جشنواره نقد كتاب
سيد حسن اسلامي اردكاني
يكشنبه بيستوچهارم آذرماه مراسم اختتاميه شانزدهمين جشنواره نقد كتاب در سراي اهل قلم برگزار شد و نويسندگان مقالات برتر در عرصه نقد معرفي شدند و از آنان تقدير شد. در اين جشنواره مقالات گوناگون عرصه نقد شناسايي و داوري ميشود و از بهترين مقالات تجليل ميشود. سالها است كه با اين جشنواره در ارتباطم چه در مقام علاقهمند پيگير، چه برگزيده برخي دورهها و چه در مقام دبير علمي در اين سالها. اين جشنواره به روشني جايگاه نقد كتاب را در جامعه ما نشان ميدهد. در سال جاري، چهارده مقاله به عنوان مقالات برتر و تقديري در گروههاي مختلف معرفي شدند (براي تفصيل بيشتر نك: گزارش شانزدهمين جشنواره نقد كتاب، به كوشش الهه رجبي فر، تهران، دبيرخانه جشنواره نقد كتاب، آذرماه 1398) .
نكته اصلي اين جشنواره در سال جاري و چند سال گذشته نبود مقالات برتر در برخي گروههاي علمي بود. بهطور مشخص، امسال در هفت گروه هيچ مقالهاي برگزيده نشد. اين گروهها عبارت بودند از: گروه علوم تربيتي و روانشناسي، كليات اسلام، اخلاق، اقتصاد، هنر، زبان و ادبيات عربي، و شعر. وجود نقد كتاب، فرع بر نشر خود كتاب است.
لذا اگر در عرصهاي كتابي منتشر نشود، نميتوان انتظار داشت كه در آن عرصه نقد كتاب جان بگيرد. اما در برخي از اين عرصهها مانند روانشناسي و علوم تربيتي كتابهاي فراواني در قالب تأليف و ترجمه منتشر ميشود و اگر كسي بخواهد دست به نقد آنها بزند مواد خام قابل توجهي در اختيار دارد. با اين حال، همچنان شاهد كساد بازار نقد در برخي از رشتههايي هستيم كه از قضا هم كتاب در آن زياد منتشر ميشود و هم در دانشگاهها استادان متعددي در آن رشتهها فعاليت ميكنند و به تدريس و تربيت دانشجو مشغول هستند.
اينجاست كه نبود نقد در اين زمينهها نگرانكننده ميشود. وقتي كتابي منتشر ميشود كه هيچ انتقاد مكتوبي در پي ندارد، يا آن كتاب خوانده نميشود، يا خوانندگان سرسري از آن ميگذرند، يا توان تحليل و نقد آن را ندارند، يا حوصله و فرصت آن را ندارند، يا نگران پيامد نقد خود هستند، يا آن را بيثمر ميدانند، و به تعبير صائب بر اين باورند «هر كه اوقات كند صرف به نقادي خلق/ ميرود زود تهيدست ز بازار برون» اين جاست كه هر كس قلم به دست ميگيرد بد نيست نخست از خود بپرسد براي كه و براي چه مينويسم (نك: براي كه مينويسيم؟ سيد حسن اسلامي اردكاني، فصلنامه نقد كتاب اخلاق علوم تربيتي و روانشناسي، شماره 5، بهار 1395).
دلايل نبود نقد كتاب در اين عرصهها هرچه باشد، پيام خوبي نيست و از سستي و كاستي علمي خبر ميدهد. نقد، شيره و جانمايه شكوفايي علم است. منتقدان همزمان با نقاديهاي نظاممند خود، ذهن و ضمير خوانندگان را صيقل و ذائقه آنها را ارتقا ميدهند، با جدا كردن سره از ناسره در عرصه علم و ادب، از سلامت ميدان دانش و هنر محافظت ميكنند، به رونق و رشد چرخه توليد و مصرف كتاب ياري ميرسانند و در يك كلام به گسترش و تعميق دانش دست ميزنند.