دانش موزهآموز
سارا كريمان
گروههاي دانشآموزي غالبا حجم گستردهاي از بازديدهاي موزهاي را تشكيل ميدهند كه اكثرا سرگردان و كلافه به دنبال فرصتي ميگردند تا تنقلات همراه را نوش جان و در خلال بازديدشان اندكي تفريح كنند، از سوي ديگر بانگ بر ميآيد كه فردا از شما گزارش ميخواهيم و چنين و چنان ميشود، در نهايت بازيگوشان نافرمان روانه اتوبوسها ميشوند، باشد تا سالي ديگر و انجام وظيفه مدرسه براي برگزاري بازديدي ديگر.
بنا بر تجربه كاري نگارنده از كودكان پيشدبستاني گرفته تا نوجوانان پيشدانشگاهي و بعضا دانشجويان در موزهها ضمن احساس اسارت، موزه را فضايي غيرضروري، كسالتبار و انبار عتيقهجاتي ميدانند كه بايد به سرعت از آن عبور كرد تا به جهان نشاطآور، زنده و رنگارنگ بيرون رسيد، وقتي پا به روشني ميگذاريم چه بهتر كه از آن تاريكي چيزي هم به ياد نياوريم. اصلا به چه دردمان ميخورد اين همه كهنگي، بروند ور دست همان انتگرال و مشتق بيكاربرد بنشينند.
به راستي اين رشته گسسته الفت از كجا آب ميخورد، حتما ديدهايم كه در موزههاي ديگر كشورها كودكان حلقه زدهاند و مشغول برگزاري بخشي از كلاس درسشان هستند يا در گوشهاي ديگر به نقاشي و كاردستي ميپردازند. چنين پرورش فرهنگي به تعامل نهادهاي آموزشي با موزهها ميپردازند كه علاوه بر تنوع، عناوين درسي را نيز در محيطي مnنوس منتقل ميكنند. در اين فرآيند بازديد از موزه نه تنها جنبه تفنن دارد كه آميختگي آن با فصول درسي ابعاد الزام و كاربردي محتواي موزهها را نيز پيش چشم دانشآموزان روشن ميكند. موزههاي هنري، تاريخي، علوم زيستي و... مصاديق بسيار كارآمد در كاربست روش فوق هستند. مشاهده يك شاهكار هنري در جريان آموزش به كودك دبستاني موكد جنبههاي زيباييشناسي در هنر و آشنايي بيشتر با اساتيد و پيشكسوتان اين حوزه است.
بديهي است اعمال اين روش مستلزم تعامل تنگاتنگ نهادهاي آموزشي با موزههاست. هدايت و پذيرش دانشآموزان به شيوه مذكور بدون ارايه بستهها و ابزار آموزشي متناسب توسط موزهها ميسر نميشود. اعلانهاي سكوت و دست زدن ممنوع مهمترين آموزهاي است كه در بدو ورود خوشامدگوي گروههاي دانشآموزي هستند. انباشتهاي از منعها كه تا پايان بازديد همراهشان است.
پر واضح است كه بازديد از موزه آداب و شووناتي را به همراه دارد كه لزوم رعايت آن در خصوص گروههاي دانشآموز بازيگوش دوچندان است، با وجود اين هدف از بازديد موزه آموختن اين آداب آن هم عاري از مهر نيست.
تداوم حضور در هر محيط به تدريج به فراگيري آداب آنجا و رعايت ملزومات ميانجامد، كودكي كه در موزه به همراه كارشناس مربوطه و با روشهاي متناسب آموزش كودكان تاريخ ميآموزد، يقينا نگاهي متفاوت به موزه و تاريخ خواهد داشت.
عدم توجه به عامل مهم جذابيت در بالا بردن انگيزه فراگيري دانشآموزان مشكلي فراگير در كليه ساختارهاي آموزشي كشور است و چنانچه موزهها را نيز يكي از حلقههاي زنجيره آموزشي در نظر گيريم، اين نقص مبتلابه آنها نيزهست. در حقيقت تهيه سرفصلهاي آموزشي مبتني بر جذابيت فقدان بزرگ برنامهريزيهاي آموزشي در كليه دستگاههاي مرتبط است. بهبود و كاركرد موثر يقينا در همگرايي و توجه به خرد مشترك و اتحاد در برنامهريزي آموزشي در تمامي اركان دخيل است؛ مسيري كه ختم به خير نيل به شكوفايي و جامعهاي پايدار ميشود.
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آري به اتفاق جهان ميتوان گرفت
موزهدار و پژوهشگر هنر