچه در همين شرايط خيلي نمود داشته را نبايد از نظر دور كرد. دست‌كم در تهران بارش برف و تغيير ناگهاني هوا هم به برجسته ‌شدن اين شرايط خاص تاثير داشت. هوا بيشتر از پاييز‌هاي ديگر سرد شد و وقتي در پي تغيير بهاي بنزين با تغييرات جوي مواجه شديم و ترافيك و باقي اتفاقات، موبايل‌هاي‌مان به وضعيتي دچار شدند كه وقتي موبايل در جمع ما تازه‌وارد بود، اين گونه بود. اينترنت، هم بود و هم نبود. عمده‌ترين چيزي كه نبودش حس مي‌شد شبكه‌هاي اجتماعي بود. همين عامل يك كلافگي خاص در رفتار شامگاه آخرين شنبه آبان امسال در خانه‌هاي ما بود. بيش از هر زمان ديگري به ما نشان داد كه به چيزي عادت كرده‌ايم و حالا در نبودش كلافه و سردرگميم. شايد در نگاه اول مي‌خواستيم از اوضاع و احوال شهر و كشورمان با خبر شويم. اما فقط اين نبود. گوشي هوشمند و اينترنت همراه مهم‌ترين عامل سرگرمي ما شده است. به ويژه اگر مخاطب شبكه‌هاي ماهواره‌اي نباشيم؛ چه اخبارش چه سريال‌هايش. گوشي‌هاي هوشمند سبك زندگي ما را ديگرگون كرده‌اند. شنبه شب آنچه بيش از هر زمان ديگري رخ مي‌نمود، كش آمدن زمان در خانه بود. جايي كه ما به ظاهر در كنار خانواده قرار مي‌گيريم و به نظر مي‌رسد در ميان خانواده بايد به آرامشي برسيم و از تكاپوي روزمرّگي، آنجا پناه بگيريم اما كلافگي را حتي در ميان بزرگسالان و مسن‌ترهاي خانواده هم مي‌شد ديد. گويي حتي آنها هم به چيزي معتاد شده بودند كه حالا نبودش در تن و بدن‌شان نمود پيدا كرده بود. دست‌كم در يك تجربه شخصي شاهد بودم كه فرصت فراغت دست‌ها از گوشي سبب شد تا دست‌ها به دانه‌كردن انار مشغول شود و خانواده در كنار هم انار دانه‌شده بخورند و كمي گپ بزنند. قطعا حل كردن مساله‌اي كه اينك پيش‌روي‌مان قرار گرفته و از اين به بعد بايد اقتصاد زندگي‌مان را با معادلات آن حل كرده و سامان دهيم كار ساده‌اي نيست اما تلنگري كه نبود شبكه‌هاي اجتماعي در اين ايام به ما زد جاي تامل و انديشيدن دارد. ما فرصت‌هاي واقعي‌ را به فرصت‌هاي مجازي واگذارده‌ايم. گفت‌وگوهاي‌مان را به «چت» تنزل داده‌ايم و گاهي با گذاشتن «كامنت» اندكي از خود معاشرت نشان مي‌دهيم. البته تماس تصويري واقعا فاصله‌ها را درنورديده و فرصت مغتنمي براي از هم با خبر شدن شده است. اما دم ‌به ‌دم كه قرار نبود تماس تصويري داشته باشيم. سبك زندگي‌مان بيشتر و بيشتر به مولفه‌هاي مجازي وابسته شد.

سراغ ديگران را در صفحه اينستاگرام‌شان مي‌گيريم و از نوشته‌ها و عكس‌هاي داخل آن برداشت خودمان را مي‌كنيم. خلاصه آنكه بيشتر از هر زمان ديگري تنها شده‌ايم ولي پر از شلوغي‌ هستيم. بايد بپذيريم كه گفت‌وگوي مجازي امكان ارتباط با تعدادي بسيار بيشتر از قبل را براي‌مان فراهم كرده ولي از كيفيت گفت‌وگو و تعاملات مورد نياز زندگي اجتماعي كاسته است. براي خودمان جزيره‌هايي از همفكران‌مان با راه‌انداختن يك گروه تلگرامي ساخته‌ايم و عموما حال و هواي جامعه را هم با حال و هواي درون آن گروه تلگرامي يا اينستاگرامي يا واتس‌آپي مي‌سنجيم؛ گويي نبض زندگي در اين جزيره‌هاي سرگردان مي‌تپد. خلاصه آنكه شنبه‌شب وقتي فراغت ناشي از متوقف شدن شبكه‌هاي اجتماعي را باور كرديم چيزي براي‌مان بيشتر ملموس شد؛ زماني كه صرف سر و كله ‌زدن با گوشي‌ هوشمند و اپليكيشن‌هاي مختلف داخل آن مي‌كنيم، چقدر زياد است. بخشي از آن تابع زندگي مدرن و ارتباطات گسترده‌ بوده است. اما آيا واقعا اين همه آنچه بايد باشد است؟ زمان گفت‌وگوي واقعي، زمان مطالعه واقعي و زمان فكر كردن واقعي را مدت‌هاست به مجاز سپرده‌ايم. واقعا قرار نيست از كاربردهاي متعدد و بسيار گوشي هوشمند و شبكه‌هاي اجتماعي خود را محروم كنيم و آنجا كه روند زندگي ما را تسهيل مي‌كنند را ناديده بگيريم. اما حالا كه در اين شرايط فرصتي دست داد و نبود شبكه‌هاي اجتماعي را تجربه كرديم دستكم دوباره به رفتار‌هاي‌مان در زندگي واقعي بينديشيم شايد برخي از آنها را واقعا بخواهيم احيا كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون