• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4539 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۷ آذر

پيشنهادي پيرو يك خبر ناخوش تئاتري

بلكه مميزان شوراي نظارت هم نفسي تازه كنند

بابك احمدي

 

 

چند روز قبل نوشتم كه اوضاع مديريت سالن‌هاي دولتي و غيردولتي تئاتر چندان مناسب نيست، گرچه هستند انگشت‌شمار نمونه‌هاي قابل مثال و الگو اما در90 درصد مكان‌هاي تئاتري فقدان توان برنامه‌ريزي فرهنگي مشاهده مي‌شود. اگر زماني عده‌اي مي‌گفتند تاسيس سالن‌هاي خصوصي و نيمه خصوصي در مراحل ابتدايي حيات قرار دارد و نبايد چندان به آنها خرده گرفت، حالا زمان نقد جدي فرا رسيده و اينكه همچنان از كليدواژه مستهلك و مستعمل «دوران گذار» استفاده كنيم، قابل پذيرش نيست. پيش از هر نقد و خبر بد، نوشتن در اين باره را با يك خبر خوش آغاز كنم. شنبه شب يك تالار فرهنگي به مجموعه تالارهاي تئاتر و موسيقي پايتخت اضافه شد و تالار «فرهنگ» با مديريت «عمارت روبرو» به جمع سالن‌هاي برگزاركننده تئاتر و موسيقي پيوست. روابط عمومي مجموعه فرهنگي و هنري عمارت روبرو با انتشار اين خبر چشم من يكي را كه روشن كرد. تالار فرهنگ مكاني است با ظرفيت ۵۰۰ نفر كه مي‌تواند از ۳۸۰ مخاطب در طبقه همكف و ۱۲۰ نفر در بالكن ميزباني كند. در همين نگاه اول اميدوارم امكاني فراهم شود كه گروه مديريتي عمارت روبرو در نهايت مالك ‌اين سالن شوند تا چراغ فعاليت‌هاي فرهنگي سالن «فرهنگ» روشن بماند. همين‌طور براي مجموعه موفق ديگر يعني «تئاتر مستقل تهران» هم چنين آرزويي دارم، براي «هامون» به همين صورت؛ اما دلم براي غربت تالار «محراب» و «سنگلج» مي‌سوزد. از آشفتگي سالن‌هاي «حافظ» و «سپند» و «ملك» و «مهرگان» در هراسم. از اين آخري كه اين روزها خبرهاي خوشي به گوش نمي‌رسد. اينكه شنيده شود مسوولان سالن با گروهي كه مبلغ فروش گيشه‌اش را درخواست كرده درگيري فيزيكي پيدا كرده‌اند اصلا و ابدا قابل پذيرش نيست. شاهين چگيني كه خودش از آغازكنندگان همين مسير راه‌اندازي پلاتوهاي تمرين و سالن‌هاي خصوصي (در شمايل كوچك‌تر از چيزي كه امروز وجود دارد) بوده بارها به وجود پرونده‌هاي شكايت عجيب و غريب گروه‌هاي هنري از سالن‌هاي خصوصي تئاتر اشاره كرده است. وجود پرونده‌هايي از اين دست بيش از هر چيز نشان مي‌دهد، اداره كل هنرهاي نمايشي و صنف «تماشاخانه‌هاي خصوصي تهران» بايد به فكر راه‌اندازي مكانيسم حتي اجباري آموزش باشند. گلوگاهي كه هيچ فردي بدون دريافت گواهينامه‌اش نتواند اقدام به فعاليت در سالن‌هاي خصوصي و غيرخصوصي كند. شايد در نگاه اول اين پيشنهاد بسيار ناپسند و ديكتاتورمآبانه جلوه كند، ولي اين ميزان از رها شدن سالن‌ها به حال خود ابدا صحيح نيست. وجود هر شكايتي بايد به مثابه امتياز منفي تلقي شده و در صورت ادامه وضعيت مشابه حتي پروانه فعاليت كادر فعلي لغو و به گروه ديگري سپرده شود. درست مشابه پزشكي كه در موارد متعدد به مراجعه‌كننده خود آسيب رسانده و با شكايت‌هاي متعدد مواجه مي‌شود. گرچه متوجهم اينجا با فضاي فرهنگي مواجه هستيم و مثال پزشك و بيمار هم چندان در شأن فعاليت هنري نيست، اما اصل مساله‌ام اين است كه بايد راهي پيدا كنيم. شايد بد نباشد كمي هم جاي نظارت سفت و سخت و نفسگير بر نمايش‌ها و نمايشنامه‌ها را با نظارت بر حسن رفتار و عملكرد سالن‌ها عوض كنيم، بلكه بازبين‌هاي شوراي نظارت هم نفسي تازه كنند!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون