بحرانهاي هستهاي پيش روي جهان
ريچارد هاس
ما در حال ورود به دوره جديد و خطرناكي هستيم كه رقابت هستهاي يا حتي استفاده از سلاحهاي هستهاي ميتواند دوباره به بزرگترين تهديد براي ثبات جهاني تبديل شود. نميتوان با قطعيت گفت كه آيا رهبران امروز آماده رويارويي با چنين چالشي هستند يا خير.تا همين چند سال پيش، به نظر ميرسيد كه مشكل سلاحهاي هستهاي با موفقيت مديريت شده است. موجودي زرادخانههاي هستهاي امريكا و روسيه كه در اوج جنگ سرد پر از سلاح بود، به شكل
قابل ملاحظهاي كاهش يافت و توافقنامههاي كنترل تسليحات توانستند سيستمهاي موشكي ميانبرد و بلندبرد را محدود كنند، اما اكنون ممكن است همه اين تلاشها از بين برود. پيشرفت در زمينه كنترل تسليحات هستهاي محدود به امريكا و روسيه نميشود. ليبي نيز متقاعد شده بود كه از روياپردازي هستهاي دست بردارد، اسراييل از پيشرفت هستهاي عراق و سوريه جلوگيري كرد و آفريقايجنوبي از انبار مهمات هستهاي كوچك خود چشمپوشي كرد. ايران توافق برجام را امضا كرد؛ توافقي كه قدرت اين كشور را براي به دست آوردن بسياري از پيشنيازهاي مهم توليد سلاحهاي هستهاي محدود ميكرد. اخيرا شوراي امنيت سازمان ملل تحريمهاي سختي عليه كرهشمالي اعمال كرده است كه هدف از اجراي آن متقاعد كردن اين كشور براي رهاسازي برنامه نسبتا ابتدايي سلاحهاي هستهاي و ايجاد راهي براي مذاكره ميان كرهشمالي و مقامات امريكايي است و البته از زمان استفاده امريكا از دو بمب اتمي عليه ژاپن بيش از 70 سال است كه هيچ سلاح هستهاي در جنگها استفاده نشده است.با اين حال در تابستان گذشته وقتي ايالاتمتحده امريكا به اين نتيجه رسيد كه روسيه شرايط پيمان 1987 منع موشكهاي هستهاي ميانبرد را نقض كرده است، از اين پيمان خارج شد. پيمان ديگري كه سلاحهاي هستهاي روسيه و امريكا با بردهاي بلندتر را محدود ميكند نيز در سال 2021 منقضي ميشود مگر آنكه پيش از اين تاريخ تمديد شود، اما تمديد شدن آن در هالهاي از ابهام قرار دارد: هر دو كشور در حال تخصيص منابع قابلتوجهي به مدرنسازي انبارهاي تسليحاتي فعليشان هستند.علاوه بر اين، واشنگتن با خروج از توافق برجام، باعث افزايش خطر شده است. در اين توافق كه در سال 2015 منعقد شد بيشتر محدوديتهاي مهم تنها
10 تا 15 سال به طول ميانجاميد. همچنين اين توافق قادر نبود توسعه موشكهاي بالستيك ايران را محدود كند. اما به موجب اين توافق براي فعاليتهاي هستهاي ايران حد و حدودي تعيين شد و بازرسان آژانس انرژي اتمي توانستند فعاليتهاي ايران را زيرنظر بگيرند. همه نهادها تاييد كردهاند كه ايران به كليه مفاد اين توافق پايبند بود.
با اين حال ايران اكنون روندي آهسته و پيوسته را آغاز كرده تا از بسياري از محدوديتهاي توافق رهايي يابد. ممكن است هدف ايران از اين كار متقاعد كردن امريكا و اروپا براي برداشتن تحريمهاي اقتصادي باشد.
