• ۱۴۰۳ جمعه ۲۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4535 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۳ آذر

به بهانه پخش سريال «دل» در شبكه خانگي

اغفال بيننده با سقوط به قعر «تركي- استانبولي»‌سازي

بهنام ناصري

 

 

گاهي حرف‌زدن يا نوشتن درباره بعضي موضوعات و پديده‌ها دشوار است اما نه براي اينكه حرفي و ايده قابل‌طرحي نيست بلكه بر خلاف، حرف ايده‌ها و حرف‌هاست كه فتح باب را دشوار مي‌كند. به قول آن شاعر همزبانِ هراتي‌مان «كوه آتش به جگر دارد اگر خاموش است». پنجشنبه‌ شب، حسب اتفاق با ديدن بخش‌هايي از يك قسمت سريال «دل» ساخته منوچهر هادي، بي‌درنگ يك دهه عقب نشستم و به زماني پرتاب شدم كه در ستوني از جريده‌اي هفتگي مطالب فرهنگي، هنري مي‌نوشتم و يك بار بنا شد از شورباي تُرك‌پزي بنويسم كه به نام سريال ترك به خورد خلايق ايراني مي‌رفت. رنجِ ساعتي نشستن پاي كانال فارسي‌وان را بر خود هموار كرده بودم تا مشاهداتم در حكم مستندات آن مطلب باشد. شباهت بصري و مضموني سريال منوچهر هادي به آنچه در آن شامگاهِ اواخر دهه 80 ديدم، فراتر از آن است كه از نگاه بيننده دور و پنهان بماند. از دكورهاي مجلل و طراحي صحنه در لوكيشن‌هاي داخلي از جمله خانه‌ها و تالار مجلل عروسي و رديف ماشين‌‌هاي لوكس مهمانان عروسي در صحنه‌هاي خارجي و طراحي لباس و به اصطلاح نوع تيپ‌سازي از بازيگراني‌ كه نقش‌هاي اصلي را بازي مي‌كنند گرفته تا قرابت مضموني اين سريال با قصه‌هاي پرماجرا اما توخالي و تهي از «محتوا» - در معناي داخل گيومه كلمه- در سريال‌هاي ترك آن سال‌ها و لابد اين سال‌ها. قصه‌هايي پر از گره‌افكني در پيوند با موضوعاتي سطحي اما در مقياس فرهنگ ايراني تابوشكنانه. مجموعه اين عوامل ذهني و عيني اين سريال‌ها را با اقبال بالايي از سوي ايراني‌ها روبرو كرد. به اعتباري، اين سريال‌ها به دليل نبود حق انتخابي كه در آن بتوان محصولات تلويزيوني قابل‌اعتنايي را برگزيد، يعني توليداتي كه قادر به ارتقاي سطح سليقه مخاطب ايراني تلويزيون باشند، سالياني است كه جماعتي كثير از زنان و مردان پير و جوان‌مان را هر شامگاه به خود مي‌خواند و مع‌الاسف با فاصله‌اي انكارناشدني از محصولات داخلي به انتخاب اول بينندگان ما تبديل شده است.انگيزه از نوشتن اين سطرها ابدا موضع‌گيري انتقادي در قبال جنبه هنري سريال‌هايي مانند «دل» و همپالكي‌هايش نيست. مناقشه بر سر گونه‌اي الگوپذيري آگاهانه از نمونه‌هايي از سريال‌هاي غيروطني است كه نه تنها فاقد هر گونه ارزش هنري محسوب مي‌شوند بلكه آشكارا توجه مخاطب را به سطحي از زندگي متجدد، آن هم از نوع تركي، استانبولي جلب مي‌كنند كه در آن مظاهر مصرف‌گرايي فاقد انديشه و تهي از معناي عصر تجدد، تمام امكانات و ملزومات فكر كردن به معناي مدرن كلمه را از بيننده نگون‌بخت مي‌گيرد و پنهاني دست ‌به دست فرهنگ مصرف‌گراي جهاني مي‌دهد كه در آن بايد دم را غنيمت دانست و لحظه را دريافت و به بيان فلاسفه، ماده را جايگزين معنا كرد. به چه چيز جز مصرف الگوهاي نازل ترك مي‌توان تشبيه كرد سريالي را كه نويسنده‌اش با فيگوري موهِن و حق ‌به جانب تصريح مي‌كند كه بايد از مثل «آنها» شدن خوشحال باشيم؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون