سروش طالبي، پژوهشگر حوزه آب هشدار داد: كاهش برداشت آب از چاهها و قناتهاي حوضه زايندهرود از كل جريان آب سالانه رودخانه زايندهرود و مجموع آبهاي انتقال يافته از كارون و دز به اين حوضه بيشتر است.
طالبي، پژوهشگر آب و توسعه در گفتوگو با مهر گفت: اگر چه بحث رايج در ارتباط با مسائل آب حوضه زايندهرود عموما مربوط به خشكي رودخانه است، چالشهاي مرتبط با آب زيرزميني، كوچكتر از مسائل آب سطحي نيست.
او در اين باره توضيح داد: از گذشته در شهر اصفهان و بلوكات آن از منابع آب زيرزميني علاوه بر آب سطحي، براي مصارف مختلف استفاده ميشده است. آب اغلب ماديها (نهرهاي منشعب از رودخانه) به صورت منقطع و دورهاي به اراضي ميرسيده است، اما آب زيرزميني همواره قابل استفاده بوده كه مابقي نياز را برآورده ميكرده است.
طالبي درباره سابقه برداشت آب در اين منطقه توضيح داد: آب زيرزميني در اين ناحيه با استفاده از چشمههاي طبيعي و يا دستساز، چاههاي كمعمقي كه با دست و يا حيوان آب آن را بيرون ميكشيدهاند، قنات و «كي» كه نهري براي زهكشي آب مازاد اراضي بالادست روستا و تامين آب براي اراضي پايين دست بوده، استحصال ميشده است.
اين پژوهشگر آب تاكيد كرد: ارتباط ميان آب زيرزميني و جريان آب رودخانه از گذشته براي اهالي اصفهان شناخته شده بوده است. به طوري كه محمد مهدي بن محمدرضا الاصفهاني در كتاب «نصف جهان في تعريف الاصفهان» اشاره ميكند كه در تابستان كه جهت زراعت برنج به بلوك لنجان آب زندهرود را ميگيرند و آب از شهر و نهرهاي آن قطع ميشود آب چاهها پايين رفته و روزي كه آب و نهرها جريان مييابد همان روز نشت آن به چاهها بروز ميكند و آب روي به تزايد ميگذارد.
طالبي همچنين تاكيد كرد: اما با ورود تكنولوژي حفر چاه عميق و پمپاژ از دهه ۴۰، به تدريج برداشت از آب زيرزميني به شكل بيرويهاي افزايش پيدا كرد و در اواسط دهه ۸۰ به اوج خود رسيد. با كاهش جريان آب رودخانه، كشاورزان منابع آب مورد نياز خود را از طريق آب زيرزميني جبران كردند و اين موضوع بر تشديد برداشت از آب زيرزميني تاثير گذاشت.
او تصريح كرد: دسترسي به آب زيرزميني در بالادست سد زايندهرود در استان اصفهان، غرب و جنوب غرب شهر اصفهان و حاشيه رودخانه در شرق اصفهان بيشتر فراهم است و بسياري از اراضي شرق اصفهان از آب زيرزميني پايداري بهرهمند نيستند. كشاورزان صاحب چاه در مناطق داراي آبخوان غني توانستهاند حق جديدي بر منابع آب ايجاد كنند و منافع گستردهاي ناشي از دسترسي دائمي به آب و امكان كشتهاي پرمصرف و سودآور، به دست بياورند. همچنين تامين آب براي شهرها نيز بهانهاي را فراهم ميكرده است تا با حفر چاههاي جديد دستبرد بيشتري به آب زيرزميني زده بشود.
طبق اطلاعات آب قابل برنامهريزي حوضه آبريز زايندهرود، مجموع آب قابل برداشت براي پايداري سفرههاي آب زيرزميني اين حوضه ۲ هزار و ۶۳۰ ميليون مترمكعب است؛ در صورتي كه پروانههاي بهرهبرداري صادر شده از سوي وزارت نيرو براي مصارف آب زيرزميني اين حوضه بيش از ۵ ميليارد مترمكعب است و علاوه بر اين بسياري از چاههاي موجود نيز بدون پروانه هستند.
آمارها نشان ميدهد ميزان برداشت آب از چاهها و قنوات در حوضه زايندهرود در سال ۱۳۸۵-۸۶، ۳ هزار و ۹۳۹ ميليون مترمكعب بوده است و به دليل محدوديت آبخوانها، اين ميزان هر ساله كاهش يافته و در سال ۱۳۹۴-۹۵، به ۲ هزار و ۳۱۲ ميليون مترمكعب رسيده است. كاهش ۱۶۲۷ ميليون مترمكعبي مصرف آب از چاهها و قنوات در حالي است كه كل جريان آب سالانه رودخانه زايندهرود با تمامي آبهاي انتقال يافته از حوضه كارون و دز به آن، ۱۴۹۲ ميليون مترمكعب است و بنابراين ميزان كاهش آب برداشت شده از منابع زيرزميني بيش از حجم آب يك رودخانه زايندهرود بوده است.
اين پژوهشگر آب همچنين افزود: برداشت بيرويه از آب زيرزميني به اشكال مختلف بر وضعيت بهرهبرداري ناعادلانه از آب و جابهجايي آب از مصارف سنتي زايندهرود به مصارف جديد تاثيرگذار بوده است. منابع آب زيرزميني در غرب حوضه تامينكننده آب رودخانه زايندهرود است و طي ساليان اخير در مركز و شرق حوضه در صورت جريان آب رودخانه، نفوذ به آب زيرزميني اتفاق ميافتد. به همين جهت با افت تراز آب دشتها، جريان آب از چشمهها به رودخانه در بالادست كاهش پيدا كرده است و در پاييندست نيز آب رودخانه به زمين نفوذ ميكند.
بر اساس اطلاعات شركت آب منطقهاي اصفهان، در سالهاي گذشته حدود ۴۰ درصد از مقدار آبي كه از سد چم آسمان به دشت اصفهان وارد ميشود، در طول مسير رودخانه تا شبكه رودشتين، به زمين نفوذ ميكند و بهطور متوسط ۲۴ مترمكعب از آب در اين محدوده از جريان رودخانه كاسته ميشود كه در نتيجه آب مورد نياز به اراضي رودشتين نميرسد و كشاورزان اين محدوده را با مشكل مواجه ميكند. از طرف ديگر تخليه آبخوانها علاوه بر تاثير بر جريان رودخانه و حقابهداران آب سطحي، خشكي قناتها و چاههاي قديمي بسياري از بهرهبرداران را نيز سبب شده است.
طالبي توضيح داد: كاهش امكان برداشت از آب زيرزميني موجب تشديد شرايط بحراني در سالهاي خشك ميشود. در طي چند دهه اخير، كاهش بارش در حوضه زايندهرود در سال زراعي ۹7-۹6 و سال زراعي ۸7-۸6 بيسابقه و بسيار شديد بودهاند اما به دليل تخليه آب زيرزميني دشتهاي حوضه آبريز زايندهرود و كاهش آبدهي چاهها، قناتها و چشمهها از ۴.۲ ميليارد مترمكعب به ۲.۴ ميليارد مترمكعب اثرات خشكسالي سال ۹7-۹6 بسيار ملموستر و شديدتر بوده است.