در مورد كره شمالي اوضاع متفاوت است. اين كشور از قبل چند ده سلاح و موشك هستهاي دراختيار داشت، موشكهايي را آزمايش كرده است كه ميزان برد آنها به امريكا رسيده و در حال توسعه نوعي سلاح هستهاي است كه از روي زير دريايي شليك ميشود. اينكه كرهشمالي از سلاحهاي خود دست برداشته و خود را خلع سلاح هستهاي كند، خيالي بيش نيست. كيم جونگ اون، رهبر اين كشور معتقد است كه تنها سلاح هستهاي ميتواند بقاي رژيم او را تضمين كند. كاملا قابل درك است كه چنين باوري پس از تجربه اوكراين تقويت شده باشد. اوكراين در دهه 1990 ميلادي پذيرفت سلاحهاي هستهاي خود را كه از اتحاد جماهير شوروي به ارث برده بود، تحويل دهد و در ازاي آن برخي ضمانتهاي امنيتي دريافت كند. اما با وجود اين ضمانتها
25 سال بعد مورد حمله روسيه قرار گرفت.
يكي از خطرات پيش رو اين است كه كرهشمالي در چند سال آينده انبار مهمات قابلتوجهي خواهد داشت كه تهديد بزرگي براي امريكا محسوب ميشود. خطر ديگر اين است كه همسايگان كرهشمالي، مانند كرهجنوبي و ژاپن به اين نتيجه ميرسند كه آنها نيز براي مقابله با تهديد كرهشمالي، كاهش اعتماد به اعتبار امريكا و ضمانت واشنگتن براي محافظت از آنها از طريق قدرت هستهاي خود، نياز به سلاحهاي هستهاي دارند. خطر ممكن در هر دو منطقه اين است كه رقابت براي دستيابي به سلاحهاي هستهاي ميتواند باعث ايجاد يك جنگ پيشگيرانه شود، حتي اگر از چنين جنگي اجتناب شود، حضور چندين انبار مهمات هستهاي موجب اين ميشود كه برخي كشورها بخواهند در زمان بحران اولين حمله را انجام دهند. زماني كه كشورها به اندازه كافي قدرت اين را ندارند كه از وقوع يك حمله جلوگيري كرده و همچنان بتوانند با نوعي بازخورد ويرانگر به شكل موثري از حملات جلوگيري كنند، قانون «از امكانات استفاده كن وگرنه آن را از دست خواهي داد» تبديل به دستورالعملي براي بيثباتي و درگيري خواهد شد.
علاوه بر همه اينها، هند و پاكستان نيز با سابقه طولاني درگيري دوجانبه، دو قدرت هستهاي محسوب ميشوند. نميتوان آن را به حساب بازدارندگي هستهاي گذاشت. خيلي ساده ميتوان يك حمله تروريستي با حمايت پاكستان را تصور كرد كه به حمله تلافيجويانه هند ميانجامد و در مقابل باعث تهديد پاكستان به استفاده از سلاحهاي هستهاي ميشود، چراكه نيروهاي نظامي متعارف آن نميتوانند با نيروهاي هندي مقابله كنند. اين امكان نيز وجود دارد كه دستور كنترل تسليحات تاثير خود را از دست داده و يك يا چند سلاح به دست تروريستها بيفتد.
قريب به 60 سال پيش يك نامزد جوان رياستجمهوري امريكا به نام جان اف كندي پيشبيني كرد كه تا پايان سال 64 ميلادي حداقل 20 كشور به توانايي سلاحهاي هستهاي دست مييابند. خوشبختانه، كندي اشتباه ميكرد و تاكنون 9 كشور به سلاح هستهاي دست پيدا كردهاند. پيمان منع اشاعه جنگافزارهاي هستهاي در سال 1968 نسبتا قوي عمل كرد، چراكه تلاشها براي جلوگيري از صادرات فناوريهاي حساس، كنترل تسليحات، تحريمها و قدرت متحدين باعث كاهش نياز كشورها به خوداتكايي هستهاي شده است.اما با افزايش دسترسي به فناوري هستهاي، گسترش رقابت ميان قدرتهاي بزرگ و تضعيف پيمانهاي كنترل تسليحاتي، تضعيف اتحادها با دور شدن امريكا از جهان و فراموش شدن خاطرات هيروشيما و ناگاساكي، ما در حال ورود به دوره جديد و خطرناكي هستيم كه رقابت هستهاي يا حتي استفاده از سلاحهاي هستهاي ميتواند دوباره تبديل به بزرگترين تهديد براي ثبات جهاني شود. نميتوان با قطعيت گفت كه آيا رهبران امروز آماده رويارويي با چنين چالشي هستند يا خير؟
منبع: پراژكت سينديكيت
ترجمه: هديه عابدي